به گزارش سایت خبری پرسون، لندن در یک سال گذشته تحولات و فراز و فرودهای زیادی داشته است تا جایی که در اخبار و گزارشها صحبت از بسته شدن دوباره سفارت این کشور در ایران مطرح شد. هر چند این مساله از سوی وزارت خارجه ایران تکذیب شد، اما در پشت صحنه و لا به لای خطوط مواضع و بیانیهها میتوان به وضوح اختلافنظرهای جدی میان دو کشور را دید.
به نقل از ایسنا، جنگ اوکراین، ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی و حمایت انگلیس از اعتراضات در ایران مهمترین موضوعاتی بودند که تهران و لندن در یک سال گذشته بر سر آنها مناقشه داشتند.
نزدیکی ایران به روسیه پیش از جنگ اوکراین اینقدر برای کشورهای اروپایی سنگین نبود، اما با شروع جنگ و حمایت کشورهای اروپایی و آمریکا از اوکراین، این کشورها تلاش کردند تا به هر شکل ممکن به متحدان روسیه فشار آورند که ایران از این امر مستثنی نشد. فشارها با پیش کشیدن موضوع استفاده از پهپادهای شاهد ۱۳۶ در جنگ اوکراین، انگلیس و دیگر کشورها را به شدت سر جنگ با ایران انداخت در حالی که مقامات ایرانی بارها تاکید کردند سلاحی برای استفاده در جنگ اوکراین به روسیه ندادهاند و در چارچوب تعاملات دفاعی پیش از جنگ این پهپادها فروخته شده است.
از سویی شروع اعتراضات در تابستان ۱۴۰۱ و حمایت کشورهای اروپایی از جمله انگلیس از این اعتراضها تا جایی که دیگر مداخله در امور داخلی محسوب میشد صدای ایران را درآورد. دامنه اعتراضات به فوت مهسا امنینی به خارج از کشور و برگزاری اعتراضاتی از سوی ایرانیان مقیم در پایتختهای کشورهای اروپایی کشیده شد. معترضان در پایتختهای اروپایی و آمریکا به طور کم سابقهای به سفارتخانهها و کنسولگریهای ایران حمله کردند و حتی به دیپلماتها و سفیران ایران نیز حمله شد، اما در نهایت ناباوری شاهد مماشات پلیس در برابر این تعرضات بودیم.
در این میان سفارت ایران در لندن یکی از مکانهایی بود که به شکلی بیسابقه شاهد حملات گسترده به آن بود. دیوارنویسی و پاشیدن رنگ، تحصن، پایین کشیدن پرچم ایران، تخریب، انتشار ویدیو بر روی دیوار سفارت و حمله به کارکنان کنسولگری و سفارت از جمله این اقدامات بود. در این مدت پلیس صرفا نظارهگر بود.
پس از گذشت چند هفته و در ادامه تعرضها به مکانهای دیپلماتیک ایران در لندن، شعارنویسی بر روی دیوار سفارت بریتانیا در تهران از سوی گروهی از افراد شروع شد که با واکنش عجیب سفیر این کشور مواجه شد. واکنشی که به جای ریختن آب بر آتش، بیشتر روشن کردن آتش زیر خاکستر بود.
همزمانی تحولات بینالمللی ناشی از جنگ اوکراین و تنشهای سیاسی و منطقهای و همراهی انگلیس با سیاستهای فشار و تحریم آمریکا، روابط دو کشور را به مرزهای باریک تعامل رساند تا جایی که شایعه تعطیلی سفارتخانه انگلیس در تهران در اخبار غیررسمی شنیده شد. هر چند این مساله از سوی ایران تکذیب شد، اما روشن است روابط ایران و انگلیس بر لبه پرتگاه و بسیار شکننده پیش میرود. تا وقتی دیوارنویسیها ادامه دارد، “دیوار”ها از میان روابط ایران و انگلستان نیز برداشته نخواهد شد.
مجید تفرشی پژوهشگر، تاریخنگار و مستندساز و تحلیلگر مسایل ایران و انگلستان در گفتوگویی با ایسنا به بررسی آخرین تحولات و روابط تهران – لندن در یک سال گذشته پرداخت.
وی با بیان اینکه ایرانیها همیشه نسبت به انگلیسیها سوءظن تاریخی داشتند، نه تنها حاکمان بلکه اپوزیسیون هم این نگاه را داشته است گفت: اگر در خیابانهای تهران، لس آنجلس، لندن و دبی با ایرانیها صحبت کنید عدهای میگویند حکومت ایران محصول سیاست انگلیس است و عدهای دیگر میگویند انگلیس هر لحظه در حال نقشه کشیدن برای براندازی حکومت ایران است.
