به گزارش سایت خبری پرسون، بعد از دو سال مدیریت دولت کنونی، مردم هم در بخش مسکن و هم تهیه نان دچار مشکل بهم ریختگی محاسبه درآمد و هزینه شدهاند. تهیه «مسکن و نان» در صدر عناوین نارضایتی عمومی و بهمریختگی قرار دارد و همچنان تورم افسارگسیخته، قیمت مسکن و نان (مجموعه تهیه مواد غذایی) را میبلعد.
تهیه مسکن در همه دولتهایی که از آغاز جمهوری اسلامی تا امروز آمدهاند، همواره در صدر مشکلات عمومی قرار داشته و با وجود انواع و اقسام راهکارهای اصلاحی و طرحهای اجرایی، همچنان تا امروز مشکل اول است.
اوج اقدامات دولتی برای حل مشکل مسکن با اجرای «مسکن مهر» از سوی دولت وقت با تبلیغات گسترده کلید خورد. دولت آقای احمدینژاد با درآمد فروش نفت بشکهای «۱۲۰ دلار»، اجرای طرح «مسکن مهر» را کلید زد اما تا امروز همچنان هزینهها و فایده اقدامات دولتی برای حل مشکل مسکن در حذف بحران مسکن نقد منفی و مثبت میشود!
گاهی در گزارشهای مطبوعات در بازار مسکن، خبر از رونق بازارهای دلالی برای مسکن مهر و فروش یا اجاره آنها داده میشود البته مشکلات گوناگونی اعم از نبود فضای سبز تا فراهم نبودن خدمات عمومی ضروری و لازم در فضای انبوهسازی مسکن نیز وجود دارند. از اجرای طرح مسکن مهر تا امروز، همچنان بهمریختگی و در توازن درآمدها و هزینههای تهیه مسکن، از خرید تا اجارهبهاء در جامعه همچنان درصدر مشکلات مردم قرار دارد.
این بههم ریختگی بعد از دو سال از گذشت دولت آقای رئیسی در کنار دیگر شاخصهای تورمی، هم موجب رشد خطرناک و هم نارضایتی عمومی گسترده، به ویژه در اقشار مردم با درآمد «ثابت» ماهانه شده است. بهطوریکه برخی از آمارهای رسمی و غیررسمی نشان میدهد از ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد خانوارها را تهیه و پرداخت هزینه مسکن میبلعد!
اما تهیه نان! که با چند مصاحبه رئیسجمهوری در آغاز به کار دولت آقای رئیسی خبر تحول آن اعلام شد. اصلیترین شاخص طرح نان، ممانعت از قاچاق آرد، بهویژه به کشورهای همسایه ایران آن هم با اجراییکردن پرداخت «الکترونیکی» در نانواییها کلید خورد. از همان آغاز که اخبارتهیه و فروش نان از سوی رسانهها به ویژه صداوسیما در صدر اخبار قرار گرفت، هم کیفیت نان و هم چگونگی قیمتگذاری آن بههم ریخت و همچنان ادامه دارد. تا آنجا که اخبار «پلمپ» برخی نانواییها از سوی بازرسان در صدر اخبار صداوسیما قرار گرفت.
واقعیت این است که «مسکن و نان» در تنظیم زندگی عادی و چرخه معیشت مردم در صدر مشکلات قرار دارد. در این بهمریختگی مالی ـ اقتصادی که ارزش پول ملی کشور با «دلار» ارزیابی میشود؛ همچنان «حرف درمانی!» نه تنها محوریت دارد که مدام در جریان است!