به گزارش سایت خبری پرسون، محمد علی مهتدی در یادداشتی نوشت: پس از نه ماه کشتار وحشیانه در نوار غزه و کرانه باختری رود اردن، رژیم صهیونیستی که نتوانسته بود به هیچیک از اهداف اعلام شده خود یعنی نابود کردن مقاومت حماس و آزاد کردن اسرا، دست یابد، در یک رشته اقدامات جنون آمیز در منطقه، همه خطوط قرمز را زیر پا گذاشت. هدف رژیم احیای بازدارندگی است که در عملیات طوفان الاقصی به شدت آسیب دیده اما همچنان که خواهیم دید نه فقط این بازدارندگی احیا نخواهد شد بلکه آینده و سرنوشت این رژیم در برابر یک علامت سؤال بزرگ قرار خواهد گرفت.
این اقدامات از حمله به بندر حدیده یمن و به آتش کشیدن منابع سوخت انصارالله یمن آغاز شد.
پس از آن شاهد اجرای نمایش انفجار موشک در شهر مجدل شمس، مرکز بلندی های اشغالی جولان سوریه بودیم و نسبت دادن آن به حزب الله لبنان، و به این بهانه، حمله به یک ساختمان مسکونی در حومه بیروت و در امنیتی ترین منطقه زیر کنترل حزب الله و ترور فؤاد شکر، از مسئولان نظامی حزب الله. اقدام بعدی، حمله به مرکز الحشد الشعبی عراق در منطقه جرف الصخر که توسط ارتش آمریکا صورت گرفت، و سرانجام، ترور اسماعیل هنیه ، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران بود.
رژیم در همه این عملیات قواعد بازی را تغییر داد. مقابله با انصارالله یمن که دریای سرخ و اقیانوس هند را برای کشتی های عازم اسرائیل نا امن کرده بود، قبلا توسط نیروهای آمریکا و انگلیس صورت می گرفت اما این بار خود رژیم صهیونیستی بر آن شد که هواپیماهای نظامی خود را با طی 3000 کیلومتر به سراغ بندر حدیده بفرستد.
اقدام نمایشی در مجدل شمس، مرکزبلندی های جولان اشغالی بیشتر یک رسوائی بود. ظاهرا رژیم به یک کشتار از غیر نظامیان نیاز داشت تا حزب الله لبنان را متهم کند و برای این کار کودکان و جوانان مجدل شمس را که ساکنان آن پیرو مذهب دروزی و وابسته به سوریه هستند انتخاب کرد. اما این نقشه با تکذیب شدید حزب الله و موضعگیری سران سیاسی و مذهبی فرقه دروزی در سوریه و لبنان علیه اسرائیل نقش بر آب شد.
با این حال رژیم با استناد به این بهانه پوچ دست به بازی خطرناکی زد و به ساختمانی در حارة حریک واقع در حومه جنوبی بیروت حمله برد و فؤاد شکر، یکی از فرمانده هان نظامی حزب الله را به شهادت رساند.
از نظر حزب الله، مسأله دو جنبه دارد. یک جنبه مربوط به ترور یک مسئول بلند پایه نظامی است که قبلا هم اسرائیل برخی از فرماندهان نظامی را در جنوب لبنان به شهادت رسانده است. ولی جنبه مهمتر قضیه مربوط می شود به اینکه اسرائیل به ساختمانی در امنیتی ترین منطقه در حومه جنوبی بیروت حمله کرده و خطوط قرمز را زیر پا گذاشته است.
توضیح اینکه در همه نه ماه گذشته دامنه عملیات در جنوب رودخانه لیتانی بوده که گاه رژیم صهیونیستی از آن تجاوز میکرد و هدف هایی را در شمال رودخانه مورد حمله قرار می داد. در مقابل، عملیات مقاومت نیز در منطقه جلیل در شمال فلسطین اشغالی بود و به ندرت این عملیات اندکی به جلوتر از این منطقه کشیده می شد. اما اکنون اوضاع بسیار متفاوت است و اسرائیل خارج از قواعد بازی به جایی حمله کرده که خط قرمز مقاومت بوده است . بنا بر این مقاومت نمی تواند ساکت بنشیند وحتما باید پاسخ سختی به دشمن بدهد تا او را به بازی طبق قواعد قبلی بازگرداند.
حزب الله اعلام کرده است که از این پس هیچ خط قرمزی را مراعات نخواهد کرد. این یعنی ممکن است شهر هایی مثل حیفا و تل آویو را مورد حمله قرار دهد.
البته سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله، در سخنرانی اخیر خود تاکید کرد که پاسخ در اختیار میدان است و این رزمندگان هستند که با فراهم آمدن شرایط، پاسخ خواهند داد. در مورد جمهوری اسلامی نیز همین دیدگاه وجود دارد. مهمتر از ترور مرحوم اسماعیل هنیه، نقض حاکمیت کشور و دهن کجی به سیستم امنیتی و برنامه اعلام شده رئیس جمهوری پس از مراسم تحلیف است و این تجاوز نمی تواند بدون پاسخ بماند.پس پاسخ حتمی است و باید این چنین باشد و اما تعیین نوع پاسخ و زمان و مکان آن، بستگی به بررسی ها و تصمیمات نهادهای مسئول دارد و پاره ای از نشانه ها حاکی از آن است که پاسخ ها به عربده کشی نتانیاهو و نظامیانش ممکن است در چارچوب وحدت میدان ها ، همزمان از سوی کل محور مقاومت صورت پذیرد.
مسأله مهم این است که در این شرایط هیچکس نمی خواهد درگیری ها به یک جنگ گسترده منطقه ای بیانجامد. به نظر می رسد که نتانیاهو نیز با همین اطمینان که محور مقاومت از ورود به یک جنگ منطقه ای پرهیز دارد به خود اجازه داده که دست به هر اقدام جنون آمیزی بزند تا مقاومت را به گمان خود در بن بست قرار دهد.
به همین دلیل اشاراتی از سوی محور مقاومت شده که اینک در این شرایط چیزی به نام خویشتنداری معنی ندارد و مقاومت از جنگ نمی ترسد بویژه این که در صورت بروز چنین جنگی ، هرچند همه آسیب خواهند دید اما این جنگ ممکن است با نابودی اسرائیل تمام شود.
منبع: اعتماد