به گزارش سایت خبری پرسون، وجود این همه فیلم پشت خط اکران، یک بحران اساسی برای سینمای ایران است. اما این داستان چند نکته قابل ذکر دارد که پرداختن به آنها نشان میدهد اوضاع این قدرها هم که به نظر میرسد بحرانی نیست.
نکته اول: از ۲۴۳ فیلمی که در فهرست حضور دارند، حدود نیمی از آنها اساسا قابلیت اکران عمومی ندارند. اینها فیلمهایی هستند که در بهترین حالت می توانند در گروه هنر و تجربه به نمایش درآیند.
سینماداران اعتنایی به این فیلمها ندارند و حاضر به اکرانشان نمیشوند. فیلمی که شکست تجاریاش مثل روز روشن است و فاقد بدیهی ترین عناصر جذب تماشاگر است، طبیعی است که اکران عمومی نشود. چنین فیلمی، در صورتی که پرداخت تجربی و متفاوتی داشته باشد، میتواند به عنوان فیلم هنری در گروه هنر و تجربه روی پرده برود.
نکته دوم: در طول بیش از ۲ سال، کرونا، نفس اکران سینماها را گرفت. در این دوران به ندرت فیلمی اکران شد و بیشتر فیلمهایی هم که روی پرده آمدند، جز چند نمونه انگشتشمار شکست خوردند. در شرایطی که عرضه تعطیل و دچار رکود بود، تولید با قدرت و شتاب ادامه داشت، آن هم در شرایطی که هیچکس نمیدانست بحران همهگیری کرونا کی تمام خواهد شد و چه زمانی سینما به شرایط عادی بازخواهد گشت. وقتی معلوم نیست فیلمها چه زمانی و چگونه قرار است اکران شود، چگونه جریان تولید ادامه مییابد؟ تنها پاسخ به این سوال، بینیازی بیش از ۸۰ درصد تولیدات سینمای ایران به بازگشت سرمایه از طریق فروش است. در سینمای ایران سود در تولید است، نه اکران؛ مگر اینکه خلافش ثابت شود. پس خیلی هم نباید برای در صف اکران ماندن فیلم هایی مرثیه خواند که سازندگانش در همان مرحله تولید به سود رسیده اند.
در نهایت اینکه «۲۴۳ فیلم در صف اکران» بیشتر یک تیتر هیجانی است. اوضاع گرچه خوب نیست ولی به این بدی که این تیتر بیانش میکند هم نیست.
منیع: همشهری آنلاین