رضا رشیدپور؛ من ممنوع‌التصویر نیستم!

علی‌رغم تصور خیلی‌ها، به صراحت می‌گویم من ممنوع‌الکار یا ممنوع‌التصویر نیستم. اما احساس می‌کنم زمانی بودن مؤثر است که بتوانی اثری خلق کنی که از آن راضی باشی. شرایط را برای خلق یک اثر موفق مناسب ندیدم. وگرنه پیشنهادهای بسیار زیادی از طرف تلویزیون و تهیه‌کننده‌ها به من شده است. اگر کار نکردم، اهل مظلوم‌نمایی نیستم که بگویم دیگران نگذاشتند من کار کنم.
تصویر رضا رشیدپور؛ من ممنوع‌التصویر نیستم!

به گزارش سایت خبری پُرسون، رضا رشیدپور، مجری سرشناس تلویزیون را بیشتر با برنامه‌های گفت‌وگو محور و چالشی می‌شناسیم که سال‌هاست تنها از آن‌ها خاطره‌ای باقی مانده است. او این روزها در جزیره کیش اقامت دارد و کسب و کار شخصی خود را پیگیری می‌کند اما گاهی اسم او را در پشت صحنه رویدادهای فرهنگی نیز می‌شنویم. جشنواره فیلم و تئاتر لوتوس (جایزه پروین اعتصامی) یکی از همین رویدادها بود که قرار است اولین دوره آن در شهریور ۱۴۰۴ در جزیره کیش برگزار شود.

این رویداد که پیش‌تر با نام جشنواره پروین اعتصامی شناخته می‌شد، امسال با برند «لوتوس» و نماد زن ایرانی بازطراحی شده و به‌ عنوان اولین جشنواره تخصصی توانمندسازی زنان در صنعت فیلم و تئاتر ایران برپا می‌شود. رضا رشیدپور یکی از حامیان این رویداد است اما روی کاغذ هیچ سمتی در جشنواره ندارد. به این بهانه فرصتی دست داد تا با او پیرامون فعالیت این روزهایش به گفت‌وگو بپردازیم.

او در این گفت‌وگو توضیح می‌دهد که چرا علی‌رغم پیشنهادهای فراوان، تمایلی به بازگشت به برنامه‌سازی مبتنی بر سرگرمی ندارد و معتقد است تنها وقتی می‌تواند تأثیرگذار باشد که اثری فرهنگی-اجتماعی خلق کند که خود از آن خرسند باشد. رشیدپور در ادامه پیرامون نگاه جنسیتی جامعه به زنان و ضرورت شکل‌گیری «مکتب ایرانی» سخن می‌گوید و از طرح مفهومی «ایران ۱۴۱۴» پرده برمی‌دارد؛ چشم‌اندازی که در آن زنان ایرانی را موتور محرک توسعه اجتماعی و فرهنگی کشور می‌داند و اعتقاد دارد مهم‌ترین تحولات پیش‌رو در دهه آینده از همین مسیر تحقق خواهد یافت.

حضور شما در آنتن تلویزیون فراز و فرودهای بسیاری داشته است. به یاد داریم که سال‌ها پیش پس از حواشی که آن زمان برایتان پیش آمد، گفتید حتی اگر کلاه‌تان در جام‌جم بیفتد، برای برداشتنش دیگر به تلویزیون باز نمی‌گردید. سپس در دوره گذشته سیاست‌های فرهنگی و هنری به‌گونه‌ای پیش رفت که برخی چهره‌های مهم و تأثیرگذار این حوزه، ازجمله شما، از فضای تولید برنامه و خلق اثر هنری دور ماندند. با این حال، شما در پشت‌صحنه رویدادهای مختلفی مانند جشنواره فیلم و تئاتر لوتوس (پروین اعتصامی) حضور یافته و فعالیت‌هایی در این راستا انجام می‌دهید. در این شرایط، لطفاً توضیح دهید چرا اکنون تصمیم گرفته‌اید برنامه‌ای اجرا نکنید؟

چیزی که برای یک گفت‌وگو جذاب باشد را اول می‌گویم: من تلویزیون را خانه خودم می‌دانم. در آن زمان هم شور جوانی سبب شد تا جمله «کُلام هم بیفته دیگه برنمی گردم» را بگویم. در واقع اگر به آن مقطع برگردم، هیچ‌وقت چنین جمله‌ای را نمی‌گویم؛ چون انسان باید مواظب خانه‌اش باشد. حالا چه آن خانه تلویزیون باشد، چه شهر یا کشورش؛ باید مثل یک خانه مواظبش بود.

