سیمای نبی در آیینه علی(ع)

خداوند او را از شجره انبیا و چراغدان نور و جایگاه والا و مرکز سرزمین بطحاء و چراغ‌های ظلمت‌زدا و چشمه‌های حکمت برگزید. خداوند محمد (ص) را به حق برانگیخت تا بندگانش را از عبادت بت‌ها بیرون و به حلقه بندگی خویش درآورد و از پیروی شیطان رها و مطیع فرمان خدا سازد، با قرآنی که آن را روشن و استوار ساخت تا مردمان خدای‌شان را که از او بی‌خبر بودند، بشناسند و به وجودش که آن را نفی کرده بودند، اقرار کنند.
تصویر سیمای نبی در آیینه علی(ع)

به گزارش سایت خبری پُرسون، محمد کوکب در یادداشتی نوشت: مبعث شریف پیامبر گرامی اسلام به عنوان مبدا تحولی شگرف و عظیم در تاریخ بشریت و به مثابه بزرگ‌ترین عید مسلمین عالم، فرصتی است بس مغتنم برای تجدید عهد امت پیامبر با این سید لطیف و عنصر عفیف و زمینه مناسبی است جهت یادکرد مبانی وحدت جهان اسلام در زمانه‌ای که جبهه متحد کفر و استکبار با تمام امکانات و ابزارهای تبلیغاتی خود به میدان آمده است تا با پاشیدن بذر تفرقه و اختلافات مذهبی و ایجاد رخنه در دژ مستحکم اتحاد اسلامی، به مقاصد شوم خود دست یابد.

از این رو تاکید بر عناصر وحدت‌آفرین و برحذر داشتن از عوامل اختلاف‌انگیز با تکیه بر سیره و سنت نبوی، قطعا باطل‌السحر نقشه‌های شیطانی دشمنان قسم‌خورده اسلام و قرآن خواهد بود. نگارنده در این نوشتار کوشیده تا با مروری گذرا بر شخصیت بی‌نظیر پیامبر رحمت و نگاهی سریع به حیات مبارک آن چراغ منیر هدایت، آرمان بزرگ مبعث (این رستاخیز عظیم انسانیت) را در حد وسع این مقال آشکار سازد. و اما چه کسی بهتر از همه می‌تواند چهره تابناک حضرت ختمی‌مرتبت و برترین بنده برگزیده خدا را بی‌کم و کاست ترسیم کند و در مقابل دیدگان جهانیان و خصوصا اهالی اقلیم قبله قرار دهد؟ پاسخ روشن است: کسی که به آن حضرت از حیث حسب و نسب نزدیک‌تر بود و نسبت به فضایل و مکارم اخلاقی آن حبیب خدا آگاه‌تر و آشناتر. آری، او کسی نیست جز برادر و جانشین پیامبر، باب مدینه علم نبی، تربیت شده و تعلیم یافته مخصوص خاتم‌الانبیا. همو که خود فرمود: من بر فطرت الهی‌ زاده شدم و در ایمان و هجرت از همه پیشقدم بودم؛ همو که از بدو طفولیت در کنار رسول خدا از چشمه‌سار زلال وحی سیراب شد؛ همو که در اوج غربت محمد (ص) و آنگاه که رسالت خویش را بر عشیره و نزدیکانش عرضه داشت و همگان دست رد بر سینه‌اش زدند، نخستین کسی بود که اسلام را با جان و دل پذیرفت و به افتخار نشان «اولین مسلمان» نایل آمد؛ همو که از لحظه‌ای که به آیین پاک محمدی گروید تا آخرین لحظه حیات از هیچ‌گونه فداکاری در راه تحکیم بنیان این آیین پاک فروگذار نکرد، از خوابیدن در بستر پیامبر در لیله‌المبیت گرفته تا جانفشانی در میادین نبرد با کفار و معاندان؛ آری همو که در واپسین دقایق حیات رسول خدا نیز در کنار بسترش نشسته بود و پیامبر اکرم سر بر سینه او داشت که به رفیق اعلی لبیک گفت و جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

