کیهان:

جامعه ایرانی به استثنای اقلیتی مرفه و متمول همچنان عفیف‌، غیرتمند و بسیار دین‌باور است

دولت یازدهم و دوازدهم نسبت به رواج فرهنگ غربی در کشور و بروز پوشش‌های نامتعارف در عرصه عمومی و در مقابل حساسیت‌هایی که در میان جامعه متدینین برانگیخته می‌شد، اگر نگوییم بی‌توجه، لااقل کم‌توجه بود و تلاشی برای حل این مسئله نمی‌کرد. ولی دولت فعلی عزم خود را برای حل این مسئله جزم کرده است.

تصویر جامعه ایرانی به استثنای اقلیتی مرفه و متمول همچنان عفیف‌، غیرتمند و بسیار دین‌باور است

به گزارش سایت خبری پرسون، اما در این میان طبق معمول جریان غربگرای داخلی ساز مخالف کوک کرده و با اتخاذ رویکردی دوگانه سعی در منصرف ‌کردن مسئولین کشور از این موضوع دارد. افراد مشهور و رسانه‌های زنجیره‌ ای این جریان از طرفی مسئولین را از عواقب و هزینه‌های سنگین مقابله با بدحجابی می‌ترسانند و این‌گونه القا می‌کنند که جامعه تاب اجرای هیچ‌گونه برخوردی در این خصوص را ندارد و التهاب و خشم عمومی مردم دامن مسئولین و کشور را خواهد گرفت! اما همین افراد و رسانه‌ها از سوی دیگر با برجسته‌کردن مسئله حجاب و تمرکز بر برخوردهای قانونی دولت دراین زمینه و همچنین بازتاب گسترده برخی تنش‌ها میان عموم مردم- که نمونه متاخر آن در طرقبه بود- اقدام به حساسیت‌زایی و تحریک افکار عمومی می‌نمایند و سپس دوباره به دولتمردان درباره ایجاد التهاب و آشوب در جامعه هشدار می‌دهند! این دور باطل به همین شکل ادامه می‌یابد تا اراده مسئولین در اجرای حکم خدا و جلوگیری از شیوع فساد در جامعه سست شود و وضعیت تاسف‌بار فعلی استمرار یابد.

اما واقعیت در رابطه با نحوه واکنش مردم نسبت به برخورد با بدحجابی این‌گونه نیست که رسانه‌های مدعی اصلاحات تلقین می‌کنند. آنها به‌گونه‌ای تحلیل می‌کنند که گویا پوشش‌های نامتعارف و متعارض با فرهنگ اسلامی- ایرانی در لایه‌های عمیق جامعه ما رسوخ کرده و جزئی جدانشدنی از فرهنگ مردم گشته است و حالا هر برخوردی در این زمینه با مقاومت مردم مواجه خواهد شد.

اما واقعیت این است که دو خصوصیت عفاف و غیرت از جمله ویژگی‌های اساسی زنان و مردان ایرانی است و این امر ریشه در هویت تاریخی مردم ما دارد. در زمانه کنونی نیز علی‌رغم یک قرن تهاجم سنگین فرهنگی به باورها و ارزش‌های جامعه ما، همچنان ایرانیان این دو خصوصیت را در سطح بالایی حفظ نموده‌اند و پیوست قهری عفاف و غیرت، اعتقاد لزوم رعایت سطحی از پوشش در جامعه است. امری که نتایج افکارسنجی‌های گوناگون و پژوهش‌های معتبر نیز آن را تایید می‌کند.

به‌عنوان مثال نتایج یک پژوهش مرکز افکارسنجی دانشگاه تهران که با تمرکز بر همین موضوع در سال 1399 انجام شده نشان می‌دهد 77 درصد ایرانیان اعم از زن و مرد معتقدند اگر پوشش مناسب و حجاب در جامعه رعایت نشود، این موضوع باعث اختلاف میان همسران و خانواده‌ها شده و در نهایت ضرر آن به نهاد خانواده می‌رسد. در این نظرسنجی تنها 20 درصد جامعه آماری اظهار نموده‌اند زنان می‌توانند با پوشش دلخواه خود به خیابان بیایند و مسئولیتی در برابر عواقب آن پوشش برعهده نخواهند داشت.

