به گزارش سایت خبری پرسون، طی روزهای اخیر به ویژه بعد از طوفان الاقصی و غافلگیری رژیم صهیونیستی از این عملیات، بحث در مورد تعهدات آمریکا به اوکراین پیرامون این موضوع میچرخد که آیا آمریکا باید به کمکهای خود به اوکراین ادامه دهد یا خیر.
همین موضوع باعث شده تا جو بایدن رئیسجمهور آمریکا با چالشهای مهمی در سیاست خارجیاش مواجه شود؛ از یک سو رژیم صهیونیستی که همواره حامی آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده است، دچار جنگی شده که کمکهای مالی و نظامی زیادی را از آمریکا طلب میکند. از سوی دیگر، تعهدات آمریکا به اوکراین که این کشور را ترغیب کرد وارد جنگ با روسیه شود، تحت تاثیر طوفان الاقصی قرار گرفته است.
مهمتر آنکه این چالش زمانی جدیتر میشود که بایدن در داخل هم با فشار افکار عمومی و موج نارضایتیهای اقتصادی روبهروست؛ آنهم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴.
از این رو، چهار سناریو برای کاخ سفید مطرح میشود؛
سناریو اول- ادامه کمکها به اوکراین و تمرکز بیشتر بر جنگ با روسیه
با آغاز جنگ غزه، آمریکاییها توجه زیادی را به خاورمیانه و حمایت از رژیم صهیونیستی معطوف داشتند و کمکهایی که قرار بود به اوکراین برسند، از همان ساعتهای اولیه نبرد به سمت سرزمینهای اشغالی فلسطین مسیر خود را کج کردند.
این تصمیم باعث شد تا کسانی که طرفدار حمایت بیشتر از اوکراین هستند، بر کاخ سفید فشار بیاورند تا کمکها به اوکراین قطع نشود. این دسته از افراد بر این باورند که اوکراین میتواند مانع مهمی بر سر پیشروی روسیه باشد. در همین حال، مهار روسیه در واقع مهار چین نیز خواهد بود که تضعیف هر دو کشور، مانع از ادامه حیات بلوک شرق قدرتمند در برابر بلوک غرب خواهد بود.
در همین رابطه، «وال استریت ژورنال» نیز در سرمقالهای با عنوان «انتخاب نادرست بین اوکراین و اسرائیل» به سیاستمداران آمریکایی هشدار داده که نباید کمکهایشان را از اوکراین قطع کنند.
این مقاله به شرح این دیدگاه میپردازد که آمریکاییها تصور میکردند که با درگیر کردن روسیه در جنگ با اوکراین، میتوانند با اعمال تحریمها به آن ضربه بزنند، اما اقتصاد منعطف روسیه و بحران انرژی در اروپا به دلیل تحریمهای روسیه، نتوانست آمریکاییها را به خواستهشان برساند.
مضاف بر این، جنگ غزه، خروج سربازان یهودی از اوکراین برای جنگ و توجه آمریکاییها به منطقه غرب آسیا باعث شد تا در طول روزهای گذشته روسیه بتواند پیشروی آهسته و آرامی در اوکراین داشته باشد. از این رو، تنها گذاشتن زلنسکی در مواجهه با پوتین، روسیه را قدرتمندتر از گذشته خواهد کرد.
سناریو دوم- ادامه کمکها به هر دو طرف
سناریوی دوم که مقامات کاخ سفید بر آن تاکید دارند، ادامه کمکها به رژیم صهیونیستی و اوکراین است.
اما، به نظر میرسد مقامات آمریکایی بیش از آنکه ظرفیت نظامی و مالیشان اجازه دهد، بر این سناریو تاکید میکنند. چراکه کاخ سفید نمیخواهد اذعان کند که مشکلات داخلی و کاهش ظرفیت مهمات، آمریکا را از بازیگر فعال در جهان به سمت بازیگری ناظر هدایت خواهد کرد.
