به گزارش سایت خبری پرسون، انقلاب اگر اخلاقی نباشد به نتیجه نمیرسد. در اولین قدم فرو میماند چه رسد که بخواهد یک نظام را فرو بریزد. آن هم نظامی که برای خود شناسنامه دو هزار و پانصد ساله قائل بود. جانمایه انقلاب نگاهی اخلاقی بود. بنبستها با این منطق شکسته میشد. دیوارها با این رفتار کنار میرفتند و حتی مخالفان انقلاب با این هندسه معرفتی، به موافق و سپس همراه تبدیل میشدند.
ماندگاری انقلاب هم نیازمند نگاهی چنین است. اما دریغا و افسوسا که امروز با کسانی مواجه میشویم که به نام انقلاب و انقلابی گری، ضد انقلابیترین گفتار و رفتار و کردار را با هم مرتکب میشوند و هرکه غیر خود را هم به هزار اتهام از میدان به در میکنند. برخی واضحات را نمیبینند. گاهی احساس میشود که بر ندیدن اصرار دارند. بدگفتن را برای خود تکلیف میشمارند و به شیوه اصحاب مباهته هر غلطی را درست میپندارند.
عجیب است رفتارشان. آنچه خود به چشم میبینیم را وارونه نمایی میکنند. خط به خط ماجرا را که چند بار با آنان مرور میکنی، باز برمیگردند سر همان خطی که بودند. وقتی امروز را چنین وارونه نمایی میکنند، با گذشتهای که قرنها بر آن رفته است چه خواهند کرد؟ میمانیم گزارههای تاریخیشان و حتی حدیث خوانیشان را چگونه بپذیریم.
شاید اگر شهید مطهری بود در راستای فریادها علیه تحریفِ عاشورا، چند کتاب هم ذیل عنوان فریادها علیه تحریف انقلاب مینوشت.
منطق انقلاب، اخلاق و صداقت و صراحت بوداما امروزه برخیها بدون توجه به اولی و دومی رسیدهاند به سومی. به صراحت زبان به گفتههایی باز میکنند که با انقلاب هزاران فرسنگ فاصله دارد و نسبت منطقی آن با صداقت، تباین است.
این رسمِ مباهته کاری چون موریانه به جان ریشههای انقلاب افتاده است. فقط منافع ملی و انقلابیون واقعی را هدف نمیگیرد که خود انقلاب را از معنا تهی میکند. عظمت ایران را زیر سؤال میبرد. هوشیار باشیم.
منبع: جمهوری اسلامی