حال شایسته است که از زبان این برادر و یار باوفای پیامبر یعنی پیشوای پارسایان و مقتدای عارفان، علی بن ابی‌طالب (ع)، درباره آن مبعث عظیم و مبعوث کریم سخن به میان آید؛ چه او نفس نبی است و چه خوش است که جان از جان جانان بگوید. امام علی(ع) درخصوص زمانه و زمینه‌ای که رستاخیز مبعث در آن برپا شد، می‌فرماید: «خداوند پیامبر را هنگامی مبعوث کرد که مردم در وادی سرگردانی، گمراه بودند و کورکورانه راه فتنه را می‌پیمودند، هواهای نفسانی آنان را سرگشته کرده و نخوت و خودپسندی آنان را به لغزش انداخته و جاهلیت تاریک آنان را خوار و خفیف ساخته بود.» حضرت، مردم زمان خویش را مخاطب قرار داده، می‌فرماید: «شما مردم عرب در آن زمان بدترین آیین را داشتید و در بدترین شرایط به‌سر می‌بردید. در میان سنگ‌های سخت و در لابه‌لای مارهای زهرآگین زندگی می‌کردید، آب تیره می‌نوشیدید، غذای ناگوار می‌خوردید، خون یکدیگر می‌ریختید، از خویشان خود می‌بریدید، بت‌ها در میان شما قرار داشت و گناه شما را فرا گرفته بود.» سپس امام علی(ع) رسالت سنگین پیامبر را در پیمودن و هموار ساختن چنین مسیر صعب‌العبور و سنگلاخی تشریح می‌کند: «خدای پاک، محمد رسول‌الله (ص) را برای تحقق وعده‌اش و اتمام نبوتش مبعوث کرد، پیامبری که پیمان پذیرش نبوت او را از تمامی انبیا گرفته بود.

خداوند او را از شجره انبیا و چراغدان نور و جایگاه والا و مرکز سرزمین بطحاء و چراغ‌های ظلمت‌زدا و چشمه‌های حکمت برگزید. خداوند محمد (ص) را به حق برانگیخت تا بندگانش را از عبادت بت‌ها بیرون و به حلقه بندگی خویش درآورد و از پیروی شیطان رها و مطیع فرمان خدا سازد، با قرآنی که آن را روشن و استوار ساخت تا مردمان خدای‌شان را که از او بی‌خبر بودند، بشناسند و به وجودش که آن را نفی کرده بودند، اقرار کنند. پیامبر آنچه را از جانب خدا مامور به آن شده بود بیان کرد و پیام‌های پروردگارش را به مردم رساند. خداوند نیز توسط او گسیختگی جامعه را نظام بخشید و پراکندگی را به هم پیوست و میان خویشاوندان -پس از آنکه سینه‌های‌شان از دشمنی پر شده و آتش کینه در دل‌های‌شان زبانه کشیده بود- الفت و دوستی پدید آورد. من شهادت می‌دهم که محمد بنده و فرستاده خداست که برای خشنودی او در گرداب هر مصیبتی فرو رفت و از جام هر بلایی نوشید، درحالی که آشنایان تنهایش گذاشتند و بیگانگان بر دشمنی‌اش متحد گشتند و عرب در مبارزه با او عنان از کف داد و از هر سو برای جنگ با وی تاخت و از دورترین خانه و دورافتاده‌ترین منطقه، خود را به او رساند و به دشمنی با او پرداخت. خداوند سبحان او را فرستاد تا پیامش را به مردم برساند و مایه کرامت امتش و بهاری برای مردم روزگارش و موجب بلندی مرتبت یارانش و شرف یاورانش گردد.» حضرت سپس آثار و برکات بعثت پیامبر را چنین برمی‌شمارد: «خدای سبحان به واسطه همدلی و الفتی که میان این امت پدید آورد تا در سایه آن زندگی کنند و در حمایت آن پناه گیرند، نعمتی به آنان ارزانی داشت و بدان بر ایشان منت نهاد که احدی از خلایق ارزش آن را نداند، زیرا قیمت و ارزش انس با یکدیگر از هر چیز بالاتر و عظمت آن از هر چیز بیشتر است.

