به گزارش سایت خبری پُرسون، محی الدین حسینی ارسنجانی روزنامه نگار و فعال اجتماعی و رسانه ای در یادداشتی به پدیده اظهار نظر غیرمتخصصانه و فراگیر در میان مدیران، مسئولان و فعالان اجتماعی پرداخته و برخی بدون داشتن دانش یا تجربه کافی درباره مسائل کلان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سخن میگویند و این امر موجب اشاعه اطلاعات نادرست، فریب افکار عمومی و تهدید اعتماد اجتماعی میشود. ارسنجانی بر لزوم محدود کردن این رفتار و بازگرداندن تریبونها به دست متخصصان تاکید میکند.
سید محی الدین حسینی ارسنجانی نوشت:
چه باید کرد وقتی در کشورمان همه کس در همه امور اظهار نظر میکنند و دیدگاههای کارشناسی و بالاتر از حد انتظارشان گوش فلک را کر میکند و هیچ قانون و مقرراتی نیست که مانع از همهچیزگویی و از همهجا و همهکسگویی آنان شود؟
بویژه خردهفرمایشات برخی مدیران بالادستی و میانی و بعضاً نمایندگان مجلسی که قرار است هر روز و همهجا درباره هر آنچه به ذهنشان میآید و بی آنکه هیچ مطالعاتی داشته باشند، حرفهایی غیرواقع و نادرست بگویند و میرزا بنویسهای رسانهای هم آنها را ثبت و ضبط کنند و در رسانههای زرد و فِیک خودشان منتشر و منعکس نمایند.
به راستی چرا فضای راحتگویی و از همهجا و همهچیزگویی توسط غیرمتخصصها اینقدر راحت فراهم است و افرادی که بلندگو یا میکرفن و تریبون و منبری به دستشان میافتد، از هر کس و هر چیزی که نه شناخت درست و درمانی دارند و نه اندک اطلاعات و پیشینهای از آنها دارند، سخن بیگویند و با آب و تاب طوری وانمود کنند و رفتاری داشته باشند که انگار سالها درباره فلان فرد یا فلان موضوع تحقیقات و مطالعات بسیار انجام دادهاند و عمری در این باره چنان وارد و ماهر شدهاند که چشم و گوش و ذهن و حواس افرادی یا جمعیتی را به راحتی به کار گیرند و به عبارتی مخ ملت را به کار گرفته و با حرافیها و اظهار نظرات مخدوش خود، مخ ملت را تریت کنند؟
اما این مشکل و معضل که به عنوان آسیب جدی برای کشور و نوعی خطر پر دردسر است، از جایی قطع و تکرار دگرباره این رفتار نامناسب و این پدیده مذموم اجتماعی برای همیشه ناممکن گردد.
البته اینگونه افراد غیرمتخصص و مایل به حرف و سخن تخصصی و گندهگویی گفتن، تنها در بین مدیران و مسئولان ملی و محلی نیستند، بلکه در بین افرادی که عنوان مطالبهگران اجتماعی و تریبونبهدستهای نازل خوانده شدهاند نیز هست. کافی است این افراد تریبونی یا میکرفنی برایشان فراهم گردد یا دست به گوشی شده و در پیجهای اینستاگرامی، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دل به عقدهگشایی واکنند و فرصتی پیدا کنند تا از همه چیز و همه کس یا از هر دری سخن گویند و با قیافه حق به جانبشان حرفهای لفظقلم و دهانپرکن و قلمبه ثلمبه سر هم کنند و با بهکار بردن چند کلمه غیر فارسی و نامانوس غربی اظهار فضل و دانایی کرده و گاهی هم از یک یا دو تخصص خاص سخن گویند که نظر مخاطبان و افراد روبروی خود را به خودشان جلب کنند.
مخصوصاً این روزها که اغلب این مدیران و مسئولان از علم کلان سیاست هم صاحب آراء و نظرات عجیب و غریب شده و درباره مهمترین تصمیمات بینالمللی سیاستمداران مطرح و کهنهکار دنیا نظر داده و پیشبینی آینده ملل هم کرده و وانمود میکنند که در حوزه انرژی هستهای، بازار سرمایه، امنیت ملی، اقتصاد کلان و... حرفهایی دارند که تاکنون نه کسی گفته و نه کسی آنها را شنیده است و خلاصه با نوعی خودشیفتگی محض و توهم زدگی مطلق و البته با اعتقاد و اعتماد کامل، از نتایج مذاکرات ۱+۵ و اینکه آینده ایران و جهان چه خواهد شد، و خاورمیانه به چه روزی خواهد افتاد یا سرانجام اقتصاد آمریکا به کجا خواهد کشید، سخن میگویند و با اطمینان خط و نشان هم برای آنور آبیها میکشند و پیشنهادات سازنده خود را برای اداره امور جهان مطرح میکنند و همینها را هم که میگویند الا و بالله باید بشود و غیر از این هم نباید باشد!
ای کاش قانون و مقرراتی بود تا مقامات ملی یا کمتر سخن گویند و یا سنجیده و درست تنها در حیطه شغلی، تخصص و تحصیلات خود سخن گفته و اظهار نظر نمایند. باید بیدرنگ و در دم به اینگونه افراد غیرمتخصص از تخصص سخنگو برخورد کرد و مجال ادامه این رفتار را به آنان نداد تا دیگران هم یاد بگیرند هرگز در تخصص و مهارتی که ندارند، نه سخن گویند و نه اظهار فضل نمایند!
منبع: پُرسون