اگر اراده داشته باشند

اکنون که ایران در واکنش به نقض عهد طرف‌های غربی، اقدام به کاهش تعهدات هسته‌ای خود کرده است؛ این تروئیکای اروپایی است که ایران را به فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» از طریق ساز و کار حل اختلاف «تهدید» می‌کند. در هر صورت ابتکار عمل دست مسئولان ایران است تا با اقدامات قاطعانه مانع از معتبر شدن تهدید تروئیکای اروپایی شوند؛ البته اگر اراده‌ای داشته باشند.
تصویر اگر اراده داشته باشند

به گزارش سایت خبری پُرسون، سید محمدعماد اعرابی در یادداشتی نوشت: دوشنبه 5 آذر 1403 عنوان اصلی صفحه اول روزنامه اعتماد، روزنامه حامی دولت آقای روحانی و وابسته به دولت آقای پزشکیان با حروفی دُرشت این بود: «ماشه یا برجام» این شاید بهترین عنوان برای نشان دادن عمق فاجعه و افتضاح توافق‌نامه «برجام» باشد که ناخواسته توسط این روزنامه حامی برجام منتشر شده است.

گزارش «ماشه یا برجام» دو راه «بازگشت به برجام» یا فعال‌سازی مکانیسم ماشه توسط اروپا و «بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت» را در مقابل ایران ترسیم می‌کرد. روزنامه اعتماد ناآگاهانه و یا عمدا هیچ اشاره‌ای نمی‌کرد که مکانیسم ماشه فرآیندی است که در ساز و کار حل اختلافات برجام فعال می‌شود و در واقع قسمتی از برجام به حساب می‌آید. این یعنی طرف غربی برای بازگرداندن ما به برجام؛ ما را از طریق برجام تهدید می‌کرد. تهدید تروئیکای اروپا به بیان ساده این‌طور بود: یا به برجام برمی‌گردید یا با برجام مجبورتان می‌کنیم به برجام برگردید! برخلاف عنوان گزارش روزنامه اعتماد؛ در واقعیت هیچ دوگانگی‌ای میان «ماشه» و «برجام» وجود نداشت و هر دو یک مسیر بود. توافقی که قرار بود کاهش تنش و تهدید را به ارمغان بیاورد؛ حالا چماقی برای تهدید و اهرمی برای اعمال فشار بر ایران شده است؛ این تازه‌ترین نقش توافق خسارت‌بار برجام است که البته از همان سال‌های اولیه کیهان و برخی از منتقدان نسبت به این ویژگی هشدار می‌دادند.

«ساز و کار حل اختلافات» که در بندهای 36 و 37 برجام آمده به نحوی طراحی شده است که ابتکار عمل را از ایران می‌گیرد. مطابق این ساز و کار با شکایت یکی از طرفین برجام و پس از فیصله نیافتن دعوی در کمیسیون‌ها و جلسات مشخص شده طی زمان تعیین شده، در نهایت کار به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده می‌شود. پس از آن شورای امنیت باید طبق رویه‌های مرسوم خود، قطعنامه‌ای با موضوع «ادامه تعلیق قطعنامه‌های تحریمی ایران» را به رأی بگذارد. مذاکره‌کنندگان ایرانی با پذیرش این قسمت از برجام عملا حق وتوی چین و روسیه را بی‌تأثیر کرده و به آمریکا، انگلستان و فرانسه به عنوان دیگر اعضای دائم صاحب حق وتو اجازه می‌دهند چنین قطعنامه‌ای را هرگز به تصویب نرسانند. ضمنا اگر رویه شورای امنیت برای به رأی گذاشتن چنین قطعنامه‌ای به درازا بکشد؛ طبق متن برجام با گذشت 30 روز از زمان ارجاع شکایت به شورای امنیت حتی بدون رأی‌گیری و تصویب قطعنامه هم تمامی قطعنامه‌های تحریمی گذشته علیه ایران مجددا اعمال خواهند شد. «مکانیسم ماشه» اشاره به این قسمت از ساز و کار حل اختلافات است که یعنی ماشه کشیده شده و هیچ راهی برای بازگشت گلوله وجود ندارد!

با توجه به این ساز و کار نامتوازن؛ حتی اگر طرف شاکی ایران باشد، باز هم منجر به بازگشت تمامی تحریم‌های قبلی شورای امنیت می‌شود. در واقع ایران در صورت شکایت از نقض عهد طرف غربی و آمریکایی یا باید قانع شود و شکایتش را پس بگیرد و یا اگر قانع نشد در صورت ارجاع موضوع به شورای امنیت، همه قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران اعمال می‌شوند!

دقیقا به همین دلیل بود که حتی در دولت آقای روحانی علی‌رغم اذعان مسئولان وقت وزارت خارجه ایران به نقض مکرر تعهدات توسط طرف‌‌های غربی؛ آنها تمایلی به استفاده از ساز و کار حل اختلافات برجام و ارجاع شکایت به شورای امنیت سازمان ملل نداشتند. با خروج آمریکا از برجام چون در این ساز و کار نامتوازن هیچ راهی برای استیفای حق ایران در نظر گرفته نشده بود؛ مسئولان وقت ترجیح دادند تا یک عهدنامه قدیمی مربوط به بیش از 60 سال پیش را بیرون بکشند و برای شکایت از آمریکا به مفاد پیمان مودت در سال 1334 شمسی (۱۹۵۵ میلادی) استناد کنند. اکنون که ایران در واکنش به نقض عهد طرف‌های غربی، اقدام به کاهش تعهدات هسته‌ای خود کرده است؛ این تروئیکای اروپایی است که ایران را به فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» از طریق ساز و کار حل اختلاف «تهدید» می‌کند. توافق خسارت‌بار برجام از این منظر سند عبرت‌آموزی است که نشان می‌دهد اروپا و آمریکا چگونه از خوش‌بینی و اعتماد ساده‌دلانه آقای روحانی و دوستانش نهایت استفاده را کردند و بر سر آنها تا زانو کلاه گذاشتند!

