مجوز حرفه‌ای؛ داغی بر پیشانی فوتبال و دل هوادار

باز هم زمان صدور مجوز حرفه‌ای فرا رسید و فوتبالی‌ها خصوصا هواداران نگران عدم تایید مدارک ارائه شده و صدور مجوز حرفه‌ای از سوی AFC شده‌اند. این مجوز حرفه‌ای که اهداف بسیار بزرگی را به همراه دارد، گویا با موجودیت فوتبال ما همخوانی ندارد. شاید سوال مهمی باشد که چرا ما نمی‌توانیم به راحتی از پس مسئله‌ای به این سادگی عبور کنیم؟ و سوال دوم این باشد که تا کجا این مسئله ساده برای ما دردسرساز خواهد بود؟
تصویر مجوز حرفه‌ای؛ داغی بر پیشانی فوتبال و دل هوادار

به گزارش سایت خبری پرسون، رسول باختر در یادداشتی نوشت: در سال 1999 برای اولین بار بحث صدور مجوز حرفه‌ای به منظور توسعه فوتبال و همچنین مدیریت بهتر فوتبال توسط چند باشگاه اروپایی مطرح گردید و نهایتا اولین مقررات مربوط به مجوز حرفه‌ای در سال 2002 توسط یوفا با معیارهای حداقلی تصویب شد و اولین مجوزها در سال 2004 صادر شد. صدور این مجوزها در همان ابتدای راه حکایت از آن داشت که این مجوز باعث مدیریت بهتر، حرفه‌ای‌تر شدن، افزایش شفافیت و توسعه بیشتر ورزش فوتبال شده که در نهایت نه تنها در سایر کنفدراسیون‌ها و یا در سطح ملی که در ورزش‌هایی چون راگبی هم الگو برداری شد.

AFC نیز با بررسی میزان تاثیر این مقررات، به منظور برگزاری هرچه بهتر مسابقات و همچنین افزایش کیفی باشگاه‌ها و فوتبال ملی در سطح قاره، با الگوبرداری از این مقررات معیارهایی را تعیین نمود. این معیارها عبارتند از: ورزشی، زیرساخت، امور اجرایی و پرسنل، حقوقی و مالی.

شاید بر این باور باشید که ما صرفا در مبحث مالی و پرداخت بدهی‌ها همواره دچار مشکلاتی هستیم اما به لطف عدم وجود معیاری به نام شایسته‌سالاری و استفاده از متخصصین در فوتبال، در تمامی این معیارها مشکلات اساسی وجود دارد که بسیاری از باشگاه‌ها مجبور به ارائه اسناد و مدارک دروغین به AFC هستند! طنز تلخی است اگر بدانید اگثر اعضای کمیته‌های سابق صدور مجوز حرفه‌ای در ایران حتی زبان انگلیسی بلد نبوده‌ و با کمک مترجم (احتمالا) وظایف خود را انجام می‌دادند! این کمیته‌ها که اساسی‌ترین نقش در راهنمایی باشگاه‌ها را دارند، حتی نمی‌توانستند از روی متن مقررات AFC بخوانند.

پنج معیار فوق‌الاشاره را در سطح ملی و صرفا با درنظر گرفتن گرید A بررسی می‌کنیم تا سطح فوتبال کشورمان مشخص شده و آگاهانه در راستای بهبود وضع موجود گام برداریم؛

1. معیار ورزشی

در این معیار الزاماتی همچون برنامه توسعه فوتبال پایه، داشتن تیم‌های پایه، مراقبت‌های پزشکی و برنامه های آموزشی جز معیارهای اولیه هستند. اگر صرفا آشنایی مختصری با فوتبال داشته باشید، می‌دانید که با همین معیار کمتر تیمی می‌تواند مجوزی اخذ نماید.

در حالی AFC برنامه توسعه فوتبال پایه را از الزامات می‌داند که در سطح اول فوتبال ما برنامه‌ریزی و داشتن پلن امری عجیب است! برنامه و نقشه راه داشتن نیازمند افرادی متخصص و دلسوز است که اکثریت مدیران فعلی ما با این دو ویژگی بیگانه هستند! وضعیت فوتبال پایه و فجایعی که در آن سطح اتفاق می‌افتد، خود آیینه تمام نمای فوتبالمان است و توسعه آن توقع بی‌جاییست.

