او در گفتگویی که با خبرگزاری خبرآنلاین داشت به فاصله گمانهزنیها درباره میزان مشارکت با آنچه اتفاق افتاد، اشاره میکند میگوید « اینکه نوعی ناامیدی و سرخوردگی در طول سالیان سال شکل گرفته و فضای ذهنی سیاستمداران کشور با بدبختیهای مردم همخوان نیست. به عبارت دیگر سیاستمداران راه خودشان را رفتند و مردم را در بدبختی و مشکلات خودشان تنها گذاشتند.»
در ادامه گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با حشمتالله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم را میخوانید:
****
*آقای فلاحت پیشه! قبل از انتخابات بسیاری از چهرههای سیاسی این گمانه را مطرح میکردند که میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری ۵۰ درصد خواهد بود اما عملاً اتفاق دیگری رخ داد، به نظر شما چرا بین تحلیل سیاستمداران و تصمیم بدنه افکارعمومی این فاصله را می بینیم؟
شاید بخش اعظم کسانی که نظرسنجیها را اعلام میکردند افرادی بودند که در حوزه عملی فعالیت نمیکردند، بلکه بیشتر در رسانه و فضای مجازی فعالیت داشتند. اما بنده به عنوان کسی که مقداری بیشتر کشور را گشتم، سطح مشارکت پایین زیاد بنده را غافلگیر نکرد.
این قضیه چند دلیل هم داشت؛ اول اینکه فضای مجازی تا حدی توسط رباطها آلوده شده و رباطها هم در دست بازیگران حرفهای قرار دارد، لذا آمارها مقداری غلطانداز میشوند.
پیروز انتخابات آینده آرای خاکستری خواهد بود
موضوع دیگر مربوط به سطح نسبتاً پایین رقابت های ریاست جمهوری بود، به این ترتیب که چینش ناعادلانه منجر به این شد که عرصه رقابت انتخاباتی پر شوری شکل نگیرد. موضوع سوم این است که بهرحال سرخوردگی، نارضایتی و ناامیدی مردم حاصل سالها ناکارآمدی و شعارهای دروغ و بدون پشتوانه عملی است. انتظار اینکه در طول دو هفته رقابت تبلیغاتی مردم فضای پرشور و امید را شکل بدهند، غیرمعقول است. به ویژه اینکه نوعی ناامیدی و سرخوردگی در طول سالیان سال شکل گرفته و فضای ذهنی سیاستمداران کشور با بدختیهای مردم همخوان نیست.
به عبارت دیگر سیاستمداران راه خودشان را رفتند و مردم را در بدبختی و مشکلات خودشان تنها گذاشتند. البته یک هفته دیگر وقت است در یک هفته پیشرو دو نفر باید تلاش کنند آرای طبقات ناراضی و سرخورده را پخش کنند و من معتقد هستم که پیروز انتخابات آینده آرای خاکستری خواهد بود.
از بعداز ظهر روز انتخابات بخشی از آراء قالیباف به سمت جلیلی رفت زیرا...
*فاصله بین میزان آرای قالیباف و جلیلی دور از انتظار بود، سبد رأی قالیباف همین اندازه بود یا به دلیل افشاگریها ریزش آراء داشته یا ...؟
بنده معتقد هستم قالیباف بیش از هر چیز توسط متحدان خود تخریب میشد، واقعیت رقابت بین ۴ نامزد مناظرهها نبود، واقعیت فضای مجازی، سخنرانیها و مواضع بودند و بیشترین تخریبها از آنجا علیه قالیباف صورت گرفت.
نکته دیگر این است که پزشکیان و قالیباف کمترین مواضع تخریبی را علیه دیگر به کار میگرفتند. علاوه بر این بخشی از سبد رأی قالیباف در بعد از ظهر روز انتخابات به سمت جلیلی سوق پیدا کرد و دلیلش این است که شبیه انتخابات دور اول احمدینژاد عدهای فکر میکردند امکان شکست وجود دارد لذا به سمت جلیلی سوق پیدا کردند. بنده معتقد هستم همه مسائل در انتخابات وجود دارد و ستادهای انتخاباتی باید آن را مدیریت کنند.
طرفداران جلیلی در سراسر کشور سعی کردند خودشان را رقیب اصلی پزشکیان نشان دهند
*آرای جلیلی همان آرای تکلیفی بودند یا ...
بنده معتقد هستم همه کسانی که در عرصه انتخابات حضور دارند، رأی تکلیفی دارند اما جلیلی بدنه فعالتری داشت، قالیباف تلاش میکرد ستاد قویتری تشکیل دهد و آنچه بین قالیباف و جلیلی وجود داشت عرصه رقابت سخت ستاد بود، تیم قالیباف بیشتر معطوف به ستاد بود اما تیم جلیلی معطوف به صف بود در هر حقیقت طرفداران جلیلی در سراسر کشور سعی کردند خودشان را رقیب اصلی پزشکیان نشان دهند.
البته یکی از ضعفهای پزشکیان هم مربوط به ستاد او بود. به این ترتیب که عدهای در ستاد پزشکیان به جای اینکه به فکر انتخابات باشند، بیشتر به دنبال تقسیم پست و غنائم بودند.
