به گزارش سایت خبری پرسون، اقدام ایران علیه مرکز تجمع یک گروه شرور که دارای ریشه ایرانی در شرق کشور است هم از این قاعده پیروی میکند. بدون تردید ما پاکستان را کشور دوست خود دانسته و در منازعاتی که طی حدود 77 سال که از تأسیس آن میگذرد، با دشمنان خود داشته، کنار اسلامآباد بوده و در مصیبتهای طبیعی هم غمخوار آنان بودهایم. اینک هم روابط ایران و پاکستان در سطح قابل قبولی است. اما چه کنیم با همسایهای که وقتی با اعتراض ما مواجه میشود، از وظیفه کنترل تروریزم و عدم سرازیر شدن حوادث تروریستی علیه ایران طفره رفته و وانمود میکند قادر به کنترل استان پهناور جنوب غربی خود یعنی بلوچستان (به مرکزیت کویته) نیست.
این در حالی است که هیچکس ارتش پاکستان را که برای مقابله با حملات سنگین هند به پاکستان طراحی شده و آموزش دیده است، ضعیف نمیداند. کما اینکه این ارتش بارها در شناسایی رد پای مجرمین و برخورد فوری و سخت با آنان، آزمون موفق خود را پس داده است. اما چرا در این صحنه اظهار ناتوانی مینماید؟ عمدهترین دلیل و قویترین مستند این است؛ دولت پاکستان از پروژههای امنیتی ارتزاق میکند.
این در حالی است که عربستان سعودی هم مثل پاکستان نفع مستقیم و نقدی در رابطه با تهدید امنیتی ایران ندارد و پیامد اقدامات ضدامنیتی علیه همسایه خود هم آنقدر زیاد است که آنان را از طراحی و پشتیبانی بدون دلیل یک گروه تروریستی باز بدارد.
پس میتوان گفت در اینجا عربستان واسطه یک کشور شرور است که از نفوذ آن در پاکستان برای کمک به اجرای طرحهای یک رژیم شرور در فراسوی مرزهای مشترک ایران، پاکستان و عربستان استفاده میکند. این رژیم شرور، اسرائیل است. کما اینکه سندی هم دال بر این وجود دارد.
ایران بعد از تذکرات و پس از آنکه در همین هفتههای اخیر از سوی این گروههای اجیر متحمل خساراتی شد، چه کاری باید انجام میداد؟ از آنجا که اقدام ایران علیه یک گروه تروریستی ایرانی بوده و نه علیه اتباع پاکستان، قاعدتاً باید مورد استقبال اسلامآباد و ارتش آن قرار میگرفت و البته اظهارات گرم روز جمعه وزیر خارجه و رئیس شورای عالی امنیت آن کشور هم نشان داد، اقدام ایران را یک مشکل امنیتی برای خود ارزیابی نمیکنند. واقعه رفت و برگشتی هفته گذشته میان ایران و پاکستان باید این نکته را به اسلامآباد تفهیم کرده باشد که زمان پروژهبگیری و ارتزاق از امنیت همسایگان به سر آمده است.
منبع: کیهان