به گزارش سایت خبری پرسون، ۱- باور نادرست: افرادی که از خودکشیشان صحبت میکنند، واقعا خودکشی نمیکنند
حقیقت این است که تقریبا هر کسی که دست به خودکشی میزند، قبلا هشدار یا شاهدی از انجام این کار بروز داده است. نباید این ارجاعهای غیرمستقیم به مرگ یا خودکشی را نادیده گرفت. جملات غیرمستقیمی مانند «وقتی من از میان شما رفته باشم، متاسف خواهید شد» یا «راهی برای رهایی از این وضعیت نمیبینم»- بدون توجه به اینکه به طور اتفاقی و مزاحآمیز بیان شوند- ممکن است بیانگر افکار خودکشی باشند.
۲- باور نادرست: اگر شخصی برای خودکشی مصمم باشد، هیچ چیزی نمیتواند جلوی او را بگیرد
حقیقت این است که حتی فردی به شدت افسرده دارای احساسات متناقضی درباره مرگ است و میان خواست به ادامه زندگی و خواست مردن در نوسان است. در واقع افرادی به خودکشی دست میزنند، مرگ را نمیخواهند، آنها فقط میخواهند درد و رنجشان متوقف شود و میل آنی برای پایان دادن به زندگی برای همیشه ادامه نمییابد.
۳- باور نادرست: افرادی که با خودکشی میمیرند، تمایلی به کمک خواستن از دیگران ندارند.
حقیقت این است که بسیاری از افراد پیش از دست زدن به خودکشی از دیگران کمک میخواهند. بررسیها نشان میدهند که بیش از ۵۰ درصد قربانیان خودشکسی در شش ماه پیش از مرگشان به دنبال کمک پزشکی رفتهاند.
۴- باور نادرست: بحث درباره خودکشی ممکن است اشخاص را به فکر خودکشی بیندازد
حقیقت این است که شما با صحبت کردن با کسی درباره خودکشی او را به فکر خودکشی نمیاندازید. بلکه عکس این قضیه درست است: یعنی صحبت کردن آشکارا و صادقانه درباره افکار و احساسات خودکشی میتواند به نجات یک زندگی کمک کند.