بازیگران سریال «افسانه سلطان و شبان» بعد از ۴۱ سال کجا هستند؟

«افسانه سلطان و شبان» ساخته داریوش فرهنگ یکی از سریال‌های موفق دهه ۱۳۶۰ خط داستانی‌ای کم‌وبیش شبیه به رمان «شاهزاده و گدا» داشت.

تصویر بازیگران سریال «افسانه سلطان و شبان» بعد از ۴۱ سال کجا هستند؟

به گزارش سایت خبری پرسون، «شاهزاده و گدا» نوشته مارک تواین یکی از مشهورترین رمان‌های تاریخ غرب است که داستان جابه‌جایی گدایی یک‌لاقبا و ولیعهد متمول انگلستان را روایت می‌کند. این رمان که نقد نابرابری اجتماعی و انتقاد از قضاوت دیگران بر اساس ظاهر است، به دو فرد از دو طبقه اجتماعی کاملا متمایز با منافع متعارض این فرصت را می‌دهد تا حقایق زندگی دیگری را به عینه تجربه کنند. این داستان از فرط تکرار و اقتباس در مدیوم‌های مختلفی، چون سینما و تئاتر و نمایشنامه رادیویی، از مرزها فراتر رفته و داستانی آشنا برای اغلب مردم سراسر دنیا محسوب می‌شود.

«افسانه سلطان و شبان» ساخته داریوش فرهنگ یکی از سریال‌های موفق دهه ۱۳۶۰ خط داستانی‌ای کم‌وبیش شبیه به رمان «شاهزاده و گدا» داشت. داریوش فرهنگ به همراه مهدی هاشمی فیلمنامه این کار نوشته و گویا نه از رمان «شاهزاده و گدا»، که از ذخایر ادب فارسی برای پروراندن داستان‌شان بهره برده بودند.

خواب آشفته سلطان

سلطانی کوته‌فکر و خوش‌گذران کابوس عجیبی می‌بیند و خواب‌گزار اعظم آن را به تیرهای بلایی تعبیر می‌کند که در تاریخ معینی از ماه بر سرش فرود خواهند آمد. سلطان از این موضوع وحشت می‌کند و در بستر بیماری می‌افتد. وزیر اعظم، سلطان بانو و خواب‌گزار اعظم راه‌حل این مشکل را جایگزین کردن شخص دیگری به جای سلطان می‌دانند تا خطر بگذرد. پس همای سعادت را رها کرده و پرنده بر شانه شبان ساده‌دلی فرود می‌آید که شباهت غیر قابل تصوری به سلطان دارد. شبان را به قصر می‌آوردند و ردای سلطانی بر او پوشانده، سلطان را نیز در جامه شبانی به ده می‌فرستند.

تلخک و کاتب که متوجه تغییر رفتار سلطان شده‌اند به جستجوی حقیقت می‌پردازند و تلخک جانش را در این راه از دست می‌دهد. کاتب و تلخک که به ماهیت اصلی سلطان جدید پی برده‌اند، شبان را از اصل ماجرا باخبر و با هم نقشه‌ای برای از بین بردن درباریان و رهایی زندانیان طرح می‌کنند. وزیر اعظم کشته می‌شود و سلطان‌بانو خودکشی می‌کند. از سوی دیگر، سلطان اصلی که عادت به زندگی روستایی ندارد در ده شبان خرابکاری به بار آورد و پس از دریافت کتکی مفصل، به دست اهالی از ده رانده می‌شود.

در این میان، خواب‌گزار اعظم مژده می‌آورد که آن تاریخ شوم گذشته و جان سلطان از تیرهای بلا در امان مانده است. سلطان و خواب‌گزار به قصر بازمی‌گردند و کاتب به استقبال‌شان می‌آید. سلطان که از این موضوع تعجب کرده سراغ درباریان و ملازمانش را می‌گیرد و پاسخ می‌شنود که همگی در سیاه‌چال هستند. سپس کاتب با لبخندی درهای تالار را می‌گشاید و زندانیان رهاشده از بند با تیغ‌هایی بران به سمت سلطان حمله‌ور می‌شوند که کابوس سلطان به حقیقت می‌پیوندد.

بازیگران اصلی سریال «افسانه سلطان و شبان» که در سال ۱۳۶۲ از شبکه یک پخش شد، بعد از ۴۱ سال کجا هستند و چه می‌کنند؟

مهدی هاشمی، سلطان/ شبان

هاشمی هنوز مشغول به کار است و همین حالا ۳ فیلم «تگزاس ۳»، «آغوش باز» و «پول و پارتی» را روی پرده دارد. نقطه اوج کارنامه هاشمی بازی در سریال «روزگار قریب» در نقش دکتر محمد قریب در همکاری با کیانوش عیاری رقم خورد.

گلاب آدینه، سلطان‌بانو

در زمان فیلمبرداری و پخش این سریال، آدینه و هاشمی در زندگی واقعی هم زن و شوهر بودند. آدینه، دختر حسینقلی‌خان مستعان (مترجم و داستان‌نویس)، مدت‎هاست که در سینما و تلویزیون کار نمی‎کند و در سال‌های اخیر بیشتر در تئاتر فعال بوده است.

محمد مطیع، وزیر اعظم

محمد مطیع که تحصیلات سینمایی داشت، کار تصویر را پیش از انقلاب در تلویزیون آغاز کرد. بعد از انقلاب با بازی در سریال «سلطان و شبان» به شهرت رسید و در دو سریال مهم دیگر یعنی «هزاردستان» و «کوچک جنگلی» به ایفای نقش پرداخت. در سال ۱۳۹۷ در سوئد درگذشت.

محمدعلی کشاورز، خواب‌گزار اعظم

یکی از ۵ بزرگ سینمای ایران در کنار عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و علی نصیریان. در کارنامه‌اش همکاری با ابراهیم گلستان و ناصر تقوایی و عباس کیارستمی دیده می‌شود. نقش مهم تلویزیونی‌‎اش اسدالله خانِ سریال «پدرسالار» بود. در سال ۱۳۹۹ درگذشت.

حسین کسبیان، تلخک

بامزه، طناز و دوست‌داشتنی. کسبیان را می‌شود با این صفت‌ها وصف کرد. هم در تئاتر با بزرگان کار کرد و هم در سینما و تلویزیون. جز «سلطان و شبان»، در «آرایشگاه زیبا» هم نقشی به‌یادماندنی داشت. سال ۱۳۸۵ فوت شد.

احمد آقالو، کاتب

صدای متمایز، لحن گیرا، فیزیک خاص، دارای سبک و در یک‌کلام بازیگری فراموش‌نشدنی. احمد آقالو ۵۹ سال بیشتر نداشت که در سال ۱۳۸۷ در اثر بیماری درگذشت. در تئاتر و سینما و تلویزیون تماشایش مسحورکننده بود و در رادیو شنیدن صدایش لذت‌بخش. خیلی زود رفت و کمتر از چیزی که حقش بود قدر دید و کمتر از چیزی که باید اثر مهم از او بر جای مانده.

منبع: همشهری

787614

سازمان آگهی های پرسون