اتحادیه اروپا در حال فروپاشی است؟

شواهد نشان از این دارد که سناریوی فروپاشی اتحادیه اروپا می تواند جدی باشد.
تصویر اتحادیه اروپا در حال فروپاشی است؟

به گزارش سایت خبری پرسون، شکاف‌های درونی اتحادیه اروپا، نبودِ ارتش واحد اروپایی، پیروی سران بروکسل از کاخ سفید و اخیراً تبعات بحران اوکراین، سناریوی فروپاشی اتحادیه را از فرضیه به واقعیت نزدیک ساخته است.

در فضای پساجنگ جهانی دوم که هراس از تکرار جنگ خانمانسوز دیگر، کشورهایی اروپایی را به فکر ایجاد اتحادیه‌ای منجسم، یکپارچه و قوی انداخت، بیش از نیم قرن می‌گذرد؛ اتحادیه‌ای که در سال ۱۹۵۷ با بازار مشترک اروپایی بنیان نهاده شد و در سال ۱۹۹۳ و پیمان ماستریخت به اتحادیه اروپا تغییر شکل داد.

با پیوستن اعضای جدید و توسعه همه‌جانبه، اتحادیه اروپا به کنشگر تازه ای در جهان تبدیل شد اما با گذر زمان، چالش‌های فراروی آن یکی پس از دیگری نمود یافت؛ چالش‌های متعدد و درهم تنیده ای که از اتحادیه بازیگری ضعیف و دنباله رو ساخت تا برخی بر موضوع فروپاشی متمرکز شوند.

چالش‌های تقویت کننده فرضیه فروپاشی

همان طور که اشاره شد، اتحادیه اروپا پس از ایجاد با مشکلات متنوعی از قبیل رشد احزاب افراطی، بحران یورو، تروریسم، بحران مهاجرت، برگزیت و غیره مواجه بوده است که مسائل مزبور، زنگ بحرانی‌شدن شرایط اتحادیه را به صدا درآوردند و این تصور را در بین سایر کنشگران جهانی ایجاد کردند که اتحادیه اروپا در مسیر واگرایی قرارگرفته است.

این بلوک اقتصادی جهان در اوایل هزاره سوم با بحران مالی، شکنندگی خود را نمایان ساخت. بنابراین بحران مالی فراگیر در آغازین سال‌های قرن ۲۱ زنگ خطر را برای اتحادیه اروپا به صدا درآورد.

اقتصاد اما تنها چالش قاره سبز نیست و مسائل نظامی- امنیتی، سیاست خارجی و فرهنگ نیز از اساسی‌ترین مشکلاتی هستند که اتحادیه اروپا با آنها دست به گریبان است.

اتحادیه اروپا به دلیل عدم برخورداری از یک انسجام درونی و خلأ ناشی از حمایت عمومی در کشورهای عضو، به سازمانی ناقص تبدیل شده است که توانایی تبدیل شدن به یک قدرت تأثیرگذار جهانی را ندارد. در صورت عدم توجه سران ۲۷ کشور عضو این اتحادیه به عواملی که ساختار همگرایی آن را تهدید می‌کند، چشم‌انداز روشنی برای دهه‌های آتی به چشم نمی‌خورد و برخی شواهد از فروپاشی نشان دارد.

نظرسنجی‌ها حتی پیش از بحران اوکراین نیز از نگاه نگران و ناامید اروپایی‌ها حکایت می‌کرد. به عنوان نمونه در سال ۱۳۹۸ بیش از نیمی از اروپایی‌ها معتقد بودند که اتحادیه اروپا در طول یک نسل احتمالاً فرو می‌پاشد.

بنابر گزارش روزنامه انگلیسی «گاردین»، در فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند، اتریش، اسلواکی، رومانی، یونان، جمهوری چک و لهستان بیشتر مردمی که در نظرسنجی شرکت کردند، معتقد بودند که در طول ۲۰ سال آینده احتمال فروپاشی اتحادیه اروپا وجود دارد؛ به طوری که از هر ۱۰ نفر سه نفر بحران میان کشورهای اروپا را تهدیدی واقعی می‌پنداشتند.

این آمار در فرانسه رقم بالایی را نشان می‌داد. طبق نظرسنجی که اندیشکده «شورای اروپایی روابط خارجی» انجام داد، ۵۸ درصد از مردم فرانسه معتقد بودند که اتحادیه اروپا طی دو دهه آتی فرو می‌پاشد. اسلواکی با آمار ۶۶ درصد در رتبه بعدی قرار داشت. یک سوم از رای‌دهندگان در فرانسه و لهستان هم بر این باور بودند که حتی امکان وقوع جنگ هم وجود دارد. این دیدگاه بیشتر از سوی حامی احزاب افراط‌گرا و دست راستی مطرح می‌شد.

بحران اوکراین و شیب تند فروپاشی

اگر چه طی سال‌های اخیر همواره از فروپاشی اتحادیه سخن به میان می‌آمد اما بعد از وقوع بحران اوکراین و فرسایش آن، این فرضیه جدی تر از همیشه به نظر می‌رسد که بی ارتباط با سیل مشکلات بازیگران قاره اروپا نیست. «تورم بی‌سابقه، «رکود اقتصادی، ورشکستگی گسترده شرکت‌ها و فروشگاه‌ها و ناتوانی‌ها و غیره» بسترساز شکل گیری اعتراضات و اعتصابات سراسری شده است که بیشتر اوقات به خشونت نیز کشیده می‌شوند.