اکنون هم، علی‌رغم تصور خیلی‌ها، به صراحت می‌گویم من ممنوع‌الکار یا ممنوع‌التصویر نیستم. اما احساس می‌کنم زمانی بودن مؤثر است که بتوانی اثری خلق کنی که از آن راضی باشی. شرایط را برای خلق یک اثر موفق مناسب ندیدم. وگرنه پیشنهادهای بسیار زیادی از طرف تلویزیون و تهیه‌کننده‌ها به من شده است. اگر کار نکردم، اهل مظلوم‌نمایی نیستم که بگویم دیگران نگذاشتند من کار کنم.

پیشنهادهایی که داده شده، هیچ‌کدام آن چیزی نبوده که دلم می‌خواسته. زیرا دغدغه‌ام همیشه در حوزه فرهنگ و جامعه بوده ولی در این مدت آن‌ها از من تفریح و سرگرمی می‌خواستند. من اهل برنامه‌سازی صرفاً تفریحی نیستم؛ برنامه «سیم آخر» را هم ساختم و اجرا کردم؛ چون احساس می‌کردم شاید باید این دوره‌گذار زود تمام شود تا ما دوباره بتوانیم در تلویزیون کارهای مؤثر اجتماعی و فرهنگی بسازیم.

با این همه اگر برنامه‌ای زنده با محوریت موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در تلویزیون باشد، با کمال میل آن را اجرا می‌کنم. منت‌ها شرایط واقعاً آن‌طور نیست؛ مدیران تلویزیون آن‌طور فکر نمی‌کنند. ما اهل پاک کردن صورت‌مسأله، کتمان و انکار نباید باشیم، و بخشی از وضعیتی که الان می‌بینیم و از آن به «ناترازی» یاد می‌کنند، حاصل همین پاک کردن‌ها و انکارهاست. با وجود این هر زمان پیشنهادی بدهند که فکر کنم برای جامعه ارزشمند باشد، حتماً قبول می‌کنم.

درباره اینکه چرا پشت صحنه بعضی رویدادها که دغدغه من هستند حضور پیدا می‌کنم، باید بگویم که فکر می‌کنم هر آدمی که امروزه اسمش را چهره، سلبریتی یا… می‌گذارند، این اعتبار را از توجه مردم گرفته است، بنابراین به آن‌ها دینی دارد. بر همین اساس هرجا که فکر کنم بتوانم حتی یک درصد از آن دین را ادا کنم، این کار را انجام می‌دهم. من خیلی اهل حرکت‌های عمودی نیستم اما هرجا که فکر کنم می‌توانم به اندازه نیم قدم به حرکت افقی جامعه کمک کنم، حتماً انجام می‌دهم؛ حالا به عنوان برگزارکننده یا حامی.

آیا حضورتان در پشت صحنه رویدادهای دغدغه‌مند سلیقه شخصی شماست یا اینکه بیشتر قصد دارید تا از اقدام افرادی که با دستاویز قرار دادن مسائل حواشی ایجاد می‌کنند، جلوگیری کنید؟

همه اینها هست؛ یک بخشی مربوط به این است که من دیگر برای خودم کار نمی‌کنم، بلکه دوست دارم برای جامعه کار کنم. به همین دلیل اصلاً برایم مهم نیست که این فعالیت را به نام من بشناسند یا به نام هر کس دیگر؛ مهم این است که یک جشنواره برای زنان ایران وجود داشته باشد. واقعاً برای من خودِ کار مهم است. اینکه اسمم باشد یا نباشد، اصلاً تفاوتی ندارد.

بگذارید یک قدم جلوتر برویم: بله، من پیش برخی از مدیران بالادست رفتم و گفتم ببینید، این مشکل من نیست. شما انتظار دارید من یک عکسِ باب‌اسفنجی بگذارم تا ببینید چه مقدار فحش می‌خورم؟ جلو چشم‌شان عکس باب‌اسفنجی گذاشتم؛ هنوز هم در توئیترم هست.

