به گزارش سایت خبری پرسون، بخش هایی از این گفت وگو در ادامه می آید:
چهار سال قبل از آمدن شما میدانستیم قرار است جام جهانی در قطر برگزار شود و مقامات سابق وعدههای زیادی برای همکاری با قطریها میدادند. یعنی زمان ورود شما هیچ زیرساختی آماده نشده بود؟
نه اصلا! هیچ برنامهریزی برای همکاری در جام جهانی انجام نشده بود. با وجود اینکه زمان زیادی هم گذشته بود. ما یک زمان بسیار کوتاه داشتیم ولی نه زیرساخت مناسب در کیش داشتیم، نه زیرساخت مناسب در قشم و نه در چابهار. اصلا بحث جام جهانی به کنار، خود این مناطق از نظر امکانات و زیرساخت ورزشی ضعیف بودند. بهترین ما کیش بود که یک زمین مناسب فوتبال نداشت.
زمانی که متوجه شدید قبلا کاری انجام نشده چه اقداماتی انجام دادید؟
من مهر 1400 رفتم آنجا و یکسال بعد قرار بود جام جهانی برگزار شود. زمان خیلی کوتاه بود. شروع کردیم به آماده کردن زیرساختهای مورد نیاز. خیلی هم تاکیدم روی جام جهانی نبود. بحثم این بود که یک چیزی درست کنیم. یک چیز فورس ماژور و با اولویت جام جهانی ولی بماند برای مردم که تا سالها استفاده کنند. اقداماتی هم در مورد جام جهانی شد ولی در زمان مورد نظر دیگر آنجا نبودم. یعنی در اوج زمانی که قرار بود برای همکاری در جام جهانی برنامهریزی کنیم من آمدم بیرون. آن بحث مشکلات و مسائل سیاسی هم که در کشور اتفاق افتاد، باعث شد هیچ گردشگری اصلا سمت ایران نیاید. 6 ماه دوم سال گذشته برای اقتصاد و ورزش و دیپلماسی کشور خوب نبود. عملا هیچ جذب گردشگری اتفاق نیفتاد و برنامهریزیها ابتر ماند.
زمین فوتبال هم احداث شد؟
بله از آن طرف بحث احداث زمینهای فوتبال را در دستور کار قرار دادیم. 4 تا زمین فوتبال در همین فاصله احداث شد. یکی از این زمینهای فوتبال هم هیبریدی بود. ما زمین فوتبال هیبریدی در کشور نداشتیم و همه هم میترسیدند، چون میگفتند تکنولوژیاش نیست و خراب میشود. ما اتفاقا گفتیم هرقدر چیزی مبهمتر است اول باید آن را انجام داد. ما نباید از دنیا عقب بیفتیم. کیفیت زمینهای فوتبال در ایران عموما پایین است. برای همین زمین هیبریدی را در دستور کار قرار دادیم و الحمدلله امروز یک زمین هیبریدی بسیار ایدهآل در خدمت جامعه ورزشی کشور است.
به بهرهبرداری هم رسید قبل از رفتن شما؟
بله، اواخر دوره من به بهرهبرداری رسید و الان هم مورد استفاده قرار میگیرد. چند تا از بزرگان فوتبال کشور رفتند، بازدید کردند.
شما در کیش زمین هیبرید ساختید و میگویید الان هم باکیفیت در حال سرویسدهی است. پس چرا ما در سایر نقاط کشور نمیتوانیم یک زمین چمن خوب بسازیم؟ آن هم با کلی هزینه. مثلا در قائمشهر بعد از سالها یک زمین چمن طبیعی ساختند بعد از سه تا بازی خراب شد.
در کشور ما به علم و دانش و تجربیات دیگران خیلی اهمیت داده نمیشود. همه دوست دارند چرخ را از اول خودشان اختراع کنند. الان این تجربه در کیش هست. یعنی این علم در تیم فنی کیش و معاونت فنی منطقه آزاد کیش نهادینه شده است. تجربیات و سوابقش هم هست. قبل از شروع کلی سرچ کردیم ببینیم چه خبر است و بعد هم یک کارشناس دعوت کردیم و گفتیم ما داریم این کار را اینجا انجام میدهیم و شما بیا کمک کن. با حداقل هزینه کار انجام شد. این دانش هست. هر بخشی بخواهد این کار را انجام دهد خیلی ساده میتواند تیم فنی کیش را صدا کند و دیتا را بگیرد. کاش خود فدراسیون فوتبال این کار را بکند. نمیدانم اصلا فدراسیون بخش فنی دارد یا نه ولی میتواند ارتباط را بگیرد و با یک مهندس که میشود مشاور دایم فدراسیون کار انجام شود. نمیشود انتظار داشت هر باشگاهی برود از صفر شروع کند. به هر حال این یکبار اتفاق افتاده و میتواند برای کشور مورد استفاده قرار بگیرد. ولی آن دوستان در کیش علاقه دارند این علم را در اختیار دیگران بگذارند.
