به گزارش سایت خبری پرسون، با این حال، جنبه تاریکتری نیز در آن وجود دارد، وجود رباتهای توییتر که میتوانند استراتژیهای بازاریابی کریپتو را مختل کنند. تحقیقات نشان میدهد که ارتباط قوی بین تعامل بین رسانههای اجتماعی یک ارز دیجیتال و بازده آن وجود دارد. با این حال، ضرایب تعامل نادرست میتواند منجر به تصمیمات نادرست سرمایهگذاری شود.
یکی از جنبههای نگرانکننده، نفوذ رباتهای توییتر است که بخش قابل توجهی از کاربران فعال توییتر را تشکیل میدهند. این رباتها حسی از هیجان گسترده ایجاد میکنند؛ شبیه به طرحهای پامپ و دامپ. این توهم مصنوعی تعامل میتواند سرمایهگذاران را گمراه و استراتژیهای بازاریابی را مخدوش کند. ارزهای دیجیتال با ضریب تعامل بسیار بالا، احتمالاً به دلیل تداخل رباتها، بازده کمتری را به همراه دارند.
این مطالعه همچنین از ابزار Botometer برای تحلیل فعالیت رباتها در بحثهای مربوط به رمزارزها استفاده کرد. احتمال استفاده بیشتر از رباتها در این بحثها با رمزارزهایی با عملکرد پایین همبستگی داشت. به عنوان مثال، لته (Latte) که یک رمزارز دیفای (DeFi) است، بالاترین احتمال میانگین رباتها را داشت و تجربه کاهش قیمت قابل توجهی را نشان داد.
این مطالعه نشان میدهد زمانی که یک رمزارز مقدار ضریب تعامل بالاتر از حد خاصی داشته باشد، باید با احتیاط عمل کرد؛ زیرا ممکن است به شکلی تقلبی در حال بالا بردن این شاخص باشد. در حالی که ضریب تعامل میتواند در انتخاب رمزارزهایی با بازدهی بالا در کوتاهمدت مفید باشد، اما این معیار برای رشد بلندمدت مطلوب نیست. به نظر میرسد بازدهی بلندمدت همبستگی کمتری به ویژگیهای رسانههای اجتماعی داشته باشد.
در خصوص استراتژی بازاریابی رمزارزها، این مطالعه نیاز به هوشیاری را برجسته میکند. همه تعاملها مفید نیستند. اگر محبوبیت ظاهری یک رمزارز به دلیل وجود رباتها بوده باشد و نه تعامل واقعی، توییتر میتواند به اعتبار آن رمزارز آسیب بزند. یک رویکرد بازاریابی متعادل برای رشد پایدار در بلندمدت شامل برنامههایی است که فقط به رسانههای اجتماعی وابسته نباشد. علاقه واقعی انسانی، یک جامعه وفادار، و فعالیت در پشت اعداد، برای یک استراتژی موفق بازاریابی کریپتو ضروری است.