به گزارش سایت خبری پُرسون، دکتر علی اکبر صالحی قائم مقام فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، وزیر اسبق امور خارجه و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در یادداشتی اختصاصی برای جماران نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
در این یادداشت قصد دارم سناریو هایی که به نظر می رسد آمریکا به طور کلی، و ترامپ به طور اخص، در نظر گرفته است را بررسی کنم. اما در ابتدا وضعیت جهان از منظر آمریکا لازم است:
۱-رقبای اصلی در مقابل تک قطبی بودن آمریکا:
الف) چین از حیث اقتصادی، تجاری و فناوری
ب) روسیه از حیث نظامی.
۲-اهمیت منطقه خاورمیانه از جهات مختلف انرژی، سیاسی، ژئولیتیک و تمدنی.
۳-بحث داغ ناتو بین اروپا و آمریکا از حیث تأمین بودجه، باز تعریف مأموریت آن و خطر بی تکلیف ماندن وضع اوکراین.
۴-اختلاف نظر در بحث مهم تغییرات آب و هوا بین آمریکا و سایر کشورهای جهان
۵-تأمین مطمئن مواد اولیه استراتژیک که برآمده از عناصر نادر خاکی هستند. در این حوزه، در حال حاضر چین دست برتر را دارد. ترامپ در صحبت های اخیرش با پیش کشیدن موضوع اوکراین به این موضوع اشاره کرد.
۶-بحث بسیار مهم و راهبردی فناوری کوانتومی و هوش مصنوعی که تغییر دهنده چهره جهان در قرن بیست و یکم خواهد بود. چین پا به پای آمریکا و بسیار جلوتر از اروپا پیش می رود و این زنگ خطری است برای هر دوی آنها. یک نمونه بارز آن DeepSeek بود که اعلام آن قریب به چند صد میلیارد دلار به صنایع مرتبط در آمریکا ضربه زد.
۷–بدهی سنگین سی و پنج میلیارد دلاری دولت آمریکا، و اینکه نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی آن به ۱۲۴٪ رسیده است. این ناقوس خطرناکی برای حفظ دلار به عنوان یک ارز معتبر بین المللی است. برای همین ترامپ در روزهای اول زمامداری خود بحث اینکه آمریکا باید هاب رمز ارزها در دنیا باشد را پیش کشید و بریکس را در کنار گذاشتن دلار تهدید کرد.
۸-تسلط بر منابع مهم انرژی های فسیلی و منابع گوناگون معدنی دیگر به عنوان ابزاری موثر در مهار برخی کشورهای رقیب مانند چین. برای مثال، تسلط کامل بر منابع نفت و گاز خاورمیانه می تواند اهرمی مهم در مهار چین باشد.
۹-بسط فرهنگ لیبرال دموکراسی، چه در حوزه حکمرانی و چه در حوزه فرهنگی که در بر گیرنده باورها، آداب و سنن و هویت ملت ها می شود.
۱۰-بازنگری در سیاست چماق و هویج و تأکید بر سیاست چماق. این امر اخیرا در صدور فرمان اجرایی ترامپ مبنی بر قطع کمک های بین المللی آمریکا تجلی یافته است.
۱۱-تأکید بر پیگیری سیاست ایجاد بحران در عرصه بین المللی و سپس تلاش در مدیریت و حل دلبخواهی آن. دنباله این سیاست طبق ضرب المثل ایرانی «به مرگ گرفتن تا به تب راضی شود» است.
با این اوصاف، ترامپ به صورت بالقوه چند سناریو را در نظر دارد:
۱-حفظ مسأله اوکراین به صورت استخوان لای زخم، به منظور ایجاد فشار هم زمان به روسیه و اروپا. البته هر کدام بنا به منظوری که برخی دلائل توصیفی آنها در سطور بالا آمده است.
۲-سیاست ابهام زایی در بحران مربوط به قضیه فلسطین و ایجاد کلافی سردرگم در منطقه و ایجاد بن بست برای همه بازیگران و بعد سعی در به دست گرفتن ابتکار عمل.
۳-ترامپ با توجه به جایگاه حساس ژئوپلتیکی جمهوری اسلامی ایران از منظر بین المللی و نیز نقش آفرینی آن در منطقه سعی خواهد کرد با برقراری نوعی تفاهم با ایران، نقاط قوت بالقوه زیر را مد نظر قرار دهد:
الف-اینکه ایران همسایه مهم روسیه است. جنگ جهانی دوم مصداق آن است.
ب-اینکه ایران دارای منابع معتنابه انرژی مانند نفت و گاز است و لذا می تواند نقش بالقوه عمده ای در شرایط اضطراری بین المللی ایفا کند.
ج-اینکه ایران با تکیه به توان داخلی می تواند نقش مهمی در استقرار و ثبات و امنیت منطقه ایفا کند.
د-اینکه ایران بر خلاف برخی کشورهای دیگر، دارای یک سری سیاست های اصولی و ثابت است که رفتار آن را در عرصه بین المللی قابل پیش بینی می کند.
ه-اینکه حوزه تمدنی ایران وجوه مشترک زبانی، قومی، دینی و مذهبی، تمدنی و نهایتا تاریخی با همسایگان متعدد دور و نزدیک خود دارد. این امر می تواند در صورت بهره مندی هوشمندانه از آن، حلقه وصل مهمی باشد.
و-اینکه ایران دسترسی مستقیم به بازار مصرف جمعیتی بالغ بر پانصد الی ششصد میلیون نفر را دارد؛ از آسیای مرکزی تا مرز اروپا و از روسیه تا حوزه خلیج فارس. لذا می تواند به عنوان یک منطقه بکر سرمایه گذرای بینالمللی با برگشت سرمایه بالا در نظر گرفته شود.
ز-اینکه ایران دارای بالاترین تعداد مهندس و نیروی ماهر در منطقه است
س-اینکه ایران دارای زیر ساخت های نسبتا خوب و مناسب و نیز منابع انرژی و معدنی قابل توجه است.
ش-اینکه ایران دارا یک سابقه تمدنی دیر باز و جزو استثنایی ترین ملت های است که همچنان پا برجاست.
ص-اینکه ایران در برهه هایی از تاریخ نشان داده است که پرچمدار حکمرانی وسیع و نیز پرچمدار علمی جهان بوده است.
به احتمال قوی آمریکا به دنبال ریسک کردن های بزرگ نخواهد رفت، زیرا با توجه به مطالب پیش گفته چنانچه چنین کند احتمال باخت آن در شرایط فعلی بسیار بالا خواهد بود و بحث حفظ همینه جهانی آن به طور جدی مخدوش خواهد شد. ایران در این شرایط باید تمامی حساب های ممکن را مد نظر قرار دهد و شرایط زمانی موجود را به عنوان یک پیچ تاریخی در نظر بگیرد.
در ضمن، باید توجه داشت که سخنان مقام معظم رهبری همواره دو مخاطب را در نظر می گیرد؛ یکی مخاطب داخلی است که سخنان ایشان برای آنها بار «تذکر» دارد و دیگری مخاطب خارجی است که سخنان ایشان برای آنها بار «انذار و اخطار» دارد. یقینا دوستان ما در سیاست خارجی متوجه این نکته ظریف هستند.
منبع: جماران