به گزارش سایت خبری پُرسون، در پی درگذشت خادم الحسین (ع) مرحوم حاج علی اکبر انصاری (رض) مرتضی نجفی قدسی در یادداشتی به توصیف خدمات او پرداخته است.
بسم الله الرحمن الرحیم
«فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یُحْبَرُونَ» (سوره ی روم، آیه ۱۵)
پس کسانی که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند آنان در باغی از بهشت شادمان خواهند بود
***
یکی از کسانی که در خدمتگزاری به آستان اهل بیتِ عصمت و طهارت (ع) مخصوصاً در عتبات عالیات عراق نقش زیادی داشت مرحوم خادم الحسین (ع) حاج علی اکبر انصاری (ره) است که به تازگی دعوت حق را لبیک گفت.
کمک های خیریه او به محرومان و نیازمندان، تأمین جهیزیه دختران، ساخت مساجد و حسینیه ها و بیمارستان ها هم بخش دیگری از خدمات عمر با برکت اوست.
در روایات آمده است که هرگاه بی پولی و نداری به شما روی آورد از همان دارایی مختصری که دارید انفاق کنید تا خدا برای شما بخشایشی ایجاد کند.
مرحوم حاج علی اکبر انصاری در ابتدای جوانی یک بنّای ساده بوده است که برایم نقل کرد تازه ازدواج کرده بودم که با خانمم با پیکانی که داشتم راهی سفر مشهد و زیارت حضرت امام رضا (ع) شدیم، در بین راه برای نماز در یک مسجدی روستایی توقف کردیم و پس از نماز دیدم که اطلاعیه ای به دیوار مسجد برای تأمین فرش مسجد زده اند و صندوقی به همین منظور آنجا گذاشته بودند و من دست در جیبم کردم و هر چه پول داشتم در صندوق برای مسجد ریختم و حتی فکر نکردم که برای رسیدن تا مشهد پول برای بنزین نیاز دارم!
او گفت بعد از آن روز به برکت آن انفاق، گشایشهای زیادی در زندگی ام حاصل شد.
مشابه این داستان را از مرحوم حاج شیخ محمد تقی بهلول معروف دارم که برایمان نقل کرد در سفر حج نذر داشتم پیاده از مدینه به مکه بروم، در مسیر توقفی کرده و هندوانه ای خریده و مشغول خوردن شدم و هنگامی که حرکت کردم دیدم یک خانمی به سمت باقیمانده هندوانه من رفت و مشغول خوردن شد و من خیلی متأثر شدم که این خانم کجا بود من او را ندیدم و منتظر بوده تا من بروم و به سراغ باقیمانده هندوانه بیاید و معلوم است خیلی فقیر و نیازمند است، وجدانم اجازه نداد بروم، برگشتم و هر چه پول برای سفر حج همراه داشتم را به آن خانم دادم و با خود گفتم: بهلول! تو الان شکمت سیر است و تا منزلگاه بعدی خدا بزرگ است و روزیت را می رساند و ثانیاً تو آدم ناشناسی نیستی و می توانی با قرض به سفرت ادامه دهی و حجّت را بجا آوری و در بازگشت قرضها را بپردازی!
بهلول گفت چند قدمی دور نشده بودم که کاروانی از حجاج تهرانی با اتوبوسهایشان رسیدند و آن سال هم من در مسجد سید عزیز الله بازار تهران برای آنها منبر رفته بودم و تقریباً همگی آنها مرا می شناختند اصرار کردند که با آنها همسفر شوم، گفتم من نذر دارم پیاده بروم و بالاخره موقع خداحافظی روحانی کاروانشان دست در جیب کرد و مبلغی به من اعطا کرد و حجاج و بازاریان هم که این عمل را از روحانی کاروان دیدند همگی دست در جیب کرده و هر کدام مبلغی پول به من بخشیدند و وقتی رفتند پولها را شمردم، دیدم دقیقاً ده برابر پولی است که به آن خانم فقیر عرب دادم! و این تداعی آیة شریفه را که می فرماید «مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا» (سوره انعام، آیه ۱۶۰) هر کس کار نیکی انجام دهد خدای متعال برای او ده برابر اعطاء می کند برایم عجیب شد.
