به گزارش سایت خبری پرسون، «برخی از حاضران در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو در اعتراض به رویکرد آمریکا در قبال تحولات غزه، هنگام سخنرانی میشل تیلور، سفیر ایالات متحده به او پشت کردند.» این خبری است که هفته گذشته از شورای حقوق بشر منتشر شد و تصاویر آن نشان میدهد برخی از نمایندگان کشورها و سازمانهای بینالمللی در اعتراض به وتو قطعنامه محکومیت نسلکشی فلسطینیها توسط رژیم صهیونیستی این اقدام را انجام دادهاند.
این روزها جهان با حیرت در حال دیدن تصاویر فاجعه باری از کودکان غزه است که در آغوش پدران و مادران خود به شهادت میرسیدند. میتوان به دور از مرزها و آیین ها، اتفاقاتی را که امروز در این باریکه کوچک در حال رخ دادن است، شاقول سنجش انسانیت دانست و همین امر وجدانی موجب شده تا از همه جهان فریاد ملتها بلند شود و خواستار پایان یافتن هر چه سریعتر این جنایات باشند. مسئله مهم این است که چرا جنایتهایی که در شرایط عادی هر کدام میتواند مجوز شورای امنیت سازمان ملل برای انجام اقدامات لازم ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل را با خود به همراه داشتهباشد و جنایتکاران مسبب آن را به دادگاههای بینالمللی بکشاند، در مورد جنگ غزه به راحتی نادیده گرفتهمی شود. البته مشخص است وقتی رژیم صهیونیستی در قرن ۲۱ میلادی میتواند آب و غذا را روی ۲ میلیون نفر در باریکه غزه ببندد و با حمایت امریکا هر گونه اعتراضی در این خصوص وتو شود، در زمان حمله به بیمارستان و قتل عام صدها نفر نیز با خیال راحت مطمئن است که پیگردی برای او نخواهد بود و امریکا نیز مطمئن است که حداکثر واکنش به او این است که فقط در نشست شورای حقوق بشر عدهای به او پشت خواهند کرد.
جنایت جنگی از نازیها تا صهیونیستها
سؤالی که در اینجا مطرح است اینکه آیا حقوق بشر و حقوق بشردوستانه نسبت به چنین جنایاتی به همین سادگی سکوت کرده و اجازه میدهند تا هرکسی هر نوع جنایتی را میخواهد انجام دهد و اگر اینگونه است پس چگونه بود که دادگاه نورنبرگ برای جنایاتکاران آلمان نازی یا دادگاههای مشابه در خصوص جنایتکاران یوگسلاوی سابق یا روندا برگزار میشود، ولی جنایتکاران در فلسطین مدال صلح نوبل دریافت میکنند؟ برای یافتن به پاسخ این سؤال باید اول ببینیم آیا واقعاً اقدامات انجام شده از نظر حقوق بشر و حقوق بشردوستانه جنایت جنگی محسوب میشود یا خیر.
به طور خلاصه جنایت جنگی به معنای نقض قانون جنگ است و به اقداماتی مانند کشتار عمدی غیرنظامیان یا اسرای جنگی گفته میشود. مفهوم جنایت جنگی حاصل مدون شدن حقوق بینالملل عرفی است که در طول تاریخ در جنگهای میان دولتهای حاکم جاری بوده و به تدریج شکل گرفتهاست، مانند قانون لیبر (۱۸۶۳) مربوط به ارتش اتحادیه در جنگهای داخلی امریکا و همچنین کنوانسیونهای ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ لاهه در مورد جنگهای بینالمللی. بر همین اساس ارتکاب جنایت جنگی موجب مسئولیت کیفری فردی برای رزمندگان و هر فردی در ساختار فرماندهی است که دستور هرگونه تلاش برای ارتکاب کشتار جمعی شامل نسلکشی و پاکسازی قومی را صادر کردهباشد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، دادگاههایی برای رسیدگی به جنایات جنگی قدرتهای محور تشکیل شد و اصول حقوقی نورنبرگ از جمله تعریف جنایت جنگی در حقوق کیفری بینالمللی را شکل داد. در سال ۱۹۴۹، مفهوم حقوقی جنایات جنگی در کنوانسیونهای ژنو تعریف و تبیین شد که دولتها میتوانند درخصوص مرتکبان جنایات جنگی، به صلاحیت قضایی جهانی استناد کرده و آنها را در کشور خود محاکمه کنند، حتی اگر جنایت جنگی در خاک کشور آنها رخ نداده باشد.
منبع: مهر