پزشکیان و قالیباف ضعف ستادی داشتند
در حقیقت از چند هفته پیش برخی تصور میکردند، پیروز شدند و همانها عامل عدم توفیق پزشکیان در دور اول بودند. اینها سیاستمداران فرصتطلبی بودند که در ستاد جمع شده بودند و به جای اینکه کمکی به تبلیغات انتخاباتی کنند، بیشتر به دنبال پست و منصب خودشان بودند و سر این موارد باهم دعوا میکردند. پزشکیان همین آراء را مدیون کسانی است که حتی او را ندیدند اما به دلیل اینکه مخالف وضع موجود بودند، از سراسر کشور برای او رأی جمع کردند.
البته این نکته را در آرای استانها هم مشاهده کردیم کما اینکه میزان آرای استانهایی که پزشکیان به همراه سیاستمداران نخبه رفته کمتر از استانهایی بود که افراد گمنام برای پزشکیان فعالیت میکردند. لذا این واقعیت وجود داشت و بر این باور هستم که عدم توفیق قالیباف برای رسیدن به دور دوم و عدم پیروزی پزشکیان در دور اول یک علت مشترک بود و آن اینکه قالیباف و پزشکیان هر دو از ضعف ستادی برخوردار بودند.
*یعنی اگر جلیلی کنارهگیری میکرد باز هم به سبد رأی قالیباف اضافه نمیشد و موفق به رفتن به مرحله دوم نمیشد؟
بر این باور هستم که اگر جلیلی کنارهگیری میکرد مسئله جدی به نام دشواری پیوند ستاد قالیباف با صف جلیلی مطرح میشد.
آراء قالیباف بین پزشکیان و جلیلی تقسیم می شود
*فاصله آرای پزشکیان و جلیلی در مرحله اول کمتر از یک میلیون رأی است، تا چه اندازه احتمال پیروزی پزشکیان وجود دارد؟
معتقد هستم که مرحله دوم انتخابات مرحله جدی است و آرای قالیباف به صورت طبیعی بین جلیلی و پزشکیان تا حد زیادی به صورت مساوی تقسیم خواهد شد چراکه قالیباف و پزشکیان در برنامههای توسعهای و مربوط به پیشرفت بهم نزدیک هستند و چنین برنامههایی در ستاد جلیلی نیست بلکه ما عکس این موضوع را مشاهده میکنیم اما بخشی از پایگاه رأی قالیباف که در جریانهای سیاسی شکل میگیرند به سمت جلیلی میرود اما بنده بر این باور هستم که در نهایت آرای قالیباف میان پزشکیان و جلیلی تقسیم خواهد شد.
آرای خاکستری پدیده دور دوم انتخابات ریاست جمهوری هستند
به نظر میرسد پدیده دور دوم آرای خاکستری هستند، یعنی آرای خاکستری که به چند دلیل امکان جمع کردن آن وجود دارد. دلیل اول این است که دیگر آن فضای نامتوازن گذشته که نماد آن را در مناظرات مشاهده کردیم، وجود ندارد چراکه فضای مناظرهها منجر به سر در گمی مردم شده بود.
در حال حاضر مردم برابر دو انتخاب قرار گرفتند و به ویژه برخی از مردم از افراطیگری نگران هستند و بخش اعظم آرای خاکستری از افراطیگری نگران و زخم دیده هستند و امکان جذب آنها توسط پزشکیان وجود دارد. بخش دیگر بستگی به تبلیغات میدانی دو طرف دارد که بنده بر این باور هستم نقطه قوت پزشکیان و جلیلی حضور میدانی کسانی است که در حال جمعآوری آراء هستند و اگر پزشکیان بتواند به شلوغی بیفایده و بیهوده ستادش پایان بدهد و سیاستمداران در تهران را در سراسر کشور توزیع کند. امکان موفقیت بیشتری دارد.
یک سوم آرای رئیسی پای صندوق نیامدند
*یکی دیگر از پدیدههای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم ریزش سبد رأی ۱۸ میلیونی رئیسی در ۱۴۰۰ بود، تحلیل شما از این ریزش رأی چیست؟
آرای رئیسی را به ۳ قسمت تقسیم میکنم. یک قسمت آرای مدیریتی بود یعنی کسانی که از مدیران مرحوم رئیسی به حساب میآیند، که اینها به سمت جلیلی میروند، در سراسر کشور مدیران یا به نفع جلیلی و یا علیه پزشکیان کار میکردند.
قسمت دوم آرای تکلیفی جریان سیاسی است که ربطی به اسامی ندارد و اینها به سمت جلیلی رفتند اما قسمت سومی بودند که دلخوش به برنامههای محرومیتزادیی مرحوم رئیسی بودند و وقتی بازی قدرت را در جناح نزدیک به رئیسی مشاهده کردند، نه تنها جذب انتخابات نشدند بلکه از آن دلزده شدند و پای صندوق نیامدند. میتوان از ۳ قسمت آرای رئیسی یک بخش پای صندوق رأی نیامدند.