فرصت بزرگ رفع فیلترینگ

رفع فیلتر از سرویس‌‌‌هایی که نگرانی امنیتی و فرهنگی کمتری درباره آنها وجود دارد و مزایا و منافع آنها به قدری زیاد است که کمتر کسی با فیلتر آنها موافق است. یوتیوب، واتس‌‌‌اپ و پلی‌‌‌استور گوگل قطعا در صدر چنین فهرستی قرار می‌‌‌گیرند. این گام به‌ سرعت قابل انجام است و دولت اختیار قانونی کافی و توان سیاسی لازم برای تحقق آن را دارد.
تصویر فرصت بزرگ رفع فیلترینگ

به گزارش سایت خبری پرسون، نیما نامداری در یادداشتی نوشت: سه‌ماه پیش که شروع دولت آقای پزشکیان بود، در سرمقاله ۲۸ تیرماه روزنامه «دنیای‌اقتصاد» به ایشان پیشنهاد کردم که گشایش نسبی در وضعیت اینترنت می‌‌‌تواند دستاوردی سریع و امیدافزا برای دولت ایشان باشد؛ شبیه چیزی که غربی‌‌‌ها به آن برد سریع می‌‌‌گویند. آن فرصت از دست رفت و اکنون باید گفت اگر رئیس‌جمهور بیشتر از این تاخیر کند، موج ناامیدی، او و دولتش و همه ما را با خود خواهد برد.

مهم‌ترین دلایل اولویت قائل‌شدن برای مساله اینترنت اینهاست:

۱- گشایش در وضعیت اینترنت از نظر اجرایی ساده‌‌‌تر از اصلاحات در حوزه‌‌‌های دیگر است. اصلاحات در اغلب حوزه‌‌‌های مهم دیگر مستلزم رفع انبوهی از موانع فنی و قانونی و بوروکراتیک است و به همین دلیل به زمان و منابع بیشتری احتیاج دارند. مثلا اصلاح در وضعیت صندوق‌های بازنشستگی، یارانه‌‌‌ها، فقر، کیفیت نظام آموزشی و خیلی حوزه‌‌‌های دیگری که رئیس‌ جمهور باید به آنها رسیدگی کند در فرآیندهای زمان‌بر و پیچیده ممکن خواهد شد، اما گشایش در اینترنت، هیچ‌کدام از این موانع را ندارد و اگر بر سر آن توافق حاصل شود، اجرای آن بسیار ساده و سریع خواهد بود.

۲- ایجاد توافق و همراه‌‌‌سازی ذی‌نفعان در حوزه‌‌‌های دیگر بسیار سخت‌‌‌تر و در مواردی ناممکن به نظر می‌‌‌رسد. مثلا برای اصلاح یارانه‌‌‌های انرژی حتی اتفاق نظر کارشناسی هم وجود ندارد. ضمن اینکه در برخی زمینه‌‌‌ها منافع ذی‌نفعان مهمی به خطر می‌‌‌افتد و طبیعی است که آنها هم واکنش نشان داده و سنگ‌‌‌اندازی کنند. اما موضوع اینترنت این‌‌‌گونه نیست. بخش مهمی از حاکمیت و نیروهای سیاسی و حتی بخش‌های سخت آن موافق کاهش محدودیت‌ها هستند. شاید درباره بعضی مصادیق اختلاف‌نظر وجود داشته باشد، اما پیدا کردن زمین مشترک، دشوار نیست. مثلا رفع فیلتر از یوتیوب و پلی‌‌‌استور گوگل و واتس‌‌‌اپ و بسیاری سرویس‌های دیگر که توسط جوانان برای بازی‌‌‌های رایانه‌‌‌ای استفاده می‌شود، حتی در دولت قبل هم طرفداران جدی داشت. دست‌کم از اینها می‌شود شروع کرد.

۳- هیچ چالشی به قدر فیلترینگ اینترنت در جامعه فراگیری ندارد. نظرسنجی‌‌‌ها می‌‌‌گویند ۹۰‌درصد جمعیت بالای ۱۴سال در ایران از اینترنت استفاده می‌کنند و دو سوم این افراد حداقل هفته‌‌‌ای یک‌بار از فیلترشکن استفاده می‌کنند. برخی آمار دیگر می‌‌‌گویند ۵۵میلیون ایرانی کاربر ابزارهای فیلترشکن هستند. دو سوم پهنای باند اینترنت کشور صرف سه‌سرویس اینستاگرام و واتس‌‌‌اپ و تلگرام می‌شود که هر سه فیلتر هستند. همه این داده‌‌‌ها می‌‌‌گویند فیلترینگ اینترنت به یک کارخانه تولید نارضایتی تبدیل شده که برخلاف اغلب کارخانه‌‌‌های کشور با راندمان ۱۰۰‌درصد هم کار می‌کند! طبعا گشایش در این حوزه، تاثیر گسترده‌‌‌ و بازتاب فراگیری خواهد داشت. برای دولتی که با حمایت حدود ۲۶‌درصد مردم انتخاب شده و از حمایت سیاسی قوی‌‌‌ و پایگاه اجتماعی قدرتمندی برخوردار نیست، چنین تاثیری می‌‌‌تواند مانند پشتوانه لازم برای مجموعه‌‌‌ای از اقدامات اصلاحی دیگر عمل کند.