ممکن است برای برخیها نگاه خصمانه بریتانیا به ایران قابل قبول نباشد، اما حتما قابل درک است. گاهی گفته میشود نگاه ایرانیها دایی جان ناپلئونی است، ولی برای اثبات این مساله که انگلیس نسبت به ایران نگاه خصمانه داشته و دارد دلایل جدی وجود دارد. ممکن است این نگاه خروجی معقولی نداشته باشد، اما زمینههای این نگاه معقول و جدی است.
این پژوهشگر در ادامه با اشاره به نوع تعامل بریتانیا در دورههای مختلف سیاسی بعد از انقلاب گفت: سیاست بریتانیا درباره ایران در دورههای مختلف بعد از انقلاب دارای ثبات و ناشی از درک درست از تحولات ایران نبوده است. عدم درک بریتانیا باعث شده روابط دو کشور از آنچه در واقعیت وجود داشته است، بدتر و شکنندهتر باشد. بدعهدی بریتانیا در تعهدات و قراردادهای نظامی با ایران، حمایت سیاسی و نظامی مستقیم و غیرمستقیم از صدام حسین در جنگ تحمیلی، ماجرای فتوای علیه سلمان رشدی، اشغال سفارت بریتانیا در تهران و بعد شروع مذاکرات هستهای از جمله مسایلی است که بریتانیا در آنها نسبت به ایران نقش مثبتی نداشته است.
تفرشی افزود: نقش بریتانیا در شروع مذاکرات هستهای تا حدی سازنده بود و این رویکرد همزمان با سیاست تنشزدایی باراک اوباما در منطقه، خاورمیانه و سیاست مدارای ایران با اعراب منطقه بود. اما از زمان ترامپ دولت بریتانیا سیاست خصمانه علیه ایران در پیش گرفت و سعی داشت با چسبیدن به آمریکا موضع تند علیه ایران بگیرد، البته ایران هم در این دوران نسبت به بریتانیا سیاست تند و سخت داشت.
وی گفت: بریتانیا در شرایط فعلی هم تلاش دارد روابط خود با ایران را با تلاش برای تحریم سپاه پاسداران سخت کند که البته این مساله به دلایل متعدد به نتیجه نرسید و در حالی که خودش پایهگذار این بحث بود، برای پس گرفتن این تلاش نیز اقدام کرد. قبلا هم بریتانیا در دوره احمدی نژاد در تحریم بانک مرکزی و ارایه سوخت به هواپیماهای مسافربری ایران چنین اقداماتی را یک جانبه دنبال کرد که به نظر من اقداماتی بسیار خصمانه و نابخردانه بود. الان هم در تحریم سپاه سعی کردند همان کار را انجام دهند، اما به دلایل منطقی و اجرایی نتوانستند این کار را انجام دهند.
این کارشناس مسایل انگلیس خاطرنشان کرد: بخشی از اینکه روابط انگلیس با ایران بهتر نمیشود به روابط آمریکا و اعراب با ایران و ناآرامیهای شش ماه اخیر در ایران مربوط است که گروههای فشار حقوق بشری و ضد تروریستی، لابی اسراییل و مجاهدین خلق و اپوزیسیون فارسی زبان خارج از کشور مانع از بهبود آن میشوند.
تفرشی درباره مخالفت آمریکا با تحریم سپاه از سوی انگلستان با تایید این مطلب اظهار کرد: البته معتقدم این تصمیمی بود که بریتانیا بنا بر مصلحت خودش و ادامه گفتگو با ایران انجام داد. هم بریتانیا و هم آمریکا اول معتقد بودند با تحریم سپاه میتوانند ایران را بیشتر تحت فشار قرار دهند و در انزوا ببرند، اما بعد به این نتیجه رسیدند ممکن است در کوتاه مدت این اقدام جواب دهد، اما در بلندمدت ایران را تحریک میکند و ممکن است ایران را به سمت خروج از ان پی تی و عدم خویشتنداری منطقهای بکشاند و ضررهای قطعی این موضوع از فوایدش به مراتب بیشتر است.
این پژوهشگر درباره رویکرد انگلیس به ادامه مذاکرات احیای برجام در شرایط فعلی گفت: معتقدم هم بریتانیا و هم آمریکا علاقهمندند تا به توافق با ایران برسند. در جریان مذاکرات چند بار پیشنویسهایی تهیه شد که در آخرین دقایق ایران تغییراتی در آن داد، هر چند که ایران هم مدعی است که آنها بدعهدی کردند. اما الان مساله خواست بریتانیا، آمریکا و ایران مطرح نیست، بلکه فشار گروههای ضد ایرانی به ویژه لابی دوباره ظهور کرده مجاهدین خلق، اسراییل و گروههای ضد ایرانی، کشورهای عربی تحت رهبری پادشاهی سعودی است که آنقدر قوی است که دست واشنگتن و لندن را برای هر گونه توافق بسته اند. آنها مجبورند اگر علاقهمند به تواق هم باشند صبر کنند و کاری انجام ندهند.
