به گزارش سایت خبری پرسون، ماجرای این پرونده سال گذشته و زمانی آغاز شد که مادر مرد ۳۷سالهای به نام بهنام به پلیس آگاهی رفت و گفت: «پسرم ناپدید شده و عروسم سمیرا که با پسرم بلاگری میکنند، مدعی است او به کشور امارات رفته و قصد برگشت به ایران را ندارد، من به او مشکوکم.» در این بین، دختر خردسال سمیرا به پلیس گفت که مادرش، پدرش را با همدستی یک مرد به نام آریا کشته است. همین اظهارنظر کافی بود تا آریا که بلاگر بود، همراه همسر بهنام دستگیر شوند. آنها در تحقیقات به کشتن مرد جوان اعتراف کرده اما اتهام قتل را گردن یکدیگر انداختند. برای آریا به اتهام قتل و برای سمیرا به اتهام معاونت در جنایت، کیفرخواست صادر و پروندهشان به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین دادگاه
در دادگاه، نماینده دادستان بعد از خواندن کیفرخواست از طرف دختر خردسال قربانی درخواست دیه کرد. مادر بهنام هم گفت که عروسم پنج ماه مرا فریب داد و تقاضای قصاص دارم.
سپس دختر خردسال قربانی در برابر قضات ایستاد و گفت: «من همراه مادرم و مرد غریبه به پارک رفته بودیم اما وقتی به خانه برگشتیم پدرم در خواب بود. مادرم و مرد غریبه دهان پدرم را با چسب بستند و مادرم با دستهایش پدرم را خفه کرد. بعد پدرم را روی ویلچر گذاشتند و حتی مرد همسایه ما را مقابل در خانه دید. ما با هم به بیابان رفتیم و آنجا آتش روشن کردند. در این مدت مادرم گفته بود حق ندارم در این باره به کسی حرفی بزنم. او مرا تهدید میکرد.»
سپس آریا در جایگاه متهم ایستاد و منکر قتل شد و گفت: «سمیرا گفت شوهرش او و بچهاش را کتک میزند و میخواست او را ادب کند. شبانه به خانهشان رفتم و وقتی بهنام بیهوش بود، او را آرایش و لباس زنانه تنش کردیم و عکس گرفتیم. سمیرا میگفت که اگر یک بار اذیت کند، با پخش عکسها آبروی شوهرش را میبرد اما یکدفعه بهنام بیدار شد و سمیرا با چاقو او را کشت. قبلا به خاطر سمیرا قتل گردن گرفته بودم اما حالا میگویم او قاتل است.»
سپس سمیرا روبهروی قضات ایستاد و با تکرار اظهارات قبلی گفت: «به شوهرم قرص خوابآور خوراندم تا از او عکس و فیلم بگیرم و تهدیدش کنم که دیگر من و دخترم را کتک نزند اما یکدفعه بیدار شد و آریا او را کشت. من در قتل و سوزاندن جسد دستی نداشتم.»
سپس وکیل اولیایدم گفت: «شواهد نشان میدهد سمیرا در قتل شوهرش دست داشته است. از این رو تقاضا دارم تا عنوان اتهامی وی از معاونت به قتل به مشارکت در جنایت تغییر یابد، سپس قضات ادامه جلسه را به روزهای بعد موکول کردند.» دومین جلسه دادگاه هم اولیایدم قصاص خواستند.
سپس بهنام در آخرین دفاع روبهروی قضات ایستاد و گفت: «من در قتل دستی نداشتم و سمیرا به تنهایی شوهرش را کشت. من از سر دلسوزی خودم را گرفتار کردم اما حالا میگویم فقط در حمل جنازه به سمیرا کمک کردم.» سمیرا نیز با تکرار اظهارات قبلیاش گفت: «من قاتل شوهرم نیستم و دستور قتل او را نداده بودم. وقتی شوهرم از خواب بیدار شد، بهنام او را کشت و من از ترسم ناچار شدم به او در حمل جسد کمک کنم.»
با آخرین دفاع متهمان قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: جام جم