منظور بیانیه مجلس خبرگان ، انتقاد از شورای نگهبان و رسانه ملی نیست؟

عباس عبدی در اعتماد نوشت: بسیاری از مواقع مردم منظوری را که در ذهن خود دارند به‌طور مستقیم نمی‌گویند، بلکه گزاره‌ای را می‌گویند که اصطلاحا دلالت ضمنی آن همان منظور اصلی آنان است. این پدیده در فرهنگ ایرانی و زبان فارسی رواج دارد.
تصویر منظور بیانیه مجلس خبرگان ، انتقاد از شورای نگهبان و رسانه ملی نیست؟

به گزارش سایت خبری پرسون، در وضعیت کنونی به ویژه در محدودیت‌های گفتاری باید سخنان مسوولان را از این زاویه دقت کرد و دلالت‌های ضمنی سخنان آنان را پیدا کرد.

در این نوشته سعی می‌کنم به برخی از آنها اشاره کنم.

1- در بیانیه اخیر مجلس خبرگان رهبری آمده است: «از شورای محترم نگهبان می‌خواهیم در چارچوب قانون اساسی، زمینه حضور نخبگان و مشارکت گسترده مردم را فراهم سازند که رسانه ملی در این عرصه، مسوولیت مهمی دارد.»
دلالت ضمنی این بخش از بیانیه نقد عملکرد شورای نگهبان و تا حدی رسانه رسمی است، والا شرکت یا عدم شرکت مردم در انتخابات چه ربطی به شورای نگهبان دارد؟ نه کسی منتظر دعوت آنان است و نه کسی نگاهش به مطلوب‌های آنان است. ولی روشن است که رویکرد رسمی این شورا در تایید یا رد صلاحیت‌ها یکی از عوامل تعیین‌کننده در میزان مشارکت مردم است. اگر این رویکرد مبتنی بر قانون باشد، باز هم ربطی به آنان ندارد که از آنان چنین درخواستی صورت گیرد. پس معلوم است که از نظر صادرکنندگان بیانیه، این رویکرد مبتنی بر سلیقه و نظر اعضای شورای نگهبان است که چنین درخواستی را از آنان نموده‌اند. اگر این دلالت ضمنی را نادرست بدانیم، این جمله از بیانیه، بیهوده و اضافی است.

2- امام جمعه یکی از استان‌ها فرموده‌اند:«خلاصه ما با دنیا داریم می‌جنگیم.با دنیا جنگیدن سختی داره، مشکلات داره، کمبود داره،گرانی داره،مسائل مختلف داره، نمی‌توانیم بگوییم با دنیا می‌جنگیم ، اما می‌خواهیم زندگی ما در رفاه باشه آب تو شکم‌مان تکان نخورد.»

دلالت ضمنی این سخنان پذیرش بخش اخیر آن درباره وجود فقر و گرسنگی است. ولی ایشان روشن نکرده‌اند که آیا این جنگ در دو سال اخیر آغاز شده، یا قبلا هم بوده؟ اگر تازه آغاز شده، چگونه و چرا؟ و اگر قبلا آغاز شده چرا چنین الزاماتی را در دولت قبل نمی‌گفتند بلکه در آن زمان علیه تورم و فقر مفصل سخنرانی می‌کردند؟ به علاوه بارها مسوولان گفته‌اند که دنیا با ماست فقط با یکی دو کشور دعوا داریم، پس حالا چرا برای توجیه فقر و گرسنگی موجود، دنیا را طرف جنگ خود دانسته‌ایم؟ مگر اینکه، همان یکی دو کشور را همه دنیا بدانیم. دلالت ضمنی دیگر و مهم این است که، این جنگ بی‌پایان است، چون هیچ رویکردی برای خاتمه دادن به آن وجود ندارد. این دلالت ضمنی بسیار ویرانگر از اصل وجودی چنین جنگی است.

3-مدیرمسوول روزنامه‌ای که طرفدار وضع موجود است، نوشته: «تا اواسط سده ۱۹ میلادی منطقه‌ای از جنوب خلیج فارس که از قطر امروزی تا سواحل عمان را دربر می‌گرفته (یعنی امارات متحده عربی امروز) به «ساحل دزدان دریایی‌- ساحل القرصان» شهرت داشته است.» دلالت ضمنی را نخواسته بگوید، اینکه، دزدان دریایی هم توانستند از وضعیت فاجعه‌بار قبلی خود عبور کنند و اکنون رفاه و آرامش را برای خود به ارمغان آورند، ولی ما که مهد تمدن مشرق زمین بوده‌ایم، اکنون در وضعیتی هستیم که نیازی به شرح آن نیست و بسیاری از نخبگان و سرمایه‌داران این مهد تمدن در حال رفتن به سرزمین سابق دزدان دریایی هستند.

4-یک نماینده مجلس گفت: «نداشتن خانه بهانه‌ای برای ازدواج نکردن است. حتما که همه نباید در بالای تهران ساکن باشند. جوانان می‌توانند در روستاهای اطراف تهران با رهن و اجاره پایین زندگی کنند و صبح با اتوبوس و مترو به سر کارشان بیایند.»

شاید نتوان دلالت ضمنی برای این نظر بیان کرد، چون از ضمنی گذشته و آشکار است. در هر حال نتیجه ضمنی این است که محصول انتخابات استصوابی نمایندگانی است که اغلب هیچ شناختی از جامعه و مسایل جوانان و ازدواج و فقر و اقتصاد ندارند.
از این نوع سخنان که دلالت‌های ضمنی آن مورد نظر گوینده نیست و حتی با آن مخالف است فراوان یافت می‌شود. این چند موردی بود که این روزها با آن برخورد کردم. واقعیت امروز ایران و نگاه طرفداران وضع موجود به جامعه را از این دلالت‌های ضمنی می‌توان دریافت.

521737

سازمان آگهی های پرسون