این داستان را مرحوم بهلول روزی که با هم به دیدار آیت الله ری شهری رفته بودیم برایمان نقل کرد که ما سه نفر بودیم و حالا هر دو این بزرگواران به رحمت خدا رفته و حیف است که این داستانهای درس آموز گفته نشود.
مرحوم حاج علی اکبر انصاری هم از این داستانهای عبرت انگیز دارد و هنگامی که تصمیم به کار خیری می گرفت به هیچکس نمی گفت و در نهایت پوشیدگی انجام می داد. او بارها برای تأمین فرش بین الحرمین و صحن های حرم ها هزاران تخته فرش تقدیم آستان عتبات کرد و این کمک های عظیم را توسط یکی دو نفر از خادمان حرم انجام می داد که روزی بنده به ایشان عرض کردم خوب است شما کمک هایی که می خواهید به عتبات داشته باشید از طریق جناب حجت الاسلام و المسلمین شهرستانی داماد معظم و نماینده تام الاختیار حضرت آیت الله العظمی سیستانی در ایران انجام دهید که پرسید چرا؟! عرض کردم بالاخره ایشان شخصیت بزرگی است که در ایران و عراق ذی نفوذ است و اگر روزی نیاز باشد به کمک شما بیاید!
جواب آقای حاج علی اکبر انصاری خیلی خالصانه بود و گفت همین که امام حسین (ع) می داند برای من کفایت می کند!
البته بعدها تولیت های حرم ها که اقدامات ایشان را دیدند توجه و احترام خاصی داشتند و بعد از ارتحال هم آمادگی داشتند تا آن مرحوم را در حرم مطهر امام حسین (ع) در کربلا و یا در حرم امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف به خاک بسپارند که آن مرحوم وصیت داشت تا در کنار پدرش در بقعه امامزاده منور خاتون شهرستان دانصفهان قزوین دفن شود.
در ایامی که عراق درگیر جنگ داعش بود، بخاطر تأمین غذای رزمندگان حشدالشعبی، تولیت حرم ها تصمیم گرفته بودند تا غذای مضیف حرم ها را برای مردم تعطیل کرده و غذای مضیف را برای رزمندگان بفرستند که مرحوم حاج علی اکبر انصاری پیغام داد غذای رزمندگان را تأمین کنید ولی مضیف را تعطیل نکنید و من همة هزینه مضیف ها را تأمین می کنم که تا مدتها این مضیف ها با هزینه ایشان به فعالیت ادامه دادند.
کمک به ساخت ضریح مطهر عسکریین (ع) در سامرا و ساخت مضیف ها و تجهیز آنها و تعمیر بخشی از لوسترهای حرم ها نمونه هایی از خدمات او به عتبات عالیات بود.
او هیچگاه دنبال بهره برداری از خدماتی که انجام می دهد، نبود و حتی بسیاری از نزدیکانش از عمق کارهای خیرخواهانه او بی خبر بودند.
ساخت دهها مسجد در سطح کشور و تأمین و اداره آنها و همچنین حسینیه ها و کمک به هیئات مذهبی جلوه ای دیگر از خدمات این انسان خیر است که در این مقال نمی گنجد.
اکنون او رفته است و در بارگاه باریتعالی آبرومند و متنعم است، برخوردهای مهربانانه او در خاطره ها ماندگار است، از غیبت به شدت پرهیز داشت و حاضر نمی شد در محضر او بدی کسی گفته شود، فرزندانش به او احترام ویژه ای داشتند و امیدوارم بتوانند راه پدر بزرگوارشان را ادامه دهند. خدایش رحمت کند و با اولیائش محشورش بفرماید و امام حسین (ع) و ابوالفضل العباس (ع) که به عشق او از سال ۱۳۴۲ هیأتی را بنیان گذاری کرده بود، شفیعش بگرداند.
گویا او خودش را برای رفتن از این جهان آماده کرده بود، بعد از عمل قلب باز که هفته قبل با موفقیت انجام داده بودند، به یکی از فرزندانش گفته بود من تا پنجشنبه بیشتر نیستم و دقیقاً صبح پنجشنبه هشتم خرداد ماه پرچم حرم امام حسین (ع) را بر روی صورتش انداختند و روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد.
چندین که بر شمردم از ماجرای عشقت
اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل
بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت، شرح این قدر کفایت
باقی نمی توان گفت الا به غمگساران
منبع: پُرسون