به گزارش سایت خبری پرسون، مجید ابهری در یادداشتی نوشت: دنیای عجیبی شده و هر روز و ساعت اتفاق تازهای میافتاد که قبلا سابقه نداشته است؛ بعضی از اوقات این حادثه یک قتل و یا یک خودکشی میباشد. گاهی سخنی و جملهای و زمانی سطری و مقالهای جامعه را به وادی هاج و واج میکشاند. نسل جوان و پرسشگر از خود و از بزرگترها مستمر میپرسد که چرا کسی حرفی نمیزند؟ مگرنه اینکه سکوت در مقابل جرم و مجرم مشارکت مستقیم در آن است؟ پس این زبان در کام کشیدن چیست؟ مگر نه اینکه یاری خدا در یاری حقجویان و حق طلبان تجلی مییابد؟ پس چرا خداباوران تنها و بییاور مانده اند؟ امروز ولایت باوران و خدا یاوران التزام یاوری حق سپرده اند؟ پس چرا کسی حرفی نمیزند؟
بیماری مهلک کرونا آفت به بوستان بشر در هر گوشه از جهان انداخته هر روز هزاران نفر از خویش و بیگانه با داس مرگ درو میشدند؛ خانهای نبود که بانگ شیون و نوحه از آننشنوی؛ نخبگان در چهار گوشه جهان در مراکز تحقیقاتی دست بکار شده و با صرف میلیونها میلیون دلار و ریال به فکر چاره افتادند. دشمنیها در مقابل دشمن جرار کنار گذاشته شدند و در نهایت دانشمندان موفق به کشف و تولید انواع واکسنها گردیدند و در نهایت چند روز پیش غلبه انسان هوشمند بر ویروس کرونا جشن گرفته شد.
آبله و وبا و دیفتری و کزاز و دهها مرض دیگر کرونا را در کنار خود در ویترین یادگاریها نگاه داشتند. اعلام شد دیگر «ماسک» نزنید و تمام و صفحه زرینی بر تاریخ شعور و کیاست انسان اضافه شد. متاسفانه معلوم نیست چرا و براساس کدامین اسناد و دلایل ناگهان از برخی از افراد و بعضی کشورها وحشت آفرینی در مورد واکسن کرونا و افرادی که این ماده را تزریق نمودند؛ بپا خاست، فضای مجازی در بخشهای مختلف در تسلط مهاجمین به واکسن و واکسینه شدگان بپا خاست.
سکتههای مختلف در کشورهای مختلف به حساب واکسن کرونا گذاشته شده و میشود.کسی نیست بپرسد مگر قبلا سکتههای مختلف وجود نداشت؟ براساس کدامین اعداد و آمار واکسن عامل سکتههای مختلف و افزایش آنها گشته. چرا محققان و مراکز علمی و پزشکی در مقابل این هوچیگران سکوت کرده اند. مگر همین افراد و یا بعضی از آنها هنگام هجوم این ویروس موذی از ادرار شتر تا مدفوع ماده الاغ را بجای واکسن تجویز نمیکردند؟ مگر مدفوع کرهخر در فضای مجازی تا دانهای ۱۰ دلار خرید و فروش نمیشد؟ نوشیدن ادرار شتر جوان در مقابل دوربینهای تبلیغاتی به عرصه رقابت تجارتی تبدیل شده بود و بعضی از افراد متخصص از بیم هوچیگران سکوت اختیار کرده بودند.
واقعا ارباب رسانهها چرا بازهم در قبال هجوم به محافل علمی و تخصصی زبان در کام کشیده و مردم را تنها و بی حامی رها کرده اند؟
درکتاب ابتدایی قدیم دو نفر در یک روستا قصد غارت مردم را داشتند؛ یکی تصویر ماری را کشیده و دیگری نوشته بود (مار) و مردم را به قضاوت خواسته بودند. روستاییان نقاش تصویر مار را مورد حمایت قرار داده و گروهی کمتر نویسنده مار را تصدیق میکردند درنهایت نویسنده به تحریک نقاش با سنگ و کلوخ مورد حمله واقع شد و پا به فرار گذاشت.
در حوادث مشابه ارزیابی کنیم؛ حامی نقاش هستیم یا پشتیبان نویسنده.
منبع: آفتاب یزد