اما فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» آن‌قدر که طرف‌های غربی و مزدوران رسانه‌ای‌شان در داخل سعی می‌کنند آن را هراس‌آور جلوه دهند تا ایران را وادار به انجام تعهدات یک‌طرفه برجامی و یا توافقی فرابرجامی‌ کنند، تهدیدی نگران‌کننده نیست. آنها در تبلیغات رسانه‌ای خود ایران را از بازگشت قطعنامه‌های تحریمی سابق شورای امنیت می‌ترسانند در صورتی که این قطعنامه‌ها اگرچه به دنبال برجام و در قطعنامه ۲۲۳۱ تعلیق (و نه لغو) شد اما این تعلیق نیز عملا هیچ‌گاه رخ نداد. در تمام سال‌های اجرای برجام و پس از آن محتوای تحریمی این قطعنامه‌ها توسط اروپا و آمریکا اجرا و یا تحریم‌های مشابه آن به بهانه‌های دیگر توسط آنها اعمال می‌شد.

12شهریور 1395 (2 سپتامبر 2006) روزهای سرخوشی از برجام بود و باراک اوباما هم ریاست‌جمهوری آمریکا را برعهده داشت اما آمریکا و اروپا عملا به هیچ‌کدام از تعهدات خود برای تعلیق تحریم‌های یکطرفه خود و تحریم‌های شورای امنیت پایبند نبودند. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت دست به قلم شد و نامه‌ای به فدریکا موگرینی نماینده عالی وقت اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و هماهنگ‌کننده برجام نوشت و شروع به گلایه کرد: «قریب هشت ماه بعد از روز اجرا [برجام]، مهم‌ترین تعهدات ایالات متحده و برخی از طرف‌های اروپایی در رابطه با رفع تحریم‌ها هنوز ایفا نگردیده است. همچنین اقداماتی مغایر با برخی دیگر از تعهدات مشخص آنها و نیز موارد متعددی از طفره رفتن از اجرای تعهدات وجود داشته است.» آقای ظریف در ادامه می‌نویسد: «بانک‌ها[ی خارجی] در عمل اعتصاب کرده و از تعامل مجدد با ایران خودداری می‌کنند.» آن زمان یک مصداق مشهور برای این وضعیت وجود داشت و آن اینکه وزارت خارجه ایران در تمام مدت برجام تا خروج آمریکا حتی نتوانست یک حساب بانکی برای سفارت ایران در لندن باز کند.

قطعنامه‌های تحریمی سازمان ملل در عمل هیچ‌گاه تعلیق نشدند که حالا تروئیکای اروپایی بخواهد با مکانیسم ماشه و بازگشت آنها، ایران را تهدید کند. با خروج آمریکا از برجام و تا همین امروز؛ آمریکا و اروپا تحریم‌ها را بیشتر هم کردند. آنها آن‌قدر از ابزار تحریم علیه ایران استفاده کردند که این ابزار دیگر کارایی خود را از دست داد. 25 اکتبر 2020 زمانی که دولت وقت آمریکا سعی می‌کرد در چارچوب سیاست فشار حداکثری تحریم‌های بیشتری بر ایران اعمال کند، رابرت اوبرایان مشاور امنیت ملی ترامپ به خبرنگاران گفت: «یکی از مشکلاتی که ما با ایران و روسیه داریم این است که در حال حاضر آن‌قدر تحریم علیه آنها اعمال کرده‌ایم که دیگر امکان کمی برای انجام دادن مانده است.» با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا؛ دولت او نیز به همین وضعیت اعتراف کرد. وندی شرمن قائم‌مقام وقت آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا درباره اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران به شبکه رادیویی پابلیک رادیو اینترنشنال(PRI) گفت: «فکر می‌کنم که تغییری در تحریم‌های اساسی اتفاق نخواهد افتاد، در واقع بسیاری از تحریم‌ها مشابه همان تحریم‌های قبلی خواهند بود و تنها نامشان عوض خواهد شد.»

تهدید تروئیکای اروپایی به استفاده از مکانیسم ماشه علیه ایران؛ تهدید معتبری نیست چون تحریم‌های اروپا و آمریکا علیه ایران هرگز کنار نرفتند که حالا نگران بازگشت‌شان باشیم. این تهدید دست‌کم فقط در دو صورت می‌تواند دردسرساز باشد؛ در صورت اول آنها باید بتوانند اطلاعات خود را از شبکه مالی و لجستیکی تجارت ایران به خصوص در حوزه نفت به‌روز کنند و به‌روز نگه دارند. برای دستیابی به این هدف طرف غربی مصمم است کنوانسیون‌های پالرمو و CFT را در قالب برنامه اقدام FATF به ایران تحمیل کند. در صورت دوم غرب باید مزدوران میدانی و رسانه‌ای خود را در داخل ایران برای ایجاد فضای روانی به خط کند. آنها با خرابکاری و انتشار اخبار، تحلیل و گزارش‌های مخدوش و ساختگی به تشدید انتظارات تورمی و دستکاری روانی اقتصاد ایران می‌پردازند تا از طریق ایجاد فشار افکار عمومی بر مسئولان، آنها را پای میز مذاکره‌ای فرابرجامی بنشانند. در هر صورت ابتکار عمل دست مسئولان ایران است تا با اقدامات قاطعانه مانع از معتبر شدن تهدید تروئیکای اروپایی شوند؛ البته اگر اراده‌ای داشته باشند.

منبع: کیهان

828815

سازمان آگهی های پرسون