تصور معمول درباره مفهوم حسابرسی (به صورت عام) و حسابرسی داخلی (به صورت خاص) آن است که به طور ساده، حسابرسی داخلی را صرفا محدود به کشف مقولاتی که درست کار نمیکند و نحوه انعکاس و پیشنهاد جهت برطرف کردن آنها میدانند در حالی که جوهر حسابرسی داخلی هنر به ارمغان آوردن تغییرات مثبت است که در ادبیات حسابرسی داخلی از آن به عنوان بهبود عملیات بنگاه اقتصادی و ارزش افزایی یاد می شود.