به هرحال، مقامات آمریکایی همچنان بر ادامه کمکها به هر دو جبهه – اوکراین و رژیم صهیونیستی- اصرار دارند. «جانت یلن»، وزیر خزانهداری آمریکا ادعا کرده است که این کشور «بدون شک» توانایی حمایت نظامی گسترده از اوکراین و رژیم صهیونیستی در جریان درگیریهای جنگیشان با روسیه و حماس را دارد.
رئیس جمهور آمریکا پیش از این در پستی که در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد، بر «حمایت تزلزل ناپذیر» واشنگتن از رژیم صهیونیستی در جریان جنگ علیه حماس تاکید کرده و گفت که اطلاعاتی را در مورد حمایتهای نظامی آمریکا به «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی منتقل کرده است.
جانت یلن در مصاحبهای با شبکه اسکای نیوز انگلیس در پاسخ به این سوال که آیا ایالات متحده آمریکا میتواند از پس حمایتهای نظامی از رژیم صهیونیستی و اوکراین در جریان دو جنگ اخیر برآید، بدون هیچ تردیدی پاسخ مثبت داد.
«لوید آستین» وزیر دفاع نیز از توانایی ایالات متحده برای حمایت از اوکراین و رژیم صهیونیستی دفاع کرد و خبر داد که ایالات متحده ۲۰۰ میلیون دلار دیگر به عنوان کمک امنیتی به کییف، از جمله مهمات توپخانه اعلام کرده است. آستین در یک کنفرانس مطبوعاتی در بروکسل در پاسخ به این سوال که آیا ایالات متحده میتواند از اسرائیل و اوکراین از نظر نظامی حمایت کند، گفت: «ما میتوانیم هر دو را انجام دهیم و هر دو را انجام خواهیم داد».
باوجود این ادعاها، اما پنتاگون نظر دیگری دارد. به گفته چندین مقام دفاعی آمریکایی، پنتاگون با اشاره به افزایش نیاز بالقوه به «مهماتِ به طور فزاینده کمیاب» از جانب اوکراین و رژیم صهیونیستی، ابراز نگرانی کرده است که احتمال دارد آمریکا نتواند جوابگوی نیازهای مطرح شده باشد. این نگرانی زمانی تشدید میشود که رژیم صهیونیستی حمله زمینی به غزه را آغاز کند.
در حال حاضر اوکراین و رژیم صهیونیستی به سلاحهای متفاوتی نیاز دارند: اوکراین مقادیر زیادی مهمات توپخانه میخواهد، در حالی که رژیم صهیونیستی مهمات هوایی هدایتشونده دقیق و رهگیرهای گنبد آهنین را درخواست کرده است. با وجود این، اگر رژیم صهیونیستی تهاجم زمینی به غزه را آغاز کند، آنگاه ارتش صهیونیستی ممکن است درخواست جدید و کاملا غیرمنتظرهای برای مهمات توپخانه ۱۵۵ میلیمتری و سایر تسلیحات را مطرح کند.
به گزارش سی ان ان، اوکراین در حال حاضر بسیار بیشتر از آنچه رژیم صهیونیستی در تهاجم زمینی به غزه استفاده خواهد کرد، از هزاران گلوله توپ استفاده میکند اما ذخایر ایالات متحده و غرب به دلیل تامین تجهیزات اوکراین کاهش یافته است.
در همین حال، بنیامین نتانیاهو، «نخستوزیر رژیم صهیونیستی»، اعلام کرده که یک کارزار حملاتی «طولانی» علیه غزه انجام دهد؛ کارزاری که میتواند ذخایر موجود ایالات متحده را بیش از آنچه که قبلاً با آن مواجه شدهاند، تحت فشار قرار دهد.
مقامات دفاعی آمریکا، همچنین نگرانند که آیا کنگره بودجه اضافی برای حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و اوکراین را تایید خواهد کرد یا خیر. این نگرانی نیز در میان برخی از قانونگذاران وجود دارد که ادامه این وضعیت، ممکن است آمریکاییها و متحدانش را بیش از گذشته تضعیف کند و مشخص نیست در صورت حمله زمینی صهیونیستها به نوار غزه، باز هم آمریکاییها میتوانند بر ادعای خود مبنی بر حمایت از هر دو جبهه صحه بگذارند یا خیر.