از نگاه خود رسانه‌های معتبر و رسمی کشورهای عضو اتحادیه، میلیون‌ها اروپایی در تأمین هزینه‌های زندگی به مشکل خورده و اقدام به کم کردن از وعده‌های غذایی خود می‌کنند تا کودکان آنان گرسنگی نکشند.

بنابراین اعتراضات خیابانی این روزها در بیشتر کشورهای اروپایی، همزمان با واکنش به اوضاع ناگوار اقتصادی- معیشتی، پاسخی به وضعیت نامطلوب بهداشت است. سیستم بهداشتی در کشورهای اروپایی در آستانه فروپاشی قرار دارد.

اروپا که در دوره همه‌گیری کرونا آزمون سختی را پشت سر گذاشت، با یک بحران بهداشتی جدیدی رو در رو است. بیمارانی که برای معاینه پزشکی ناگزیر از انتظار در صفوف طولانی هستند و یا بیمارانی که به علت عدم مداخله به موقع جان خود را از دست می‌دهند، وضعیت وخیم سیستم بهداشتی در کشورهای اروپایی را به وضوح نمایان می‌کند. بی کفایی پرسنل بهداشتی، اعتصابات و کمبود دارو در بسیاری از کشورهای اروپایی سیستم بهداشتی در این قاره را در آستانه فروپاشی قرار داده است.

به عنوان نمونه مشکل ظرفیت در بیمارستان‌ها و کمبود پرسنل بهداشتی در فرانسه سیستم سلامتی در این ‌کشور را مختل کرده است. بیماران بخش‌های اورژانس در برخی از مناطق فرانسه برای درمان حداقل ۱۲ ساعت و گاهی ۹۰ ساعت منتظر می‌شوند. اکثر پرسنل بهداشتی در آلمان به علت ویروس کووید ۱۹ و بیماری‌های فصلی در مرخصی به سر می‌برند.

در درمانگاه‌های بزرگسالان و اطفال تخت خالی برای بستری شدن باقی نمانده و بحران کمبود دارو نیز به قوت خود باقی است. سیستم بهداشتی در انگلستان هم از حمل بار بخش‌های اورژانس ناتوان است. اتحادیه پزشکان انگلستان که تعداد بیماران در انتظار درمان در آن به بیش از ۷ میلیون نفر رسیده، وضعیت بخش‌های اورژانس در این ‌کشور را آشفته توصیف کردند.

ریشه بحران سلامت و معیشت را باید در بحران انرژی جست وجو کرد. اخیراً خبرگزاری «بلومبرگ» از خسارت سنگین و یک تریلیون دلاری اروپا از بحران انرژی خبر داده و آورده است این تازه آغاز ماجراست و این وضع احتمالاً سال‌ها ادامه خواهد داشت چرا که قرار نیست قیمت انرژی به این زودی‌ها پایین بیاید.

نظرسنجی اخیر نشریه «فایننشال تایمز» از کارشناسان اقتصادی از این واقعیت پرده برداشت که اقتصاد منطقه یورو سال آینده کوچک‌تر خواهد شد چرا که نرخ بالای تورم و کمبود احتمالی منابع انرژی، به کاهش تولید خواهد انجامید و بازار کار را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

حدود ۹۰ درصد از ۳۷ اقتصاددان مشارکت کننده در نظرسنجی، معتقد بودند که اقتصاد منطقه یورو عملاً در رکود به سر می‌برد و اکثر آنها پیش بینی کردند که تولید ناخالص داخلی منطقه یورو در سال آینده کاهش خواهد یافت.

نتیجه

مؤلفه‌های متعددی در تبیین فرضیه تضعیف و حتی فروپاشی اتحادیه ۲۷ عضوی اروپا دخیل اند؛ مولفه‌هایی از ناهمگونی اعضا تا عدم وجود سیستم واحد امنیتی و سیاست خارجی.

مؤلفه «ناهمگونی اعضا» را می‌توان از ابعاد مختلف مورد واکاوی قرار داد. از بُعد اقتصادی، قرار گرفتن کشورهای پیشرفته در کنار بازیگران کم‌تر توسعه یافته، این همگونی و انسجام را برهم می‌زند. همان گونه که در جریان بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، کشورهای مرفه اتحادیه حاضر به کمک مالی به یونان برای جلوگیری از فروپاشی نمی‌شدند و این شکاف در آن برهه، آشکار به چشم می‌خورد و بعدها در قالب «برگزیت» تجلی یافت.

بُعد دیگر مؤلفه ناهمگونی و عدم انسجام به مسائل فرهنگی برمی گردد. وجود اقلیت‌های متعدد قومی، دینی و زبانی در کشورهای عضو اتحادیه برخلاف شعارهای ظاهرپسند سران بروکسل، یک نقطه ضعف برای اتحادیه بوده است و دلیل آن نیز به دو دهه انتظار ترکیه برای عضویت در اتحادیه برمی گردد. بی تردید جمعیت ۸۵ میلیونی ترکیه با زبان ترکی و دین اسلام، بافت اجتماعی و فرهنگی اتحادیه مسیحی نشین را تغییر خواهد داد.

افزون بر ناهمگونی و تمایزات درونی، اتحادیه اروپا در سال‌های اخیر همواره به دلیل قرار گرفتن در زیر چتر حمایتی آمریکا و ناتو و عدم توانایی در تشکیل یک نیروی واحد نظامی- امنیتی برای محافظت از مرزهای جغرافیایی خود به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است؛ موضوعی که در فضای پسابحران اوکراین در کنار سیل مشکلات اقتصادی-معیشتی پیشرونده، فرضیه فروپاشی اتحادیه را بیش از پیش به واقعیت نزدیک ساخته است.

منبع:مهر

468033

سازمان آگهی های پرسون