به گزارش سایت خبری پرسون، با جمع کردن افراد مشارکت کننده قطعی با نیمی از مشارکتکنندگان با احتمال زیاد شرکت، به عددی حدود ۳۲درصد میرسیم که رقم دقیقتری است.
براساس تجارب قبلی، میزان مشارکتکنندگان در شهر تهران و به تبع آن شهرهای بزرگ، مقداری کمتر از ۵۰درصد کل کشور خواهد بود. همچنین این رقم بین جوانان شهری به مراتب کمتر از ۱۰درصد خواهد بود. این میزان مشارکت، رابطه مستقیم با اعتماد سیاسی و امید به آینده دارد.
بنا بر تئوری «انتظار» افراد وقتی احتمال موفقیت در نیل به هدف و دریافت پاداش مناسب از کنش خود را داشته باشند، دارای انگیزه و امید بوده و کنشی مطلوب انجام خواهند داد.
بنا بر همین آمار منتشره، نزدیک به ۶۸درصد مردم تاکنون چنین دریافتی را ندارند. با توجه به شواهد من از برخی نظرسنجیهای دیگر، به نظر میرسد برخلاف رفتار رایدهندگان در انتخاباتهای گذشته که هر چه به فضا و زمان انتخابات نزدیک میشدیم، انگیزه رای دادن فزونی مییافت، این بار شاهد چنین روندی نخواهیم بود.
به تازگی شنیدهام برخی از افراد، تعداد مشارکتکنندگان را با مقایسه با دیگر کشورها، کماهمیت تلقی مینمایند.
معتقدم باتوجه به بنیادهای بنا شده براساس سنتهای گذشته و نیز شرایط و حال امروز جامعه ایران، این نوع مقایسهها فقط پاک کردن صورت مساله است و کارکرد صرفا توجیهی و ایجاد رضایت برای خودشان را دارد.
بدون تردید صندوقهای رای، تنها و تنها گزینه انتخاب بین حضور در خیابان یا صف رای است. به تعبیر «هربرت میل» زندگی اجتماعی وقتی ممکن میشود که آدمها بتوانند در درونشان گفتوگویی مبتنی بر فهم معنای رفتار دیگران داشته باشند و بر همین سیاق نیز با افراد دیگر جامعه از طریق خلق نمادهای مشترک معنادار ارتباط برقرار کنند. عمیق شدن فاصلهها، جدال بین ارزشهای میانمردمی با ارزشهای رسمی و ایجاد تقابلهای اجتماعی در غیاب صندوقهای رای، زندگی اجتماعی را نیز مختل خواهد نمود. پدیدهای که امروز، بسیاری نگران آن هستند.
علائمی از علاقه دولت برای پذیرش تغییرات ازجمله انتخابات مشاهده نمیشود. این امر، همچنان به گسترش شکافها منجر میشود.
منبع: اعتماد