به گزارش سایت خبری پرسون، ابوالقاسم قاسمزاده در یادداشتی نوشت: یکباره در مجامع سیاسی و رسانهای این خبر در صدر قرار گرفت که دولت عربستان سعودی، ابتکاری نشستی بینالمللی که نمایندگان رسمی دو کشور درگیر جنگ( روسیه و اوکراین) در آن شرکت میکنند، در جده برگزار خواهد کرد.
بعد از اعلان این خبر، اغلب رسانههای غربی (اروپا و آمریکا) آن را در صدر اخبار و گزارشهای تفسیری و سیاسی خود قرار دادند. با انتشار آن سه واکنش رسمی و غیررسمی ظاهر شد. برخی از دولتها و کشورها ضمن استقبال از این اقدام، خوشبینانه درباره نتیجه مثبت آن برای پایان بخشیدن به جنگ روسیه و اوکراین نظرپردازی کردند. آمریکا و سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس و چین ضمن استقبال از اجرای این اقدام از سوی دولت عربستان سعودی، آن را ابتکار خوب برای دستیابی به تفاهم طرفین درگیر جنگ نامیدند. گروهی دیگر از دولتها و نظرپردازان باتوجه به این که جنگ در اوکراین به فاز تقابل ناتو با روسیه رسیده است، با تردید از دستیابی «تفاهم» طرفین و پایان بخشیدن به جنگ گفتند. بخش سوم از سوی برخی کارشناسان برجسته روابط بینالملل و رسانههای سیاسی ـ حرفهای ابراز شد که پیشنهاد دولت سعودی و اجرای نشست در جده نتیجهای در بر نخواهد داشت؛ زیرا ماهیت این جنگ اگر چه نام جنگ اوکراین ـ روسیه گرفته است، اما در واقع نام و نشان آن جنگ «بایدن ـ پوتین» است. این گروه، اصل پیشنهاد نشست در جده را برآمده از طرح کاخ سفید دانستند تا فضاسازی تبلیغی ـ سیاسی علیه پوتین و روسیه را تشدید کند.
اکنون خبر رسمی پایان نشست جده برای پایان بخشیدن به جنگ و تفاهم روسیه و اوکراین، اینگونه اعلان شد:«مذاکرات صلح اوکراین در جده عربستان بدون نتیجه مشخص به پایان رسید!» در شرح خبر آمده است: «… این گفتگوها برای متقاعد کردن کشورهای «جهان جنوب » به حمایت از طرح صلح ده مادهای اوکراین بود. در بیانیه پایانی فقط به انتظار ادامه گفتگوها اشاره شده است. در این نشست که با حضور سی کشور از جمله هند و برزیل برگزار شد، چین هم نمایندگانش را اعزام کرده بود. روسیه اما حضور نداشت و گفتگو برای پایان دادن به جنگ بدون حضور خود را «عبث و بیمعنی» خوانده بود. روسیه و اوکراین دوطرف جنگ بارها تأکید کردهاند که برای مذاکرات صلح پیش شرط دارند. اوکراین میگوید تا زمانی که نیروهای روسیه به پشت مرزهای ۱۹۹۱ باز نگردند حاضر به مذاکره نیست. روسیه میگوید، اوکراین باید واقعیت موجود در مرزهای اقلیمی و سرزمینی را بپذیرد تا با توجه به آن مذاکره کند.» جنگ روسیه و اوکراین در پنجم اسفندماه ۱۴۰۰ آغاز شد و اکنون بیش از یک سال است که ادامه دارد وبه روایت رسانهها و سازمان ملل بیش از ۱۰ میلیون آواره جنگی به جای گذاشته است.
جامعهشناسان سیاسی بارها گفته و نوشتهاند که زبان و ادبیات قدرت سیاسی «تهدید» است و اگر هم در مسیر تثبیت این ادبیات به صورت تاکتیکی و نه استراتژیکی از زبان «تفاهم» استفاده میکنند، منافع خاص خود را دارند.! واقعیت این توصیف و تعریف در سطح منطقهای یا در روابط بینالمللی، تجربه تاریخی است که ملتها بارها تجربه کردهاند و چشیدهاند. در ادبیات سترگ زبان فارسی نیز چنین آمده است:«برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی… که در نظام طبیعت ضعیف پامال است!»
اکنون نیز جهانیان میبینند سازمان ملل متحد که تعریف صوری آن، سازمان تفاهم بینالمللی برای صلح است، در چنبره سه قدرت بزرگ دارای حق وتو (آمریکا، روسیه و چین) است و در اصلیترین و بالاترین سطح تشکیلاتی آن در شورای امنیت، زبان «قدرت و تهدید» استفاده میشود و هرگونه «تفاهم» اگر در راستای افزایش و تثبیت بیشتر «قدرت» آنها نباشد، گرفتار «حق وتو» یا همان «زبان تهدید» خواهد شد. کشورها و دولتها در خاورمیانه حتی در تنظیم روابط دو و چند جانبه همچنان گرفتار زبان تهدید آمریکا و اسرائیل هستند که مانع تفاهم و صلح در این منطقه و کشورهای مسلمان میشوند. جنگ در اوکراین را بعد از گذشت یک سال،کارشناسان سیاسی، جنگ
«بایدن ـ پوتین» یا آمریکا و رو سیه مینامند و سه کشور آلمان، فرانسه و حتی انگلیس نیز از ادامه سیاست جنگی بایدن ـ پوتین و زیانهای ناشی از آن ناراضی و نگرانند. در این شرایط حساس و جنگزده، دولتهای کشورهای خاورمیانه و به ویژه در خلیج فارس با آگاهی و فراست باید شرایط بینالمللی و منطقهای خود را رصد کنند و همواره زبان و ادبیات تفاهم را در روابط خود به کار گیرند؛ زیرا بایدن و ترامپ زبان قدرت یا تهدید دارند و نه تفاهم.
منبع: اطلاعات