گفت‌ و‌گو با کارگردان فیلم «طلاخون»

گفت و گو با ابراهیم شیبانی کارگردان فیلم طلاخون در ادامه آمده است.
تصویر گفت‌ و‌گو با کارگردان فیلم «طلاخون»

به گزارش سایت خبری پرسون، ابراهیم شیبانی کارگردان سینمای ایران فعالیت هنری خود را در مقام دستیاری کارگردان از سال ۱۳۷۶ با فیلم درخت گلابی آغاز کرد. وی دانش آموخته رشته کارگردانی از دانشکده سینما تئاتر است. شیبانی کارگردانی دو سریال «پازل» و «نجوا» را در کارنامه اش دارد. او نخستین فیلم سینمایی اش را با نام «زهر عسل» در سال ۱۳۸۱ ساخت و بعد از آن دو فیلم «صحنه جرم ورود ممنوع» و «هیچ کجا هیچ کس» را کارگردانی کرد‌. آخرین ساخته سینمای شیبانی «طلاخون» در فیلیمو در حال اکران آنلاین است، فیلمی که به زندگی نخستین زن قاتل زنجیره‌ای می‌پردازد. به همین بهانه با ابراهیم شیبانی درباره مراحل تولید این اثر همکلام شدیم.

نکته مهمی که در ذهن من به عنوان یک مخاطب با توجه به داستان فیلمتان به وجود آمده پرداختن به زندگی اولین قاتل سریالی زن ایران است که مورد توجه قرار گرفته. جرقه اصلی نگارش فیلمنامه از کجا زده شد؟ (نکته‌ای که وجود دارد ذهنیت افکار عمومی درباره قاتل است که اغلب مردم تصورشان از قاتل در جامعه مرد است اما در فیلمتان و واقعیت قاتل زن است حال به هر دلیلی موجه و غیر موجهی…)

ابراهیم شیبانی: مهم‌ترینش همین بود که همیشه فکر می‌کنیم قاتل‌مان مرد است در صورتی که این بار یک مادر قاتل است و اینکه چه اتفاقی می‌افتد که یک زن، یک مادر و یک همسر تبدیل به قاتل شود و همه این چراها من را به سمت اینکه به زندگی این شخصیت بپردازم سوق داد.

مستند مهین ساخته محمد حسین حیدری چقدر در نگارش کمکتان کرد؟ اصلا دیده بودید؟

اواخر نگارش فیلمنامه طلاخون بودیم که مستند مهین ساخته شد و در جشنواره سینما حقیقت هم رونمایی شد. یعنی ما فیلمنامه طلاخون که ابتدا نامش «خورشید همچنان می‌درخشد» بود نوشته و در مرحله دریافت پروانه ساخت بود پس خیلی مستند مهین به کار ما نیامد و اصلا رویکرد ما نسبت به این موضوع و این خانم خیلی متفاوت از مستندی بود که دوستان ساخته بودند. در مرحله نگارش این مستند کمکمان نکرد و تیمی که مشغول تحقیق و نگارش بودیم ترجیح دادیم که فیلم را بعد از گرفتن پروانه ببینیم.

برای شناخت ویژگی، زوایا و نحوه انجام قتل‌ها چه تحقیقات دیگری جز مستند مهین انجام دادید؟ و چه محدودیت‌هایی در نگارش و پرداخت داشتید؟

من خیلی از پرونده‌های ایشان را خواندم و خیلی از خاطراتشان به دستم رسید، با خیلی از افرادی که مستقیم و یا غیر مستقیم با پرونده ایشان در ارتباط بودند صحبت کردم و اطلاعاتی در اختیارم گذاشتند و بعد مجوز ساخت دریافت کردیم. با قوه قضاییه مدام در ارتباط بودیم و نکاتی را به ما گوشزد کردند تا رعایت کنیم. بعد از همه تحقیقات، نگارش و دریافت پروانه ساخت و رسیدن به مرحله تولید، باز در مقطعی یک اتفاق ویژه‌ای افتاد که ما را بشدت به واقعیت و اتفاقاتی که در زندگی این خانم افتاده بود نزدیک کرد.

با توجه به سوژه فیلم با چالش‌ها و سخت‌گیری‌هایی در تولید روبرو بودید؟

پرداختن به این موضوعات مشکلات و معضلات خودش را دارد. بخشی از آن بحث دریافت پروانه ساخت و مجوزهای لازم است بخش دیگر بحث رضایت افرادی است که در رابطه با این پرونده هنوز هستند و ما هنوز هم کم و بیش داریم با این معضلات دست و پنجه نرم می‌کنیم.

آیا طلاخون با ممیزی‌ روبرو شد؟

اگر اجازه دهید درباره ممیزی‌ها نمی‌خواهم صحبت کنم اما فکر نمی‌کنم فیلمی باشد که با ممیزی روبرو نشود.