کلاس‌های آموزشی حداقلی می‌بایست توسط باشگاه‌ها جهت ارائه آموزش‌های لازم تشکیل گردد اما متاسفانه مبحث آموزش نیز همچون برنامه‌ریزی در سطح و شان مدیران ما نیست! برگزاری چند کلاس برای مباحث قوانین داوری، دوپینگ و حقوقی توسط باشگاه‌ها کار راحتی است اما اکثریت باشگاه‌ها اقدام به ارائه مدارک ساختگی و اخذ عکس‌های یادگاری می‌کنند. این کلاس‌ها که موجب افزایش آگاهی بازیکنان و مقامات باشگاه‌هاست و منفعت مستقیم دارد، از منظر اکثریت مدیران ما امری عبث و دور ریختن سرمایه محسوب می‌شود.

2. زیرساخت

داشتن استادیوم با معیارهای امنیت جانی مناسب برای برگزاری مسابقات، داشتن برنامه مدیریت بحران به منظور تخلیه ورزشگاه و زمین تمرینی برای تمامی تیم‌ها در این معیار قرار دارد.

اگر در ایران به منظور تماشای مسابقه‌ای به ورزشگاه رفته باشید، می‌توانید نتیجه‌گیری شخصی خود از این مبحث را داشته و معیار بعدی را بخوانید اما برای آنها که تا به امروز، همچون من، به ورزشگاهی نرفته‌اند، باید بگویم امیدوارم دعای خیری پشت سرتان باشد. اخبار و شایعاتی مبنی بر امکان فروریختن یکی از ورزشگاه‌های مطرح ایران وجود دارد که هنوز شفاف نشده آیا حقیقت دارد و درصورت حقیقت آیا اقدامی صورت پذیرفته یا خیر؟! شاید دو ویا سه ورزشگاه در سطح کشور داشته باشیم که با استانداردهای حداقلی AFC همخوانی داشته باشند و مابقی در فرض شفافیت هرگز امکان برگزاری هیچ مسابقه‌ای را ندارند.

باشگاه‌ها باید برای ورزشگاه محل برگزاری مسابقات خود، پلن‌های مدیریت بحران داشته باشند. برای مثال ممکن است در زمان برگزاری مسابقه، آتش‌سوزی رخ دهد که در این فرض، باشگاه‌ها باید برای آن برنامه‌هایی جهت مدیریت بحران و تخلیه ورزشگاه داشته باشند. شاید خنده دار باشد اما باشگاه‌های ما اکثرا برنامه‌های مدیریت بحران موجود در اینترنت را کپی کرده و با اندکی تغییرات به عنوان برنامه خود ارائه می‌نمایند. گاهی در زمان کپی کردن حتی فراموش می‌کنند باید تعداد درب‌های خروجی ویا راه‌پله‌ها منبع اصلی را تغییر دهند و با تعداد درب‌ها ویا راه‌پله‌های ورزشگاه خود تطبیق دهند!

درخصوص زمین تمرینی تیم‌ها همین مصاحبه‌های مدیران، مربیان و بازیکنان خود گویای میزان آمادگی تیم‌های ما برای حضور در سطح حرفه‌ای آسیا هست و نیازمند توضیحات بیشتر نیست.

بدون شک بحث زیرساخت‌ها باید با کمک همه جانبه حاکمیت صورت پذیرد و حمایت‌های ایشان باید در راستای توسعه ورزش توسط افراد صالح و شایسته صورت پذیرد و گلایه‌های باشگاه‌ها در این زمینه کاملا بجا و درست است.

3. پرسنل و امور اداری

شاید این معیار تنها معیاری باشد که در آن سربلندیم و حداقل‌ها را داریم که البته آن هم به لطف ارزیابی براساس اسناد و مدارک ارائه شده است و در فرض وجود یک مصاحبه با برخی از افراد، آن را هم نداشتیم. وجود نیروهای متخصص جهت هدایت و انجام امور از موارد اساسی برای پیاده‌سازی و توسعه باشگاه است. خدا را شاکریم که در این کشور جوانان توانمند بسیاری داریم اما متاسفانه در زمان انتخاب‌ها نه معیارهای توانمندی افراد بلکه معیارهای دیگری در انتخاب را شاهدیم.

البته که انتخاب مدیران اکثر تیم‌های لیگ‌برتری همواره مورد انتقاد دلسوزان فوتبال بوده است! انتقادهایی که اکثرا درست و دقیق بوده و مدیرانی که غالبا نه معیارهای توانمندی، شایستگی و تخصصشان که معیارهای دیگری در انتخابشان نقش داشته است. مدیری که شایستگی‌های لازم را ندارد، قطعا نخواهد توانست مدیریت درستی داشته و فوتبال را توسعه دهد. حتی برخی از این مدیران توانایی درجا زدن در همین سطح را ندارند چه رسد به توسعه و پیشرفت و عملا همین امر است که فوتبال ما را هر روز یک پله پایین‌تر خواهد برد.

