یکی به خاطر دعوت به کار در بنیادهای بزرگی مثل مستضعفان و ستاد اجرایی و یکی به خاطر دسپاچگی خیلی وزرای پزشکیان که عجله دارند به همانها پست بدهند. ویا همانها را نگه دارند.
تنویر به موقع افکار عمومی و پیشگیری از تبدیل شدن نقدها به خط تخریب، محتاج واکنش سریع گروه کار مربوطه در دولت است. پس، باید به دکتر پزشکیان، فرصت لازم را بدهیم و با ارزیابی شتابزده، آب در هاون بدخواهان نریزیم.
مردم دوست دارند دولت صریح باشد، با مردم شفاف باشد و حرف خود را رک به مردم بگوید. اگر مشکلاتی در جامعه وجود دارد با مردم مطرح و آنطور که هست منعکس کند. ولی ظاهرا دولت آقای پزشکیان به رغم همه قول هایی که داده بر ریل دولت های گذشته متمایل شده است.
حملات رسانهای و سازماندهیشده علیه دکتر ظریف که از ابتدای شروع دولت آقای پزشکیان کلید خورده بود، اکنون وسیعتر و همهجانبهتر دنبال میشود و هر روز یک نیرو و گروه جدید به صحنه میآید تا دامنه فشار علیه او و دکتر پزشکیان را تنگتر کند.
«ظریف باید برود» اسم رمز حملات جدید جریان رادیکال برای تخریب مسعود پزشکیان و دولت چهاردهم است. حملاتی که با سخنان و تهدیدات رسایی شروع شد و غضنفری وکوثری آن را ادامه دادند و حتی با تهدید به برکناری پزشکیان به رؤیاپردازی برای محاکمه رئیسجمهور بابت انتصاب ظریف پرداختند.
« آقای پزشکیان، مردم باید تغییر را احساس کنند. این تغییر باید در زندگی روزمرهشان نمود داشته باشد. اگر فعلاً نمیتوانید وضعیت اقتصادی آنها را بهبود بخشید، حداقل کاری کنید که مانند گذشته از اینترنت استفاده کنند و نگرانی بابت دخترانشان در خیابان نداشته باشند. »
احمد شیرزاد نماینده اطلاح طلب مجلس ششم، احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات و محمدعلی ابطحی رییس دفتر رییس دولت اصلاحات در بر یک نکته مشخص تاکید داشته اند و آن اینکه، «حرفهای امثال غضنفری در تهدید رئیس جمهور را نباید جدی گرفت.»
رئیسجمهور گفت: در سفرهای اخیر به برخی کشورهای منطقه توافقهای بسیاری خوبی صورت گرفته که با اجرایی شدن آنها گامهای بزرگی در رشد اقتصادی کشور برداشته خواهد شد.
وفاق اگر بر مبنای محتوا و تامین منافع ملی باشد آنگاه هر کسی را آوردید و منصوب کردید، مهم نیست، اتفاقا بهتر است اصولگرا باشند. من به همین دلیل حساسیتی روی انتصابهای دولت ندارم و انتصاب افراد میانهای که به این مضمون از وفاق ملی ملتزم هستند را به اصلاح طلبان ترجیح میدهم ولی وفاق بدون التزام به چنین خط مشی سهمخواهی است.