به گزارش سایت خبری پرسون، برای درک بهتر موضوع توسط مخاطب ایرانی می توان این گونه تصور کرد که اصولگرایان جبهه پایداری با ملی مذهبی ها و حتی فراتر از آن با سلطنت طلبان ائتلاف کرده باشند! زلزله اخیر ترکیه، نه فقط ۱۰ استان این کشور که مقر ریاست جمهوری رجب طیب اردغان را در آنکارا به لرزه در آورده است.
اردوغان که موسس حزب “عدالت و توسعه “ است، از ۱۴ مارس ۲۰۰۳ قدرت را در ترکیه در اختیار دارد. او از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۴ نخست وزیر بود. آن زمان، قدرت اصلی در دست نخست وزیر بود و رئیس جمهور بیشتر حالت تشریفاتی داشت.
سپس در سال ۲۰۱۴ رئیس جمهور شد و با انجام یک همه پرسی و اصلاح در قانون اساسی، کابینه را در دور دوم ریاست جمهوری اش در دست گرفت.
اکنون او برای بار سوم سودای ریاست جمهوری دارد و اگر موفق به کسب آرای لازم شود، می تواند ۵ سال دیگر در قدرت باشد. اگر این اتفاق بیفتد، او رکورد ربع قرن قدرت در جمهوری ۱۰۰ ساله ترکیه را از آن خود خواهد کرد.
با این حال، اردوغان مسیر دشواری برای رسیدن به این رکورد دارد. او در طول حکومت ۲۰ ساله اش ساختارهای قدرت را چنان تنظیم کرده است رقبایش برای پیروزی بر او چاره ای جز ائتلاف و اتحاد ندیده اند؛ هم از این روست که احزاب مخالف او – از اسلامگرا تا لائیک – متحد شده اند تا بلکه با معرفی یک کاندیدای واحد و تجمیع آرای هواداران شان بتوانند از سد اردوغان عبور کنند.
اردوغان در دوران نخست وزیری و ریاست جمهوری اش، ساختارهای اقتصادی ترکیه را بهبود بخشید، هزاران کیلومتر بزرگراه و خط آهن احداث کرد، صنعت ترکیه را که زمانی فقط با صنایع دستی و باقلوا معروف بود، به ساختاری پیشرو و چند وجهی تبدیل کرد که از پوشاک تا قطعات الکترونیکی و خودرو می سارد و چند سالی است که در عرصه تولیدات نظامی نیز حرف برای گفتن دارد.
او سیاست خارجی ترکیه را بسیار فعال تر از قبل کرد و با آزادی حجاب در ترکیه – برخلاف لائیک ها که آن را ممنوع کرده بودند- رضایت بخش گسترده مذهبی و سنتی را به دست آورد.
اردوغان تجارت خارجی را رونق بخشید به گونه ای که در سال ۲۰۲۲، رقم صادرات ترکیه به عدد رویایی ۲۵۴ میلیارد دلار رسید، بدین معنا که ترکیه روزانه حدود ۷۰۰ هزار دلار صادرات داشته است.
گردشگری نیز در دوران اردوغان توسعه ای شگرف پیدا کرد و این کشور به یکی از قطب های گردشگری جهان تبدیل شد. همین سال گذشته، ۴۴ میلون و ۵۰۰ هزار نفر از ترکیه بازدید کردند و استانبول از نظر درآمد ناشی از توریسم در رتبه ششم دنیا و در جایگاهی بالاتر از پاریس و نیویورک و بارسلون ایستاد.
مجموع این عوامل و دلایل متعدد دیگر چهره ای مقتدر و کاریزماتیک از وی در ترکیه ساخته است که همان اندازه که نزد هوادارانش محبوب است، نزد مخالفانش مطرود؛ مخالفانی که علناً و صراحتاً در رسانه های تلویزیونی، اینترنتی و کاغذی شان اردوغان را متهم به ایجاد یک جمهوری تک نفره می کنند که آزادی های مدنی را محدود کرده و ساختار اقتصادی فاسدی را در ترکیه رقم زده است.