درباره انتخاب بازیگران چطور به این ترکیب رسیدید؟ بهار قاسمی در کنار شهاب حسینی و حسام منظور…

دلم می‌خواست که نقش ناهید را بازیگری ناشناس که به لحاظ فیزیکی و صورت شباهت‌هایی به شخصیتی که خلق کرده بودیم داشته باشد و در تحقیقات به بهار قاسمی رسیدیم که پیشتر او را سر سریالی که ساخته نشد دیدم و با او آشنا شده بودم. بعد از چندین و چند جلسه گفت‌و‌گو و تمرین و تست‌های مختلف به این نتیجه رسیدم برای نقش ناهید انتخاب درست و خوبی است. خوشبختانه شهاب حسینی بعد از مطالعه فیلمنامه و ارتباط برقرار کردن با موضوع انسانی فیلمنامه نقش را پذیرفت تا بازی کند. برای نقش محمود شوهر ناهید با چندین نفر مذاکره کردیم که حسام منظور بهترین گزینه برای این نقش بود که به توافق رسیدیم. یکی از شانس‌های من همکاری با این تیم بازیگری بود یعنی آقایان شهاب حسینی، حسام منظور، بهار قاسمی و ترنم کرمانیان دختر بچه با استعداد و آینده دار سینمای ایران.

در سال‌های اخیر قتل‌های زنجیره‌ای زیادی در کشور اتفاق افتاده که قصه هر کدام‌شان فاجعه‌ای برای جامعه بود و حتی نمونه‌هایی هم چون عنکبوت و یا فیلم شما ساخته شده است. به نظرتان تولید این گونه آثار چه تاثیری در افکار عمومی می‌گذارد؟

بله متاسفانه همین طور است و جای تاسف دارد که ما باید با این همه خشونت رو به رو باشیم و نمی‌دانم چرا هیچ وقت جدی به این مسائل پرداخت نشده؛ نه به لحاظ فیلمسازی و نه به لحاظ کتاب یا بخش هنری بلکه منظورم به لحاظ اجتماعی و بحث شناخت و پیشگیری معضلات اجتماعی است. رویکردی که من داشتم و سعی کردم به نتیجه برسم و فکر می‌کنم تا حدودی فیلمم موفق شده است این است که طلا خون را از زوایه خانواده قاتل پرداختم؛ حال یک اصطلاحی به وجود آمد که من تاثیرات جرم بر خانواده مجرم را بپردازم. فکر کنیم‌ ما با همه معضلات و مشکلات و سختی‌هایی که همه به اندازه خودشان در زندگی دارند چطور می‌توانیم از پس آن‌ها برآییم و چه اتفاقات بیرونی می‌افتد که ما را به سمت این مشکلات و معضلات سوق می‌دهد، حتما می‌تواند تاثیر داشته باشد و می‌تواند گوشزد کند؛ اینکه ما اگر کوچک‌ترین خطایی که می‌خواهیم انجام دهیم اول به خانواده خود فکر کنیم، اینکه در جامعه چه تاثیر مخربی می‌گذارد یک بحث است این که خانواده عزیز‌ترین بخش هر زندگی هست و چقدر دچار معظل و مشکل می شود، اگر بتوانیم به این چیزها توجه کنیم شاید بتوانیم یک درصدی در جامعه‌مان تاثیرگذار باشیم. هم چنان معتقد هستم که باید از این نوع فیلم‌ها ساخته و این نوع پرداخت‌ها انجام شود چه در حوزه سینما و چه در حوزه تئاتر و حتی در حوزه کتاب که به نظرم در این سال‌ها بشدت محدود و بشدت جلوی آن گرفته شده است و این بنظرم از آن اتفاقاتی است که دارد روزبه‌روز سخت‌تر می‌شود‌.

بازتاب‌های فیلم را در اکران عمومی و آنلاین چگونه دیدید؟

درباره اکران ترجیح می‌دهم خیلی درباره‌اش حرف نزنم چون وزارت ارشاد و نوع تصمیم گیری‌اش بابت اکران لطمه به فیلم‌ها زدند. یک حجم عجیبی فیلم بعد از کرونا و تعطیلی سینماها برای اکران داشتیم که وزارت ارشاد تند تند آن‌ها را اکران کرد و یک جورایی از سر خود باز کردند تا نگوییم که مثلا ۴۰۰- ۵۰۰ فیلم پشت اکران مانده است و این لطمه عجیبی به سینمای مستقل می‌زند. طلاخون فیلم مستقلی بود و به دلیل این نوع تصمیم‌گیری و سیاستگذاری عجیب وزارت فرهنگ و ارشاد که هر دو هفته یک بار ۳ یا ۴ فیلم اکران کنند چون اندازه و وضعیت سینما را می‌شناسند، توان مخاطب را می‌دانند، به لحاظ معیشتی می‌دانند که مردم چقدر می‌توانند مثلا در یک ماه برای دیدن فیلم به سینما مراجعه کنند، متاسفانه همه این‌ها خیلی سخت کرد و لطمه بدی به فیلم من و خیلی‌های دیگر زد.

خوشبختانه در اکران آنلاین با تصمیم‌گیری پلتفرم‌ها که ۳ پلتفرم همزمان فیلم را به صورت آنلاین اکران کردند و اتفاق خوبی بود و من بازتاب‌های بسیاری خوبی داشتم، هم به لحاظ اینکه مخاطبانی که فیلم را پسندیدند و هم افرادی که خیلی فیلمم را دوست نداشتند. از بازخورد و برخوردهایی که گرفتم بشدت از اکران آنلاین راضی هستم و به نظرم موقعیت خیلی خوب است. تشکر می‌کنم از شما و خوانندگان فیلیموشات و امیدوارم روز‌به‌روز وضعیت سینما و هنر در ایران بهتر شود.

منبع: فیلیموشات

نویسنده: مریم ضیغمی محمدی

485759

سازمان آگهی های پرسون