جالب آنجاست که این مدیران نه تنها به دنبال بهبود خود نبوده که اتفاقا صرفا به دنبال تخریب منتقدان و حضور در قاب تلویزیون هستند.

4. حقوقی

ساختار حقوقی باشگاه‌ها و قرارداد مکتوب بازیکنان از وارد الزامی این معیار است. شاید باور نکنید اما با بیش از شش سال فعالیت در فوتبال، همچنان ماهیت حقوقی و ساختار حقوقی باشگاه‌ها برای من جای سوال و مبهم است. تا پیش از ورود سرخابی‌ها به فرابورس، حتی ماهیت آنها هم مبهم بود که پس از الزام به افشای آن، متوجه نواقص بسیار زیادی در همین ساختار می‌شویم.

اگر زحمت بکشید و اساسنامه باشگاه‌های فوتبال را مطالعه بفرمایید، متوجه خواهید شد که برخی از باشگاه‌ها حتی معیارهای حداقلی اساسنامه فدراسیون فوتبال را هم ندارند و اخراج آنها از فدراسیون دور از ذهن نیست.

5. مالی

باید بپذیریم که فوتبال ورشکسته ما توان رقابت در سطح آسیا را ندارد. مشکلات مالی موجود در صنعت در سال‌های اخیر موجب شده تا اسپانسرها نتوانند همچون گذشته در فوتبال هزینه کنند و از سوی دیگر، اکثر مدیران ما توانایی درآمدزایی ندارند. مدیرانی که پیشتر در مورد ایشان صحبت کردیم، قطعا اعتباری در صنعت ندارند و همچنین نمی‌توانند پلان خوبی برای اسپانسرها ارائه کنند و باید برای پرداخت‌ها صرفا دست به دامان بخش دولتی شوند تا شاید این بخش بتواند انبوه بدهی‌های ناشی از ناتوانی ایشان را بپردازد.

از سوی دیگر، این ناتوانی در محل هزینه‌کرد نیز متبلور شده و تمام درآمدهای حداقلی را نیز بر باد خواهد داد و گویی سفیهی براموال خود اعمال مالکیت می‌کند. از طرفی، یکی از منابع درآمدی باشگاه‌ها حق پخش است که با وجود مصوبات مجلس همچنان مسکوت مانده و پرداخت نمی‌گردد. شاید مدیران شایسته می‌توانستند این منبع درآمدی را سال‌ها پیش برای فوتبال ایران به ارمغان آورند اما دو مدیر گرانمایه فوتبالی، سال‌ها قبل مانع این امر شده‌اند!

در نتیجه، فوتبال ما در هر پنج معیار محکوم به رد و عدم صدور مجوز حرفه‌ایست. با این وضع موجود در مدیریت باشگاه‌ها و حتی فوتبال کشور، بعید است ما بتوانیم همگام با جهان در راستای توسعه ورزش فوتبال و حرفه‌ای‌تر شدن که از اهداف مجوز حرفه‌ای بوده، گام برداریم. فوتبال روز دنیا یک صنعت بزرگ است که رفتارهای پوپولیستی صرفا می‌تواند تا جایی پیش رود که پوپولیست برای مدت کوتاهی ضعف‌های خود را در داخل ایران بپوشاند اما در سطح آسیا این تنها تخصص این مدیران کاربردی جز آنچه که در دو سال اخیر دیده‌ایم (حذف باشگاه‌ها از آسیا)، نخواهد داشت. طبیعتا همچنان فدراسیون فوتبال ما هر زمان که ناظران AFC جهت ارزیابی به فدراسیون بیایند، با ترس به استقبال آنان رفته و ایشان را همراهی خواهند کرد تا نکند این ناظران متوجه عدم صحت اطلاعات ارائه شده نشوند.

به عنوان پیشنهاد؛ ضمن احترام به معدود افراد شایسته در فوتبال، تنها راه برون رفت از این سراشیبی، استفاده از نیروهای متخصص و دلسوز است و تا روزی که انتخاب اکثر افراد نه بر اساس شایستگی که بر اساس معیارهای دیگری باشد، حذف از آسیا کمترین تاوانی است که پرداخت می‌کنیم.

479112

سازمان آگهی های پرسون