ببینید که چگونه نعمت خداوند بر گستره زندگی آنان بال کرامت خویش را گستراند و جویبارهای خوشی و آسایش را به سوی آنان روان ساخت. آنان بر جهانیان حاکم گشتند و حاکمان گوشه و کنار جهان شدند. نه کسی توان درهم شکستن آنها را داشت و نه احدی جرات مبارزه علیه ایشان.» حضرت در تبیین و معرفی مکتب انسان‌ساز اسلام، این ثمره شجره نبوت، چنین می‌فرماید: «اسلام روشن‌ترین راه‌ها و واضح‌ترین مذهب‌هاست. نشانه‌هایش بلند، جاده‌هایش تابناک، چراغ‌هایش درخشان، میدان تکاپویش آماده برای مسابقه و هدفش والاست. سپاس خدای را که اسلام را بنا نهاد و راه ورود به آبشخورش را برای تشنگان آسان گردانید، آن را ایمنی برای کسی که به آن چنگ بزند قرار داد و سلامتی برای کسی که در آن وارد شود و برهان برای کسی که به آن سخن گوید و شاهد برای کسی که با آن به دادخواهی برخیزد و نور برای کسی که از آن روشنی جوید و فهم برای آنکه بیندیشد و عبرت برای کسی که پند پذیرد و نجات برای کسی که تصدیق کند و تکیه‌گاه برای کسی که توکل نماید و آسایش برای کسی که همه امور خود را به خدا سپارد و سپر برای آنکه شکیبایی ورزد.»

حال کلام گهربار امام را در توصیف نقاط برجسته شخصیت استثنایی رسول اکرم(ص) بشنویم: «خداوند هرگاه مخلوقات را دو گروه کرد، پیامبرش را در بهترین گروه قرار داد؛ نه آلوده‌دامنی در تبارش سهیم شد و نه فاسقی در آن شرکت جست. او در خردسالی بهترین مردم بود و در بزرگسالی نجیب‌ترین انسان و اخلاقش از همه پاکان پاک‌تر و در بخشش از همه سخاوتمندتر بود. او طبیبی است که در میان مردم می‌گردد تا درمان‌شان کند. داروها و مرهم‌های خود را مهیا ساخته و ابزار جراحی خویش را گداخته تا هر جا که لازم باشد آن را بر دل‌های نابینا و گوش‌های ناشنوا و زبان‌های ناگویا بگذارد. او با داروهایش در جست‌وجوی غفلت‌زدگان و سرگشتگان است. رسول خدا دنیا را حقیر دانست و کوچک شمرد، آن را پست کرد و خوار ساخت. پیامبر روی زمین غذا می‌خورد و همچون بندگان می‌نشست و با دست خود کفشش را وصله می‌زد و پارگی جامه‌اش را می‌دوخت. بر مرکب برهنه (بدون زین) می‌نشست و کسی را پشت سر خود می‌نشاند. با شکم خالی از دنیا رفت و با سلامت وارد آخرت شد. سنگی روی سنگ ننهاد (و کاخی برای خود نساخت) تا آنکه از دنیا کوچ کرد و دعوت حق را لبیک گفت. چه بزرگ است منت خدا بر ما که نعمت وجود پیامبر را به ما داد تا پیشروی باشد که از او پیروی کنیم و پیشوایی باشد که گام بر جای پایش نهیم.»

منبع: اعتماد

863406

مطالب مرتبط

سازمان آگهی های پرسون