زیرش یک سری آدم شروع کردند به فحش دادن. گفتم انگار نسبت به اسم من آلرژی دارند؛ حتی اگر باب‌اسفنجی هم بگذارم، باز فحش می‌دهند. به همین دلیل، برای حفظ روند اتفاق‌های مهم، ترجیح می‌دهم اصلاً اسمی از من نباشد؛ چون محور، آن جشنواره یا اتفاق است. رضا رشیدپور آنجا خیلی مهم نیست.

بارها تأکید کرده‌ام و در این گفت‌وگو نیز دوباره اعلام می‌کنم که تا به حال هیچ‌کس نتوانسته سندی ارائه بدهد مبنی بر اینکه من تاکنون از هر دولتی یک ورق رانت، یک عدد سکه یا یک توصیه‌نامه گرفته باشم. اما به‌واسطه تحصیلاتی که کرده‌ام یا شاید آن هوش اجتماعی در برقراری ارتباط، توانایی خوبی برای مدیریت مجموعه‌ها دارم.

در جزیره کیش مدیریتی دارم که همیشه- برخلاف تصوری که وجود دارد- با سیستم دولتی دچار مشکل بوده است؛ دقیقاً برعکسِ آنچه که برخی فکر می‌کنند. اما متأسفانه وقتی مباحث به فضای مجازی کشیده می‌شود، قضاوت‌ها و ساده‌سازی‌ها زیاد می‌شود. به همین دلیل، هرگز دلم نمی‌خواهد درباره کسب وکارم صحبتی انجام دهم. چون بلافاصله حرف‌های نابجایی مطرح می‌شود.

با توجه به اینکه جشنواره پروین اعتصامی با محوریت زنان در کیش برگزار می‌شود و شما نیز پیش از این فعالیت‌هایی را برای ارائه خدمات به گردشگران و ارتقای نقش زنان در جامعه در نظر گرفته‌اید، به نظر شما بستر جزیره کیش تا چه اندازه برای برگزاری رویدادهای تخصصی مرتبط با زنان مناسب است؟ جامعه محلی و مخاطبان این جشنواره چگونه به اجرای چنین برنامه‌هایی نگاه می‌کنند؟ به چه میزان جشنواره‌هایی مثل پروین اعتصامی یا دیگر رویدادهای زنانه می‌توانند در تغییر نگاه عمومی نسبت به مسائل و دغدغه‌های زنان مؤثر باشند؟ تا چه حد این جشنواره‌ها امکانِ نمایش و پرداخت به آنچه زنان به آن نیاز دارند را فراهم می‌آورند و چقدر در جهت ارتقای جایگاه زن در جامعه عمل می‌کنند؟

ما نسبت به موضوع زن حساسیتِ بی‌جا نشان دادیم و این حساسیت، جنسیت‌زده بوده است. بحث جنسیت دو سوی افراط و تفریط دارد. وقتی ما دائماً «زن، زن» می‌گوییم، ناخودآگاه یک حساسیتِ نامعقول ایجاد می‌کنیم. همه ما انسان‌هایی با توانایی‌های مختلف هستیم؛ یک خانم ممکن است از نظر بدنی بسیار قوی باشد و در مقابل، یک آقا ممکن است به لحاظ جسمی ضعیف باشد. یا یک مرد می‌تواند خیلی باهوش باشد و در کنار او زنی باشد که از این منظر به اندازه او موفق نباشد. اگر بیشتر بر انسانیت تأکید کنیم، خیلی از مسائلمان حل می‌شود.

اگر بتوانیم در ایران یک مکتب ایرانی بسازیم که بر پایه «ما انسانیم، همه ما حق انتخاب و فرصت برابر داریم»، آن‌وقت هیچ مسأله‌ای به وجود نمی‌آید.