سناریوی سوم – ایستادن در کنار صهیونیستها
هرچند آمریکاییها مکررا تاکید میکنند که هم از اوکراین و هم از صهیونیستها حمایت خواهند کرد، واقعیت میدان چیز دیگری را نشان میدهد؛
بنا بر نظر کارشناسان، «حواسپرتی» همیشه یک مشکل اساسی در سیاست خارجی آمریکا بود است. فقط نگاه کنید که سیاستگذاری واشنگتن در افغانستان در طول جنگ عراق چگونه بوده است.
در همین حال، عدم پیشروی اوکراینیها در این جنگ نیز آمریکاییها را به این باور رسانده که جنگ در اوکراین، وارد مرحله فرسایشی شده است. مرحلهای که برای آمریکا تنها هزینههای غیر قابل بازگشت خواهد داشت.
آمریکاییها بر این باورند زمانی که اوکراینیها در پاییز گذشته به دستاوردهای ارضی غافلگیرکنندهای دست یافتند، یک دلیل موجه برای افزایش حمایت از آنها وجود داشت؛ به این امید که روسیه مجبور به توافق صلحی شود که در آن توافق، اوکراین اراضی زیادی را به دست آورد.
اما طی ۱۰ ماه گذشته جنگ به نفع روسیه پیش رفته است و حتی اقتصادش، آنطور که واشنگتن انتظار داشت دچار سقوط نشد. از این رو، مخالفان ادامه کمک به اوکراین، باتوجه به فرسایشی شدن جنگ بر این باورند که جنگهای فرسایشی ممکن است به طور ناگهانی و غیرمنتظره- زمانی که یک طرف در نهایت دچار تزلزل میشود- پایان یابد و هیچ تضمینی وجود ندارد که این طرف اوکراینی نباشد که سقوط میکند.
بن بست جنگ اوکراین و روسیه و روند فرسایشی این جنگ، باعث شد تا مایک گارسیا (CA-27) نماینده جمهوریخواه و هفت تن از همکارانش در نامهای به رئیس جمهور بایدن خواستار کاهش کمکها به اوکراین و ادامه کمکها به صهیونیستها شوند.
در این نامه، اعضا نگرانی خود را در مورد تاخیر احتمالی کمکهای مالی حیاتی برای رژیم صهیونیستی به عنوان بزرگترین متحد آمریکا - ابراز کردند. در این نامه مکررا بر این نکته تاکید شده درگیری روسیه و اوکراین دچار بن بست شده و به مرحله فرسایشی رسیده است و مالیات دهندگان آمریکایی، بایستی بدانند برای چه جنگی و با چه دستاوردی مالیات پرداخت میکنند.
گفتنی است، نظرسنجیها نشان میدهد که حمایت عمومی آمریکاییها از جنگ اوکراین در حال کاهش است.
سناریوی چهارم- بایدن بایستی به مسائل داخلی توجه کند
در کنار این «سردرگمی های» بایدن، چالش چهارمی نیز بر سر راه او وجود دارد که بدون شک تاثیر مستقیمی بر نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ خواهد گذاشت.
تلاشهای آمریکاییها برای دخالت در امور سایر کشورها به منظور تاییدی بر هژمونیاش، باعث شده تا این کشور همواره در امور سایر کشورها دخالت کند.
در همین حال، افکار عمومی اگرچه تحت تاثیر فضای رسانهای از برخی از این تصمیمات حمایت میکنند، اما بحران اقتصادی در آمریکا باعث شده تا امریکاییها در مورد اینکه ایالات متحده تا چه حد میتواند یا باید در امور داخلی دیگران دخالت کند، نگران شوند.
هرچند که بایدن رئیسجمهور آمریکا از آمریکاییها خواسته در جنگ غزه، در کنار رژیم اشغالگر صهیونیست و در جنگ اوکراین، در مقابل روسیه بایستند. وی بارها هشدار داده است که «ما با یک نقطه عطف تاریخی مواجه هستیم».
