به گزارش سایت خبری پرسون، امید مافی در یادداشتی نوشت: حسرت رسیدن به کاپ قهرمانی بر دلمان ماند و بیآنکه در دو رشته آزاد و فرنگی فکری به حال باران چشمهای سرگردان کنیم، دست از پا درازتر به خانه برگشتیم.
این ناکامی را چگونه باید آنالیز کرد و اینک که شاگردان حسن رنگرز از همیشه تنهاتر به نظر میرسند چگونه باید با طعنه و کنایه به استقبالشان رفت. به نظر میرسد ایستادن بر فراز شانههای ترکها با وجود غیبت روسها و بیمیلی گوش شکستههای ینگه دنیا بیشاز آنکه به مسائل فنی ربط داشته باشد به نوع مدیریت فدراسیونی بر میگردد که مدتهاست سر بر بالش آرامش نگذاشته و گلها را برای پرپر شدن به حلقه طلایی رهنمون کرده است. در این میان علیرضا دبیر دلخوش به حمایتهای دولت شاید اینگونه بیندیشد که میتواند در باد برنز محمد رضا گرایی اندکی بیاساید و چکه چکه غصهها را به دل راه ندهد. دبیر اما مسئول اصلی همه شکست هاست و چه بخواهد و چه نخواهد در بوته نقد منتقدان نامه اعمالش ارزیابی خواهد شد. مردی که نتوانسته از همه پتانسیلهای کشتی نهایت بهره را ببرد و حس انتظار و شوق پرواز را به حسرت و حرمان بدل کرده لابد خوب میداند برای رسیدن به ستیغ کوه باید بیش از پیش برنامه ریزی کرد و پلن مشخصی برای هر آوردگاهی داشت و از صدور حکمهای کیلویی حذر داشت. چه اگر غیر از این باشد بهانههای کوچک و بزرگ خوشبختی رنگ میبازند و کشتی در میدان چنان بارانداز خواهد شد که نه از تاک نشانی خواهد ماند و نه از تاک نشان.
در چنین عرصاتی دل سپردن به چند نقره و برنز عینک دودی را از صورت مدیرانی که دوست ندارند همه ظرفیت کشتی را باور کنند برنمیدارد و کاری میکند که سیر قهقرایی کشتی بیشتر به چشم بیاید و گوش شکستههای ما همچنان زانوی غم بغل بگیرند.
حالا که ماراتن بلگراد به آخر رسیده لابد میتوان مدیران کارنابلد را بر روی صندلی استیضاح نشاند و از اضمحلال رشتهای پرسید که روزگاری همه را به ایستادن و هورا کشیدن ترغیب میکرد. در آن صورت برنز گرایی کاروان کشتی را سیراب نخواهد کرد و له کردن حریف ارمنی فتح الفتوح اردوگاه ما لقب نخواهد گرفت.
از بلگراد تا صحنه المپیک راهی نیست. بیتعارف اگر با همین دست فرمان پیش برویم باید دلخوش به مدالهای مهمدی و ساروی باید شب را و روز را، هنوز را دوره کنیم و دل به حداقلها بسپاریم. آیا این بود دار و ندار کشتی ایران و آیا باید به این تک جرقهها بسنده کرد و همچون مبتدیان به تماشای آذربایجان نشست؟ این کشتی به کجا میرود آقای دبیر؟ چه کسی کشتی را به کشتن داد استاد؟ یک نفر محض رضای خدا جواب بدهد لطفا.
منبع: آفتاب یزد