به گزارش سایت خبری پرسون، در حدیث وارد شده کسی که نماز را از اول وقت به تأخیر بیاندازد ، نماز او را نفرین میکند و خطاب به ضایعکننده نماز میگوید: «ضَیّعکَ اللهُ کَما ضَیَعتَنی؛ خدا تو را ضایع کند همان طور که مرا ضایع کردی.»
پیامبر (ص) برای هر روز از ماه رمضان دعایی ذکر فرمودهاند و دعای روز چهاردهم این ماه مبارک به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.
خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزشها و در گذر از من در آن از خطاها و بیهودگیها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات، اى عزتدهنده مسلمانان.
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) دعای روز چهاردهم ماه رمضان را این گونه شرح داده است: «اللَّهُمَّ لاَ تُؤَاخِذْنِی فِیهِ بِالْعَثَرَاتِ» خدایا من را به لغزشها مؤاخذه نکن. انسان گاهی دچار لغزش میشود و ایمانش از بین میرود. گاهی خداوند به خاطر گناهان ما به غضب میآید. اغلب مردم به خاطر گناه گرفتار سیل، زلزله، آتشسوزی و بلایا هستند، ولی مردم درک درستی نسبت به این امر ندارند. در قدیم معروف بود که: «چوب خدا صدا ندارد.»
آثار بیتوجهی به نماز اول وقت
باید به مردم این توجه را داد که خیلی از این تصادفات و مرگهای ناگهانی به خاطر گناهان اتفاق میافتد. اگر شخصی از روی بیاعتنایی نماز اول وقت نخوانده و پشت فرمان ماشین نشسته و رانندگی میکند، نماز نفرینش میکند و تصادفی که میکند به خاطر نفرین نماز است و نماز نخوانده مرده است. اگر نماز را در وقتش بخوانید، خیلی از این پیشآمدها نمیشود.
«لا تواخذنی بالعثرات» یک نماز که اول وقت نخوانی، آدم را بیچاره میکند. به خاطر اینکه در روایت وارد شده کسی که نماز را از اول وقت به تأخیر بیاندازد ، نماز او را نفرین میکند و خطاب به ضایعکننده نماز میگوید: «ضَیّعکَ اللهُ کَما ضَیَعتَنی؛ خدا تو را ضایع کند همان طور که مرا ضایع کردی.»
ولی اگر اول وقت نمازت را بخوانی نماز دعایت میکند و میگوید: «حَفَظَک اللهُ کَما حَفَظتَنی؛ خدا حفظت کند همان طور که مرا حفظ کردی.» اگر نمازت را اول وقت بخوانی، کار و بارت هم خوب میشود. خدا به دل دیگران میاندازد تا کارت را انجام دهند.
دو نفر در دادگستری اختلاف دارند. مدعی و مدعا الیه هر کدام یک چیزی میگویند. مدعی غصه میخورد که فردا مدعا الیه کاری بکند که قاضی بر علیه من حکم کند. شاعر به مدعی میگوید: مدعی غصه نخور، تو با خدا ارتباط برقرار کن و به خدا بگو کار من را درست کن و غصه نخور که فردا چه اتفاقی میافتد. اگر کسی که ادعا میکند رحم نکند، خدا رحم میکند.
درخواست اقاله از خدا
«وَ أَقِلْنِی فِیهِ مِنَ الْخَطَایَا وَ الْهَفَوَاتِ» خدایا با من اقاله کن. معنای اقاله این است که به عنوان مثال اگر شما جنسی را از جایی خریدهاید و بدون جهت میخواهید آن را پس بدهید و جنس خریداری شده عیب و مشکلی هم ندارد که به خاطر آن بخواهید معامله را بر هم بزنید، در این موارد مستحب است که کاسب و فروشنده آن را پس بگیرد. این پس گرفتن را اقاله میگویند.
در این دعا از خدا درخواست اقاله میکنیم و میگوییم: خدایا تو خود دستور به اقاله دادهای و به فروشنده گفتهای جنسی را که فروختهای و مشتری بدون دلیل بازگردانده را قبول کن. حالا من هم از تو تقاضای اقاله دارم و از تو میخواهم که گناهانم را رایگان ببخشی. به قول استاد ما: «خدایا گناهان ما را مفتکی بیامرز.» نمونه این دعا را در دعای کمیل میبینید که خدایا با من اهل اقاله باش.
با این روش بلاها را از خود دور کنیم
«وَ لاَ تَجْعَلْنِی فِیهِ غَرَضاً لِلْبَلاَیَا وَ الْآفَاتِ» خدایا من را در معرض تیر بلا قرار مده.
«غرض» به معنی «هدف و تیر» است. زلزله و سیل و ... اینها تیر بلایا هستند. قرآن کریم میفرماید: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ» یعنی هر گرفتاری برای شما پیش میآید حاصل دسترنج خودتان هست.
هر چه کشت کنی همان را درو میکنی: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ» اگر دختر شوهر دادی و با عروست خوشاخلاق هستی، مادر شوهر دختر تو هم با دخترت خوشاخلاقی میکند. همانطوری که تو با عروست رفتار میکنی دیگران هم با دختر تو همان طور رفتار میکنند. اگر میبینی که باغ میوه و مزرعه کشت و کار تو به آفت مبتلا شده است، شاید اهل خمس و زکات نبودهای.
اثر پرداختن خمس و زکات
مدتی پیش در یکی از شهرها آفت آمده بود، تمام باغهای انگور را از بین برده بود. به صاحب یکی از باغها این خبر را دادند. او گفت: من مطمئنم که به باغ من آسیبی نرسیده است، چون من اهل خمس و زکات هستم. وقتی که به محل رفتند دیدند که همه باغها از بین رفته به جز باغ این شخص.
مغازهای که آتش نگرفت
در زمان رضا شاه میدانی بود، معروف به سبزه میدان. در یکی از سالها شب عاشورا با تولد رضا شاه مصادف شده بود. از طرف کلانتری دستور داده بودند که باید کسبه محل خود را چراغانی کنند و اگر اطاعت نمیکردند، خطرناک بود و دستگیر میکردند.
اهل محل میدان را چراغانی کردند به جز یکی از کاسبهای سبز میدانی که امتناع کرد و فرار کرد و مدتی مخفی شده بود. بعد از مدتی تمام مغازههای بازار آتش گرفت به غیر از مغازه این شخص که به احترام امام حسین علیه السلام مغازهاش را بسته بود.
در قرآن آمده است که «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ» خدا برنامههای مردم را عوض نمیکند مگر اینکه خودشان را تغییر بدهند.
«بِعِزَّتِکَ یَا عِزَّ الْمُسْلِمِین» به عزت خودت این دعاها را در حق ما مستجاب کن، ای کسی که عزت مسلمین از توست.
منبع: تسنیم