طی انجام نظرسنجیهای مختلفی که انجام شد، رای دهندگان در ایالتهای کلیدی در خصوص اقدامات مداخلهجویانه آمریکا در سایر کشورها ابراز نگرانی کردند و نظرات مختلفی دادند.
در نظرسنجیهای صورت گرفته، تقریباً دو سوم رأیدهندگان گفتند که حمایت از اوکراین به نفع منافع ملی است و بیش از سهچهارم در مورد حمایت از اسرائیل چنین احساسی داشتند اما، در ایالتهای کلیدی (که آرای آنها به حزب جمهوریخواه یا دموکرات در انتخابات از قبل مشخص نیست) موضوع فرق میکند و آمریکاییها رفاه کشورشان را تنها در پیروزی صهیونیستها و اوکراین نمیبینند، بلکه ادامه دخالتهای آمریکا در کشورهای مختلف را تهدید مهمی علیه منافع داخلی تلقی میکنند.
نتیجه نظرسنجی از این ایالتها، بیش از آنکه منکعس کننده طرفداری از سیاستهای فعلی کاخ سفید باشد، انعکاس دهنده نگرانیهای فزاینده از آینده آمریکاست. این نظرسنجی منکعس کننده نگرانی و خستگی آنها از گسترش خشونت میراث سالهای ترامپ، خستگی از همهگیری ویروس کروناست و اکنون درگیر شدن در دو جبهه جنگ و سرازیر شدن مالیات مردمی به این دو جبهه خستگی و نگرانی آنها را تشدید کرده است.
بسیاری از آمریکاییها، از سیاستمداران میخواهند که به دخالت در امور سایر کشورها پایان دهند و توجه خود را بیشتر به مسائل داخلی معطوف کنند. ایالتهای فلوریدا، اوهایو، نوادا، کلرادو، و کارولینای شمالی از جمله ایالتهای هستند که نظرشان بر این است که بایدن باید بیش از هر موضوعی به تورم و بحران بیخانمانی بپردازد.
گفتنی است، ایالت بنفش یا کلیدی، به ایالتی گفته میشود که هیچکدام از دو حزب اصلی و نامزدهای آنان پشتیبانی قاطع در آن ایالت ندارد. این ایالتها به شدت مورد توجه کمپینهای انتخاباتی در انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا هستند، چراکه بردن آرای این ایالتها باعث پیروزی آنان در انتخابات خواهد شد.
سخن پایانی
تلاش آمریکا برای مدیریت جنگ و جلوگیری از گسترش حجم آن به منطقه خاورمیانه نشان دهنده ناتوانی آمریکا در مدیریت و راهبری همزمان دوجنگ است. با این وضعیت دو سناریو قابل پیش بینی است؛
الف: بایدن تلاش خواهد کرد که حمله رژیم صهیونیستی به غزه را به طرق مختلف محدود کند و در آخر نیز دو طرف به سمت مذاکره سوق دهد. این موضوع به معنای آن است که باید به دنبال تنفس مصنوعی به رژیم صهیونیستی خواهد بود. در ضمن اینکه برای حفظ موجودیت اسرائیل قدمهایی بردارد، برای ساماندهی به وضعیت آشفته رژیم صهیونیستی در داخل، دولت نتانیاهو را قربانی کند. در طرف مقابل نیز کشورهای منطقه و گروههای فلسطینی را با وعده راهکار دو دولتی مدیریت کند. این موضوع در تصور دموکراتها میتواند برگ برندهای در انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا برای بایدن محسوب شود.
ب: سناریوی دوم نیز آمریکا تلاش کند اوکراین را قربانی جنگ با روسیه کرده و زلنسکی را مجبور به نشستن پشت میز مذاکره کند. اگرچه احتمال اجرای این سناریو کم است، ولی ناتوانی آمریکا در مدیریت دو جنگ همزمان، باعث میشود این سناریو هم قابل بحث باشد. به نظر میرسد که ایالات متحده و غرب در هر دو سناریو شکست را قبول کردند.
منبع: فارس