وی گفت: الان در سیاست خارجی فرانسه و آلمان که به شدت مواضع شان به اسراییل نزدیک و از ایران دور شده است شرایط خاصی حاکم است و بریتانیا الان پیشگام ایرانستیزی و ایرانهراسی نیست، نه اینکه موافق ایران باشد، اما شدت عملش کمتر از آلمان و فرانسه علیه ایران است. آلمان سال گذشته مشوق اصلی بهبود روابط با ایران و مذاکره احیای برجام بود، اما الان کاملا از این مواضع دور شده است.
تفرشی خاطرنشان کرد: شاید آمریکا و بریتانیا تنور مذاکرات برجامی را گرم نکنند، اما به انجام مذاکرات و رسیدن به توافق علاقهمند هستند.
این کارشناس مسایل ایران و انگلستان درباره دیوارنویسیها بر روی دیوار سفارتخانههای ایران و انگلیس در ماههای اخیر و تاثیر آن بر روابط دو کشور اظهار کرد: در هر دو کشور تعدی به حریم سفارتخانهها انجام شد. من موضع وزارت خارجه بریتانیا و ایران که میگویند این اقدامات به آنها ربطی ندارد را درک میکنم و درست است، اما مسئولیت این کار با هر یک از کشورهاست و نمیتوان از این موضوع شانه خالی کرد.
وی تصریح کرد: در این میان واکنش سایمون شرکلیف سفیر بریتانیا در ایران به دیوارنویسیها که قبلا مسئول رسانهای وزارت خارجه بریتانیا و مسئول بخش ایران بوده و میداند چگونه با رسانهها بازی کند، خبر خوشی برای ایران نبود.
تفرشی در عین حال گفت: در خوشبینانهترین حالت میتوانم بگویم که «دیوارنویسی» بر روی دیوار سفارت انگلیس یک دوستی خاله خرسه و یک نابخردی در قالب انگلیس ستیزی و ضرر زدن به منافع ملی ایران و در ظاهر مخالفت با سیاست لندن نسبت به ایران و اعتراضات است. همان طور که اشغال سفارتخانه در ایران جز خسارت و آبرو ریزی سودی نداشت، این اقدام هم سودی برای ایران ندارد، همان طور که بریتانیا نسبت به مماشات در برابر تعرضها به سفارت ایران آبرویی کسب نکرد. معتقدم دولت ایران باید بیملاحظه جلوی این کار میایستاد. فرصت دادن به این اقدامات خبر خوبی برای منافع راهبردی ایران نیست.
وی همچنین درباره نبود سفیر در سفارت ایران در لندن معتقد است: نداشتن سفیر در سفارت ایران دلایل مختلف دارد؛ اول اینکه دولت ایران تعمد دارد به روابط با بریتانیا بیتفاوتی نشان دهد، دوم اینکه سفارت ایران در لندن یکی از دو پست مهم در وزارت خارجه در کنار نمایندگی ایران در سازمان ملل بوده است و روند انتخاب افراد خاص و با ملاحظات سیاسی و احتمالا گروهی و جناحی انجام میشود.
به نظر دولت رییسی هنوز نتوانسته فرد مطلوب خود را انتخاب کند. آقای حسینی متین که بیش از یک سال است به عنوان کاردار موقت مسئولیت سفارت را برعهده دارند شایستگیهای خود را نشان داده است. اگر دولت میخواهد رفتار معقول داشته باشد، باید ایشان را به عنوان سفیر ارتقا میداد چرا که برای ایران پرستیژ داشت به علاوه که او تجربه قابل توجهی در سالهای ماموریتش در بریتانیا کسب کرده است.
وی درباره تاثیر توافق ایران و عربستان بر مناسبات ایران و انگلیس این توافق را «بسیار مهم و تاثیرگذار» دانست و گفت: اگر خوشبین باشم باید بگویم این توافق در صورت تحقق میتواند بازی را به کل عوض کند. عربستان دشمن برجام در تمام مراحل مذاکرات هستهای بود، چرا که آن را به ضرر منطقه و در راستای افزایش نفود ایران در منطقه میدید. در سالهای اخیر بعد از توافق برجام سیاستهای منطقهای ایران علیه سعودی و بالعکس درست عمل نکرده و به نظرم هر دو کشور سیاستهایشان با شکست مواجه شده است.
بن سلمان که در آستانه بحران جانشینی است نیازمند پوست اندازی در سیاستهای منطقهای خودش است و ناگزیر از ازدواج مصلحتی با ایران، رقیب دیرینه منطقهاش شده است. این توافق برای ایران هم خوب است چرا که اگر ایران بخواهد دوباره به برجام برگردد، نیاز دارد تا سعودی در آن اخلال نکند. اینکه عربستان سعودی را در کنار خود داشته باشد، نشان دهنده این است که هرگونه آرامش منطقهای و توافق میتواند پایدارتر باشد؛ از این رو معتقدم این توافق میان تهران و ریاض شروع خوبی است، اما کافی نیست.