پسری که می خواست هیجان را تجربه کند به دام پلیس افتاد

در عملیات جدید پلیس آگاهی پایتخت، دو سارق که اقدام به موبایل قاپی و گردنبندقاپی می کردند، دستگیر شده اند. یکی از آنها نخستین بار است که پایش به دنیای تبهکاران باز شده اما در همین مدت کوتاه برای خودش اسم و رسم پیدا کرده است.

تصویر پسری که می خواست هیجان را تجربه کند به دام پلیس افتاد

به گزارش سایت خبری پرسون، گفت و گو با یکی از دستگیرشدگان را که به «رخ ژاپنی» معروف است و ۱۹سال بیشتر ندارد، بخوانید.

چرا به تو می‌گفتند رخ ژاپنی؟

این روزها خیلی مد شده است.

یعنی چی مد شده است؟

متهم اشاره به گردنش می کند و می گوید: ببینید حتی رخ ژاپنی را روی گردنم خالکوبی کرده ام. مد یعنی اینکه نوجوان وجوانان، آداب و رسوم یا حتی غذاهای یک کشور خاص را دنبال می کنند. درواقع برایشان خاص محسوب می شود. این روزها کره و ژاپن خیلی در دل نوجوان و جوانان ما جا باز کرده. من هم از وقتی سرقت را شروع کردم، گفتم برای خودم اسم و رسم بسازم. یک لقب خاص. درواقع از هیجانش خوشم می آمد. به دوستان خلافکارم گفتم به من بگویید رخ ژاپنی. آنها هم رخ ژاپنی صدایم می زنند. یک جورایی خاص هم هست و خیلی ها از آن حساب می برند.

چه شد که جوان ۱۹ ساله تبدیل شد به سارق؟

معاشرت با دوستان ناباب. چون من بچه پولدارم و نیاز مالی ندارم. پدر و مادرم هردو برج ساز هستند. من هم با آنها در کار ساختمان سازی کار می کنم و در آمدم بد نیست. علاوه بر این در رشته کامپیوتر هم درس می خوانم. مسلط به انگلیسی هستم و به اصلاح خدای کامپیوترم. خانواده ام می خواستند مرا به دانشگاه های خارج از کشور بفرستند تا ادامه تحصیل بدهم.

توضیح بده که چه شد پایت به دنیای مجرمان باز شد؟

همه چیز از روزی شروع شد که پدرم هدیه تولد برایم موتور گرانقیمت خرید. من هم عشق موتور و جنون سرعت داشتم. یک روز که با بچه محل هایم رفتیم بیرون، آنها گوشی قاپیدند. بعد گفتند تو هم بیا این کار را انجام بده. اوایل برای سرگرمی و هیجانش رفتم اما کم کم انگار معتاد به سرقت شدم.

با چه شگردی سرقت می کنید؟

با دوستم سوار موتور می شویم و با پرسه زدن در خیابان ها طعمه هایمان را که اغلب خانم هستند، شناسایی می کنیم. سپس به سمتشان رفته یا گوشی هایشان را می قاپیم یا گردنبند طلاهایشان.

چند مورد سرقت با این شگرد انجام داده اید؟

تعدادش را باور کنید یادم نیست. شاید بالای ۴۰ یا ۵۰ مورد.

چه زمان هایی راهی سرقت می شدید؟

معمولا ظهر. چون خیابانها در آن ساعت شلوغ است و راحت تر می توانستیم سوژه ای شکار کنیم.

گوشی ها را چند می فروختید؟

می رفتیم جنوب تهران و گوشی های آخرین مدل آیفون و سامسونگ را بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان می فروختیم و پولش را تقسیم می کردیم. هرچند من به در آمد سرقت، نیازی نداشتم و برایم یک سرگرمی بود. گفتم که هیجانش را دوست داشتم.

اما تجربه این هیجان به قیمت چند سالی زندان شدنت، تمام خواهد شد؟

خیلی متاسفم برای خودت. کاش به این قسمت ماجرا فکر کرده بودم که اگر فکر می کردم هرگز دست به سرقت نمی زدم، حتی برای تفریح و سرگرمی.

منبع: همشهری آنلاین

789075

سازمان آگهی های پرسون