احزاب مخالف اردغان (جمهوری خلق،سعادت،خوب،ترقی و دموکراسی،آینده و دموکرات) از مدت ها قبل دور یک میز جمع شده اند و با نادیده گرفتن احتلافات بنیادی خود می کوشند عجالتاً اردوغان را شکست دهند.
تاکید بر “عجالتاً” از این روست که این احزاب فقط در یک چیز مشترک هستند: “داشتن دشمن سیاسی مشترک”. به جز این اشتراک، اختلافات عمده ای بین آنهاست. مثلاً حزب سعادت به رهبری تمل کاراملااوغلو، یک تشکل کاملاً اسلامگراست که راه و روش نجم الدین اربکان – سیاستمدار فقید اسلامگرا – را دنبال می کند و در مقابل، حزب جمهوری خلق که توسط آتاتورک ایجاد شده، رویکردی کاملاً لائیک دارد. حال این دو جریان فکری و سیاسی که سابقه تقابلی ۱۰۰ ساله در تاریخ جمهوری ترکیه دارند، با هم متحد شده اند تا اردغان را بر زمین بزنند و معلوم نیست بعد از پیروزی احتمالی و بدون داشتن دشمن سیاسی مشترک، چگونه با هم در یک دولت کنار خواهند آمد؟
برای درک بهتر موضوع توسط مخاطب ایرانی می توان این گونه تصور کرد که اصولگرایان جبهه پایداری با ملی مذهبی ها و حتی فراتر از آن با سلطنت طلبان ائتلاف کرده باشند!
مثلث خطر: تورم، کاهش ارزش لیر و زلزله
اردوغان تا قبل از زلزله اخیر ترکیه دو تهدید عمده پیش رو داشت: اولی تورمی است که از سال گذشته میلادی اقتصاد ترکیه را فرا گرفته و قیمت ها را دو الی سه برابر کرده است.
دومین تهدید نیز کاهش مستمر ارزش پول ملی ترکیه است. یک و نیم سال قبل، هر دلار امریکا تنها ۸ لیر ارزش داشت و اینک ۱۹ لیر.
البته دولت اردوغان می گوید که با دستکاری تعمدی نرخ بهره بانکی، ارزش پول ملی را کاسته تا صادرات و تعداد توریست های ترکیه را افزایش دهد.
در برابر تورم نیز دولت کوشیده است با افزایش حداقل دستمزد به میزان تورم، تا حد ممکن قدرت خرید مردم را حفظ کند ولی واقعیت این است که با افزایش حداقل حقوق نمی توان در همه اقشار قدرت خرید را به سطح قبلی رساند. بنابراین نارضایتی های اقتصادی از اردوغان به خاطر تورم – که ترک ها به آن “زام” می گویند – یک واقعیت اجتناب ناپذیر است و بسیاری از اقشار کم درآمد که جزو بدنه اجتماعی جریان اردوغان بودند، اینک در رأی دادن مجدد به او تردید دارند.
اینک اما با وقوع زلزله، مثلث خطر برای اردوغان تکمیل شده است. بدیهی است که حتی در فرض بهترین عملکرد نیز مردمان زلزله زده و کسانی که خبرهای زلزله و امدارسانی و بازسازی را دنبال می کنند، رضایت کامل نخواهند داشت.
این نکته ای است که هم اردوغان به خوبی بر آن واقف است و هم مخالفانش از همان ساعات اولیه زلزله، فعال شده اند تا از این شرایط بیشترین بهره برداری را داشته باشند. کما این که هنوز چند ساعت از زلزله نگذشته بود که از کم کاری دولت در رسیدگی به زلزله زده ها انتقاد کردند.
اردوغان نیز با چند سفر به مناطق زلزله زده، شعار اصلی تبلیغاتی اش را متمرکز بر بازسازی تمام مناطق زلزله زده تنها در یک سال کرده است.