اما یک واقعیت انکارناپذیر دیگر این است که یک قرن تهاجم همه‌جانبه غرب به مرزهای فکر و اندیشه جامعه ایرانی، حساسیت آنها را نسبت به حدود و ثغور رعایت پوشش- که یکی از عرصه‌های ظهور عفاف و غیرت است- کاهش داده است و برخی بانوان در عین اینکه به اصل لزوم حجاب معتقدند، به چارچوب‌های حجاب شرعی التزام دقیقی ندارند و به تعبیری مبتلا به نوعی سهل‌انگاری در این زمینه‌اند. البته عامل این حساسیت‌زدایی و سهل‌انگاری نه فقط رسانه‌های بیگانه که نواده‌های فکری آنها در داخل نیز می‌باشند. همان کسانی که در میانه دهه 70، راهبرد فرهنگی‌شان را «تساهل و تسامح» حتی در خطوط قرمز احکام الهی قرار دادند و به مدد روزنامه‌های زنجیره‌ای و تریبون‌های متعدد، در راستای کمرنگ‌سازی غیرت دینی تلاش نمودند.

اما در هر صورت‌، جامعه ایرانی به استثنای اقلیتی که اغلب در اقشار مرفه و متمول دیده می‌شود، همچنان عفیف‌، غیرتمند و بسیار دین‌باور است و عدم التزام عملی برخی بانوان به حدود حجاب شرعی، نه ناشی از انکار اصل حجاب توسط آنهاست و نه حکایت از شرع‌ستیزی آنها می‌کند. بنابراین قاطبه مردم مخالفتی با طرح‌های مقابله با بدحجابی و پوشش‌های نامتعارف نخواهند داشت. چه آن که بسیاری از مردم حتی اگر متشرع به معنای خاص نباشند، از مشاهده پوشش‌های ناهنجار و منافی عفت در کوچه و خیابان ناراضی‌اند و بسیاری از خانواده‌ها نگران تاثیرات مخرب این ناهنجاری‌ها بر فرزندان خود می‌باشند.
رسانه‌های جریان غربگرا البته برای توجیه مدعای خود شواهدی نیز می‌آورند که از جمله آنها اغتشاشات پاییز 1401 است. این مغالطه‌ای از سوی مدعیان اصلاحات است که یک نقشه وسیع از پیش طراحی شده برای اغتشاش را بهانه آن فوت مشکوک دختری جوان بود، به واکنش جامعه در برابر مقابله حکومت با بدحجابی تعبیر می‌کنند و نسبت به تکرار آن وضعیت هشدار می‌دهند! حال آنکه اگر درصدی از مردم عادی نیز در روزهای ابتدایی پس از فوت مرحومه امینی به خیابان آمدند، به خاطر ابهام در علت فوت ایشان و موج‌سواری گسترده رسانه‌های معاند و دنباله‌های داخلی آنها بود. البته باز هم باید یادآور شد که جنجال‌آفرینی رسانه‌های غربگرای داخلی در مسئله حجاب از چندماه پیش از وقوع آن حادثه نیز از زمینه‌های شکل‌گیری التهاب در جامعه بود که امروزه نیز همان سیاست از سوی همان جریان دنبال می‌شود. اما این بار سیاست مسئولین کشور برای حل مسئله حجاب، سنجیده‌تر و هوشمندانه‌تر از گذشته است و در صورتی که این سیاست‌ها به همین منوال ادامه یابد، کار فرهنگی و جهاد تبیین به موازات برخورد انتظامی و قانونی فراگیر شود و جلوی جنجال‌آفرینی جاهلانه یا مغرضانه برخی افراد و رسانه‌ها گرفته شود، قاطبه مردم شریف و مؤمن ایران مقاومتی در برابر پیاده‌سازی احکام الهی و ایجاد مصونیت اخلاقی برای جامعه نخواهند داشت.

481111

سازمان آگهی های پرسون