در روزهای آخر بحث پرواز یا استفاده از فرودگاه کیش به عنوان پارکینگ شرکتهای هواپیمایی قطر هم مطرح شد ولی عملا اتفاقی نیفتاد. چرا؟
ما زیرساخت را آماده کردیم. وظیفه مناطق آزاد هم زیرساخت بود. بقیه دستگاهها هم دلایلی داشتند که چرا نشد. در آن مقطع اتفاقاتی که در 6 ماه دوم سال گذشته رخ داد واقعا باعث شد هر گردشگری بترسد که وارد کشور شود. طرف با خودش میگفت آنجا الان به هم ریخته و آشوب است. با خودش میگفت دارند آتش میزنند. بالاخره آنها هم تلویزیون و رسانهها را میبینند. رسانهها هم خیلی بزرگنمایی میکردند و آنها ترسیدند. وگرنه کیش فضای آرامی داشت و اصلا خبری نبود. ولی خب یکسری ترفندهای رسانهای و تبلیغاتی در کل دنیا بود و فضای بینالملل خیلی روی این پرداخت و عملا هیچ گردشگری نیامد. نمیشد توقع هم داشت. اینکه بگوییم وزارتخانهها بد عمل کردند هم نبود. بالاخره نواقصی بود و اصل موضوع هایا کارت بود که تا روز آخر قطریها همکاری نکردند و اتفاق نیفتاد. البته قطریها مدام میگفتند ما در خدمتتان هستیم و میخواهیم این اتفاق بیفتد ولی نهایتا نشد. حتی گردشگران خودمان یعنی کسانی که میخواستند بروند بازیها را ببینند، کم نبودند. فضا بود که آنها اینجا اقامت کنند و با پرواز بروند بازی را ببینند و برگردند و آنجا اقامت نکنند. این فضا هم حتی فراهم بود ولی در اجرا مختل شد. پروازها و تردد شناورهای کروز توسط وزارت راه و شهرسازی که آقای مرحوم رستم قاسمی بود، فراهم شده بود. یک جلسه هم حتی از بخش حمل و نقل قطر دعوت کردند که آمدند به کیش و ما هم بودیم در جلسات ولی چون نقشی برای هر وزارتخانهای تعریف شده بود عملا نشد و مزید بر همه اینها بحث اغتشاشات و اینها بود که نگذاشت این اتفاق بیفتد.
به هر ترتیب آنچه در افکار عمومی شکل گرفت، این بود که ما نتوانستیم از فرصت جام جهانی بهره ببریم. موافق هستید؟
من فکر میکنم ما و کشور برد کردیم. یعنی زیرساختها را فراهم کردیم. این زیرساختها هست دیگر. باید از اینها بهرهبرداری شود برای تیمهای ملی و تیمهای باشگاهی که بیایند استفاده کنند و آنجا بشود پایگاه ورزش کشور و یواش یواش توسعه پیدا کند. تیمهایی مثل کاراته و بوکس و ووشو و... اگر میآمدند من کمکشان میکردم. میگفتم بیایید اینجا اردو برگزار کنید. ووشوی بانوان و خواهران منصوریان آمدند آنجا و اردو برگزار میکردند. حالا مخصوصا جوانترها و حوزه بانوان میتوانند استفاده کنند. انشاءالله این دید بین عزیزان ما که الان دارند خدمت میکنند در مناطق آزاد باشد که بتوانند خدمت کنند.
یکی از مسائل مهم در عدم همکاری ایران و قطر در بحث جام جهانی این بود که قطریها میگفتند، آنطور که در رسانههایشان خواندیم، همه توافقات اسکان و حمل و نقلشان را از چند سال پیش انجام داده بودند. برای همین خیلیها انتقاد میکردند که جلسات بین ایرانیها و قطریها در فاصله چند ماه تا جام جهانی کمی نمایشی است.