با این وصف، زلزله می تواند برای اردوغان یک تیغ دو دم باشد: کوچکترین لغزشی در برنامه های مرتبط با مناطق زلزله زده – مانند شیوع گسترده بیماری های عفونی یا به درازا کشیدن آوار برداری و تعویق در آغاز ساخت و ساز – می تواند به سقوط اردوغان منجر شود. شاید یکی از عللی که دولت اردوغان در همان ابتدای فاجعه زلزله، از همه کشورهای جهان کمک خواست، همین نکته بوده است.
از سوی دیگر، وعده بازسازی یک ساله – که وعده ای بسیار بزرگ است – این احساس را در میان مردم به ویژه در ۱۰ استان زلزله زده پدید می آورد که اگر اردوغان برود، معلوم نیست جایگزین او به این وعده پایبند خواهد بود یا خیر؟
اخیراً نیز این گزاره بین مردم در حال فزونی یافتن است که “ترکیه زلزله زده”، نیاز به یک دولت با ثبات برای گذر از بحران دارد. اگر دولت کنونی ساقط شود، تا روی کار آمدن دولت جدید و تثبیت آن و مسلط شدن دولتمردان جدید، زمانی طولانی طی خواهد شد و این در حالی است که برای زلزله زدگان، حتی یک روز هم مهم و حیاتی است.
هر چند زلزله، زمینه مناسبی برای انتقادات اپوزیسیون فراهم کرده ولی تمرکز بیش از حد آنها بر زلزله نیز می تواند در افکار عمومی به سوء استفاده سیاسی از زلزله زدگان تعبیر شود.
نکته دیگری که به طور واضحی وضعیت اردوغان را بهبود بخشیده، عدم معرفی کاندیدای واحد از سوی ائتلاف شش حزب مخالف است. در حالی که ۳ ماه تا انتخابات باقی است، این سوال در میان مردم مطرح است که چرا مخالفان نمی توانند یک نفر را به عنوان کاندیدای اجماعی خود معرفی کنند؟ البته گزینه اصلی آنها، اکرم امام اوغلو – شهردار کنونی استانبول – بود که به دلیل پرونده قضایی اش، شانس حضور در انتخابات را از دست داده است و بعد از او، مخالفان نتوانسته اند روی فرد جدیدی توافق یا دستکم به افکار عمومی معرفی کنند.
از این روست که حتی کسانی که میل چندانی به اردوغان ندارند، با این سوال مواجه اند که آیا اساساً کس دیگری جز اردوغان می تواند وضعیت موجود را اداره کند؟ پاسخ بسیاری از مردم ترکیه به این سوال منفی است و این ذهنیت، اردوغان و حزب عدالت و توسعه را خوشحال می کند.
با این همه، نمی توان به درستی و قاطعیت نتیجه انتخابات را پیش بینی کرد. هر چند اردوغان برگ برنده های زیادی در دست دارد ولی در سال های اخیر نیروهای اپوزیسیون او نیز قدرتمندتر شده اند به گونه ای که دو انتخابات شهرداری ها در آنکار و استانبول را مخالفان او برده اند و حتی گفته می شود شاید رقیب اصلی اردوغان، این بار از شهرداری آنکارا بیاید: “منصور یاواش” شهردار پایتخت که در سال ۲۰۲۱ عنوان بهترین شهردار جهان را از آن خود کرد.
با این حال از خانم مرال آکشنر، رهبر حزب خوب و کمال کلیچدار اوغلو رهبر قدیمی ترین حزب جمهوری ترکیه (جمهوری خلق) نیز به عنوان کاندیداهای احتمالی یاد می شود.
نکته دیگر این که در ائتلاف شش گانه، جای بسیاری از مخالفان دیگر اردوغان به ویژه کردها خالی است و رأی آنها، هر چند برای اردوغان نخواهد بود ولی به سبد ائتلاف نیز ریخته نخواهد شد.
در هر حال باید منتظر انتخابات و شمارش آرا بود تا مشخص شود که قطار ترکیه با لوکوموتیو “عدالت و توسعه” و هدایت “اردوغان” ادامه مسیر می دهد یا آن که با روی کار آمدن مخالفان، حتی ریل گذاری ها نیز تغییر خواهد کرد؟
منبع:عصر ایران