مریم شیرزاد

دلنوشته ای از مریم شیرزاد؛

سیامک اطلسی همین بود که در عکس می‌بینید

شما همین بودید که در عکس می بینیم؛ خوشرو و مهربان. چندین بار با هم شطرنج بازی کردیم و من سوسک شدم. فردای روزهای بازی، سلام می کردم، پاسخ سلامم را با خوشرویی و مهربانی همیشگی تان می دادید و می گفتید، چطوری کیسه بوکس؟ یک دست دیگر شطرنج بزنیم؟؛ حالا ما مات از رفتنتان، کیش و مات.