در جلسهای که من خودم بودم و وزیر حمل و نقل قطر هم حضور داشت او گفت شما ظرفیت ایجاد کنید، چون تعداد جمعیتی که میخواست وارد قطر شود، کشور قطر این ظرفیت را نداشت و بخشی از این باید در کشورهای همجوار سرریز میشد. خودشان هم اضطرار داشتند که ایران بیاید کمک کند. حتی پیشبینی اولیه کردند ما نیاز داریم 400 پرواز در هفته اتفاق بیفتد بین ایران و قطر که عمدهاش هم در کیش باشد
یکی از انتقاداتی که از شما شد بحث سمت دادن به آقای خداداد عزیزی بود. اینکه ایشان اساسا قرار است چه کار کند یا چرا خداداد عزیزی و بقیه نه؟
البته فضا را خیلی باز کرده بودیم. فقط بحث خداداد عزیزی نبود. علاقهمند بودیم بزرگان فوتبال کشور مثل آقای دایی و باقری و عزیزی و کسانی که محبوبیت دارند و مردم دوستشان دارند و ارتباطات بینالمللی دارند بیایند به برگزاری بهتر این رویداد کمک کنند.
سوال منتقدین این بود که خداداد عزیزی چه کمکی قرار است بکند؟
آن موقع محدود به آقای خداداد نبود. بحث این بود کسانی که میتوانند افراد سرشناس فوتبالی خارجی را دعوت کنند به ایران و مثلا بازی دوستانه تدارک ببینند، بیایند کمک کنند. یعنی یکسری ایونتهایی فراهم کنند. این ایونتها باید برگزار میشد تا مخاطب جذب شود.
مثل همان جشنی که در کیش برگزار شد؟
بله مثلا آن یک نمونهاش بود. ما 22 ایونت طراحی کرده بودیم که مخاطبین مختلف داشت برای اینکه فضا گرم شود. در بخش فوتبالی از بچههای فوتبالی کمک گرفتیم. ما که خودمان با مثلا لوتار ماتئوس و ایکس و ایگرگ ارتباط نداشتیم. به این دوستان گفتیم شما با اینها ارتباط دارید بیایید کمک کنید. آقای خداداد عزیزی اعلام آمادگی کرد و خیلی سریع آمد و کمک کرد و مچ شد و استارت کارش را هم زد و برنامه ریخت. نفرات هم مشخص کرد ولی انحصاری نبود. هر کدام از دوستان که علاقهمند بودند این فضا را در اختیارشان قرار میدادیم که بیایند کمک کنند. بحث فوتبال یک جوری است که نباید انحصاری و محدود شود. بالاخره این چهرهها بزرگان فوتبال کشور هستند و مردم دوستشان دارند. تا 50 سال آینده هر کس گل خداداد به استرالیا را ببیند به وجد میآید. گلهای آقای دایی را کسی ببیند به وجد میآید. حالا متاسفانه برخی خلقیات بد هست که میآییم این اسطورههای فوتبال و چهرههای شاخصمان را که در دنیا شناخته شدهاند و زحمت کشیدند و در جهان قبولشان دارند، تخریب میکنیم. این کار بد و اشتباهی است یا بعضا حسادتهایی نسبت به هم وجود دارد و این بد است. اینکه ما یک نفر را جدا و بقیه را رها کنیم هم اشتباه است. به نظرم باید فضایی باشد که همه به یک چشم دیده شوند و از همه ظرفیتها استفاده شود. فضا باز است. آنقدر ما کم داریم که اگر همه اینها هم بیایند کمک کنند باز شما میبینید فرصت هست. باید خوب تقسیم کار صورت بگیرد. همه به کار گرفته شوند و کسی حس نکند فضا انحصاری است یا مثلا کسی فکر نکند با یک دیدگاه خاصی انتخابها صورت میگیرد. ما سعی کردیم فضا را در زمان خودمان باز کنیم ولی خب دو ماه مانده به مسابقات جام جهانی ما دیگر نبودیم. داشتیم یواش یواش آماده میکردیم که دیگر نشد. من خیلی دوست داشتم افراد شاخصی مثل آقای دایی و باقری بیایند و ورود کنند. اینها برای مردم کشور ما و بچههایی که مثلا جام جهانی 98 به دنیا نیامده بودند هم شناخته شدهاند. همه به روز و ماه و سال حفظ هستند که چه افتخاراتی توسط اینها ثبت شده است. اینها ظرفیت ملی هستند. بحث انسجام ملی است. نباید با بدسلیقگی هی بیاییم اینها را از هم تفکیک کنیم.