اگر داریم می‌گوییم در حوزه زنان چقدر موفق بوده‌ایم- مثلاً تعداد زیادی از دانشجویان ما زن هستند- من این را ناشی از این می‌دانم که زنان خودشان آن‌قدر تلاش کردند که کنکور را فتح کنند و وارد دانشگاه شوند. این را نباید به چشم «رأی و تفسیری» ببینیم که «ما امکانات دادیم». این وظیفه ما در مورد پسران هم هست. اگر بخواهیم مشکلات را حل کنیم، باید نگاه جنسیتی را کنار بگذاریم.

کرامتِ زن، همان کرامتِ انسان است؛ کرامتِ دختر، همان کرامتِ پسر است. نباید خط‌کشی کنیم. بله، در عرف ما می‌گویند «زن لطیف است»، «زن ریحانه است»، «زن تاجِ بالای سر است»، اما باید به جوانبِ مثبت توجه کنیم و دیدگاه‌های تأییدی را بپذیریم، نه آن جنبه‌های سلبی و انکاری را. این نگاهِ را -که هم در فرهنگِ غرب وجود دارد و هم بعضاً در فرهنگِ شرق- باید کنار بگذاریم. اگر یک تعادل ایرانی برقرار کنیم، جشنواره‌های مرتبط با زنان پایدار می‌شوند، اشتغالِ زنان پایدار می‌شود، موقعیت‌های تحصیلی زنان پایدار می‌شود و خیلی از حقوقِ زنان در جامعه به‌طور طبیعی به حد اعتدال خودش می‌رسد و راهش را پیدا می‌کند؛ همان‌گونه که در دو سال گذشته این روند شروع شده است.

البته باید این موضوع را نیز مدنظر قرار داد وقتی از «مکتب ایرانی» صحبت می‌کنم، منظورم «فرهنگ ایرانی» بر پایه عرف مستقر است. وجود جشنواره‌هایی مثل پروین اعتصامی یا هر رویداد دیگری در حوزه زنان می‌تواند در واقع یک «پارادایم شیفت» باشد؛ وقتی شما یک زن هنرمند، فیلمساز، بازیگر یا نویسنده را در لایه‌های مختلف اجتماعی معرفی می‌کنید و مردم به‌طور ملموس می‌بینند که هیچ اتفاق ضدارزشی در عملکرد یک زن هنرمند وجود ندارد، این باعث آشتی بین لایه‌های مختلف فرهنگی جامعه می‌شود و در نهایت تحولات عرفی را می‌پذیرند.

من بارها گفته‌ام که در برابر عرف و فرهنگ نمی‌توان با بخشنامه برخورد کرد. نسل امروز، فارغ از ساختار سیاسی، نوروز را دوست دارد. مبنای عقلی و مستدل این است که نوروز به نفع جامعه است و نسل جوان هم با آن همراه می‌شود، حتی اگر در میهمانی‌های نوروزی، شوخی‌هایی با برخی از اتفاقات آن کرده باشند.

زمانی می‌توانید در عرف و فرهنگ پارادایم شیفت ایجاد کنید که گفت‌وگو بین اقشار و نسل‌ها برقرار شود. آن زمان جامعه در جهت افقی به جلو حرکت خواهد کرد.

چشم‌انداز شما از شرایط فعلی چیست؟ و فکر می‌کنید به چه سمتی پیش می‌رویم؟

شاید بیان این حرف برایم دردسرساز باشد، اما تک‌جمله آن این است که «تمام مشکلات جهان را زنان به وجود آورده‌اند و تمام مشکلات جهان را زنان حل کرده‌اند». یعنی اگر در بزرگ‌ترین راه‌حل‌های جهانی نگاهی بیندازید، پای یک زن در میان است و اگر به بزرگ‌ترین بحران‌های جهانی توجه کنید، باز هم پای یک زن در میان است.

ما اکنون در مرحله حل مشکلات ایستاده‌ایم و من مطمئنم که زنان ایران کلید توسعه این کشور خواهند بود. معتقدم ایران سال ۱۴۱۴ با شتاب توسعه‌ای که خواهد داشت، بخش مهمی از کندی دهه‌های گذشته را جبران خواهد کرد و شاهد پیشرفت‌های خارق‌العاده‌ای خواهیم بود؛ نه لزوماً در زیرساخت‌ها، بلکه در حوزه‌های جامعه‌شناسی، فرهنگ و روانشناسی اجتماعی.

منبع: ایران

966776

سازمان آگهی های پرسون