۴- اصلاحات در بسیاری از حوزه‌‌‌های دیگر شبیه خاموش کردن آتش است. آتش را حتما باید خاموش کرد و هر چقدر تاخیر کنیم زمین‌های بیشتری خواهند سوخت؛ اما با خاموش کردن آتش ضرورتا گشایشی رخ نمی‌‌‌دهد؛ فقط از افزایش خسارت جلوگیری کرده‌‌‌ایم. با این فرض که دولت اختیارات محدودی در حوزه سیاست داخلی و خارجی دارد و به همین دلیل انتظار گشایش‌های اساسی در آن حوزه‌‌‌ها را نداریم، شاید اینترنت تنها حوزه‌‌‌ای باشد که گشایش در آن فقط خاموش کردن آتش نیست و قابلیت‌‌‌ساز (Enabler) گشایش در حوزه‌‌‌های دیگر هم می‌‌‌تواند باشد. رفع محدودیت اینترنت می‌‌‌تواند تاثیر مثبتی بر تسهیل کسب‌وکار، به‌خصوص در بخش خدمات و کسب‌وکارهای کوچک و متوسط داشته باشد که تقریبا ۵۰‌درصد اقتصاد و ۶۰‌درصد اشتغال کشور را به خود اختصاص داده‌‌‌اند. گشایش اینترنت همچنین می‌‌‌تواند به رشد اقتصاد دیجیتال کشور، هم در لایه هسته (زیرساخت و خدمات ارتباطی)، هم در لایه اقتصاد آنلاین (استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای آنلاین) و هم در لایه اقتصاد دیجیتالی‌شده (کاربردهای خدمات دیجیتال در کسب‌وکارهای متعارف) کمک کند. علاوه بر تاثیرات اقتصادی نباید تاثیرات سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را هم که می‌‌‌تواند به ایجاد امید و خوش‌بینی کمک کند، نادیده گرفت.

به دلایل فوق و دلایل دیگر به دولت پیشنهاد می‌‌‌کنم این موضوع را فراتر از یک گشایش موضعی ببیند و به تبعات مثبت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی رفع محدودیت اینترنت توجه داشته باشد. واضح است که نباید محدودیت‌ها و موانع را هم دست‌کم گرفت. مخالفت‌های سیاسی و بعضا فرهنگی با این موضوع را نمی‌شود نادیده گرفت. نگرانی نهادهای امنیتی هم در این موضوع تاثیر زیادی دارد. اما واضح است که می‌توان به توافق‌هایی رسید که برای شروع کافی باشند و بعد به‌ تدریج آن را گسترش داد. اما به هر حال باید از جایی شروع کرد. پیشنهاد من مسیر چهارمرحله‌‌‌ای زیر است:

۱- رفع فیلتر از سرویس‌‌‌هایی که نگرانی امنیتی و فرهنگی کمتری درباره آنها وجود دارد و مزایا و منافع آنها به قدری زیاد است که کمتر کسی با فیلتر آنها موافق است. یوتیوب، واتس‌‌‌اپ و پلی‌‌‌استور گوگل قطعا در صدر چنین فهرستی قرار می‌‌‌گیرند. این گام به‌ سرعت قابل انجام است و دولت اختیار قانونی کافی و توان سیاسی لازم برای تحقق آن را دارد.

۲- در گام دوم باید بر افزایش سرعت اینترنت بین‌الملل تمرکز کرد. مدیران دولت قبل وقتی از سرعت اینترنت حرف می‌‌‌زدند، عمدتا تمرکزشان بر ترافیک داخلی بود؛ ولی مردم وقتی از کندی حرف می‌‌‌زنند منظورشان معمولا اینترنت بین‌الملل است. رفع فیلتر از سرویس‌های پرکاربرد تا حدی سرعت را بهتر خواهد کرد؛ اما لازم است اولا انحصار شرکت ارتباطات زیرساخت در تامین اینترنت بین‌الملل کشور برداشته شود و به شرکت‌های خصوصی هم اجازه داده شود امکان خرید پهنای باند خارجی را داشته باشند. ثانیا اولویت‌‌‌دهی به ترافیک داخلی در مدیریت پهنای باند هم باید متوقف شود یا حداقل منطق منصفانه‌‌‌تری داشته باشد.

۳- در گام سوم دولت باید بر رفع محدودیت از سه شبکه اجتماعی پرطرفدار در ایران، یعنی اینستاگرام، تلگرام و توییتر تمرکز کند. احتمالا مخالفت‌های سیاسی با این سه سرویس به مراتب بیشتر باشد؛ اما فراگیری و اهمیت‌‌‌ آنها هم به مراتب از سرویس‌های دیگری که فیلتر شده‌‌‌اند بیشتر است.

۴- گام چهارم باید تمرکز بر رفع فیلتر از انبوهی سایت و شبکه‌‌‌اجتماعی مفید باشد که در سال‌های قبل در ایران فیلتر شده‌‌‌اند و کاربران کمتری دارند. مهم‌ترین آنها فیس‌‌‌بوک است. رفع فیلتر این سرویس‌ها به این دلیل اهمیت دارد که بخش مهمی از محتوای وب در جهان روی این سرویس‌ها تولید می‌شود و حضور محتوای فارسی بر روی آنها اهمیت دارد. در عین حال هر کدام از این خدمات بخشی از نیاز کاربران را برطرف می‌کنند و فیلتر بودن آنها به منزله سلب حق بخشی از مردم است که هیچ منطقی برای آن وجود ندارد.

به هر حال دولت اگر در شروع فرآیند فیلترزدایی از اینترنت عجله نکند، نه‌تنها این فرصت را از دست می‌دهد، بلکه آن را به تهدیدی بزرگ‌تر از اکنون بدل خواهد کرد.

منبع: دنیای اقتصاد

802600

سازمان آگهی های پرسون