به گزارش سایت خبری پرسون، باید اجازه بدهیم تا جوانان بهترین انتخاب را داشته باشند. همین امروز در جوامعی که اجباری برای حجاب وجود ندارد، اقبال بیشتری به آن میشود.
در سال 86 در شورای شهر تهران وقت گرفتم تا درباره درگیریهایی که گشت ارشاد در دولت احمدینژاد با یکی از دختران ایرانی داشت، صحبت کنم. در همان صحبتها گفتم که برخوردهای گشت ارشاد جز ایجاد کینه و نفرت، هیچ فایدهای برای کشور ندارد. فقط نتیجه منفی دارد و در ذهن جوانان ایرانی کینه ایجاد میکند. چه فایدهای دارد که به اجبار روسری بر سر جوانان گذاشته شود. دین میگوید این لباس و این پوشش برای کاهش آزارهاست. اما گشتهای ارشاد باعث آزار بیشتر مردم میشود. برخلاف تصورات، رویکردهای تربیتی در اسلام هم از مرد آغاز میشود، نه زن. از مردها میخواهد چشمهایشان را پایین بیفکنند.
عدهای در کشور هستند که احساس میکنند در برابر هر رفتاری مصونیت دارند و پیگردی علیه آنها انجام نمیشود. بحث مسمومیتهای دانشآموزان نماد عینی آن است. بحرانی که رهبری هم واکنش جدی و محکم درباره آن داشتند. اما عاقبت آن چه شد؟ غیر از این است که تلقی عمومی این است که عدهای که احساس داشتن مصونیت دارند، این برنامهها را تدارک میبینند؟ برخی تشخیص دادند که این افراد معاند نبودند و از پیگیری علیه این افراد و جریانات دست برداشتند. در ماجرای برخورد با امر حجاب هم به نظر میرسد، برخی به دنبال قرار دادن مردم با هم هستند.
کشور در حال حاضر در بطن یک چالش جدی در خصوص حجاب قرار دارد و به همین دلیل حجاب بعد اجتماعی، دینی و سیاسی پیدا کرده است. رهبری موضع کشور، نظام و قانون را مطرح میکنند. اما صحبتهای ایشان مجالی برای برخوردهای خودسرانه باقی نگذاشت.
باید بدانیم که رفتارهای تند و برخوردهای سلبی تندروها باعث شده تا جوانان نسبت به برخی امور دچار واگرایی شوند، در حالی که باید با نسل جوان صحبت شود. باید به امر حجاب نگاه قرآنی داشت که از جمله لازم نیست در جایی که نامحرمی وجود ندارد، دختران وادار به حفظ حجاب شوند. باید فضایی ایجاد شود که افراد با هم گفتوگو کنند.