زیباترین متن، پیامک و جملات روز جمعه

زیباترین متن، پیامک و جملات مخصوص روز جمعه را در این مطلب برای شما عزیزان گردآوری کرده ایم.
تصویر زیباترین متن، پیامک و جملات روز جمعه

به گزارش سایت خبری پرسون، روزهای جمعه بسیار خاص هستند و غروب روز جمعه برای بعضی ها ممکن است خوشایند نباشد. در این بخش مجموعه متن و جملات خاص روز جمعه را گردآوری کرده ایم. در ادامه جملات شاد، غمگین، کوتاه، بلند و عاشقانه روز جمعه را می خوانید.

عاشقانه روز آدینه را می خوانید.

جملات و متن های شاد برای روز جمعه

روز جمعه بخیر!
باشد که نسیم صبحگاهی این جمعه زیبا
همه سختی‌های هفته گذشته را از ذهنت پاک
و تو را از انرژی فراوان برای شروع یک هفته پر تلاش سرشار کند.

***

دلتنگی که شعر نمی خواهد

کافیست بنویسی

عصرهای جمعه

بلندترین

و دلگیرترین شعر جهان را سروده ای

بگو لبخندهایت را کدام جمعه بازار می فروشی …

جانم برای تو

لبخند هایت مال من

***

نبودنت

تمام روزهای هفته

قلبم را به درد می‌ آورد

اما جمعه که می‌ شود

جای خالی‌ ات

طور دیگری تیر می‌ کشد

جمعه‌ها باید که فارغ شد
از این شهرِ شلوغ
دور شد از قیل و قال
جمعه یعنی حال خوش
جمعه یعنی؛ بی خیال

***

جمعه تون شاد
زندگی هدیه‌ای است
که هر بامدادکه بر می‌خیزیم
روبان‌های دور آن را با عشق باز میکنیم
هدیه امروزتون شادی خوشبختی و یه دنیا زیبایی

همین تو، که حتى فکرَش را هم نمیکنى
میتوانى دلیلِ حالِ خوبِ
جمعه هاى یک نفر باشى…
خودَت را دریغ مکن

چرا جمعه را محکوم به کلافگی
و بی حوصلگی می‌کنیم؟
من جمعه‌ها خوشحال ترم ….
چون یک هفته دیگر
از دوست داشتنت را
با عشق به پایان رساندم.

دلت که گرفته باشد
با صدای ترانه که هیچ
با صدای دست فروش دوره گرد هم
گریه می‌ کنی
و این است شرح حال غروب جمعه های من

یک روز می‌افتد؛ آن اتفاق خوب را می‌گویم …
من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم.
هر لحظه، هر روز، هر جمعه … السلام علیک یا صاحب الزمان

یاد تو قرن هاست که در جمعه حاضر است.

***

همه گویند به امید ظهورش صلوات
کاش این جمعه بگویند به تبریک حضورش صلوات
« اللّهم عجّل لولیک الفرج »

کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد / سوار صاعقه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه ز عطر بهشتی گل یاس / بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد
چشم در راهیم، اما قاصدی در راه نیست / جمعه هم آمد، ولی آن جمعه دلخواه نیست
ما کجا و نورباران شب دریا کجا / قطره در خواب و خیالِ جذر و مد ماه نیست

بی تو هر جمعه
گرفتارِ غروبیم.‌
نمی‌آیی چرااا!

جمعه ها
تمام دردهایش را
با صبح آغاز میکند
با سکوتش
جان آدم را به لبش می رساند
به غروب که می رسد
پر می‌ شود از بغض
پشت پنجره ی خیال که باشی
با او می گریی

از روز، غروبش
از هفته، جمعه اش
از سال، پاییزش
و از من، تمامم دلگیر است.

جمعه مرد بی معشوقه ایست
با پیرهنی چروک
که تنهایی اش را
لای شعرهایش
پک می‌زند
فقط عصرها
کمی خاکستری تر

***

به جمعه که میرسم
یاد تو مرا بیشتر به سمتت میکشاندم
به غروبش که میرسم
دیگر در اینجا نیستم و
میروم به اغما نمیدانم
شاید در عصر جمعه
عاشق‌ترین مجنون
رشته‌های احساسش پاره شده
که این چنین دلگیر است.

جمعه یعنی پشت یک پنجره
وسط ازدحام نبودنت، غرق شدن
جمعه یعنی تو، وقتی که نیستی

چه دلگیر است هم جمعه باشد
هم ابر باشد هم باران باشد
هم خیابان خیس باشد.
اما نه چشمی نگران
نه دستی برای فشردن
نه پایی برای قدم زدن
نه نگاهی برای زل زدن

روز‌ها را در انتظار آدینه
یکی پس از دیگری سر میکنم
غروب جمعه
خیال تو و جشن دلتنگی من
چه مراعات النظیر بی نظیری

جمعه ها دارد دلم، حال و هوای دیگری
می پرد برق از نگاهم، با صدای هر دری
شوق دیدار تو دارم، خسته ام از بی کسی
خوشبحال هر که دارد، در کنارش دلبری

متن غمگین ویژه روز جمعه

شنبه‌های آفتابی هم بدونِ تو
با بغض سر میشود…
حسابش را بکن
غروبِ جمعه هایِ بارانی
بدونِ تو چه حالی دارم…

به روز‌هایی رسیده ام که دیگر چند شنبه هایش مهم نیست
آدم‌ها و روزهایش همه جمعه شده اند!

نه اینکه رفتن بلد نباشم‌ها
من فقط مى خواهم
حداقل براىِ تو
جمعه‌ها غم انگیز نباشد…

سالی که بر من و تو گذشت
فقط سیصد و شصت و پنج روز نبود!
جمعه‌ها را باید، دو روز حساب کرد…!

جمعه باشد
غروب باشد
دریا هم باشد
تو نباشى
این خودش غمگین‌ترین شعر جهان است

دوباره جمعه و دلواپسی ها
غبار کوچه ها و بی کسی ها
و چشمانی که تار عنکبوتی
نموده مهر و مومش تا بیایی

جمعه
همه چیز تعطیل است
اِلا دوست داشتن تو

***

چه جمعه زیبایی خواهد بود
وقتی …
بهترین‌ها را برای دیگران بخواهید.

***

جمعه‌ها زیبا باشید
زیبا سخن بگوئید
زیبا فکر کنید
زیبا بنگرید
مثل چشمه زلال باشید
مثل ساحل آرام باشید
خواهید دید که دیگران
مثل دریا بیقرارتان می‌شوند.

***

بگو لبخندهایت را کدام جمعه‌بازار می‌فروشی …
جانم برای تو
لبخندهایت مال من

***

جمعه ات به خیر
هر کجا هستی به یاد من باش
من با تو چای نوشیده ام
سفر‌ها کرده ام
از جنگل
از دریا
از آغوش تو شعر‌ها نوشته ام
رو به آسمان آبی پرخاطره
از تو گفته ام
تو را خواسته ام
آه ‌ای رویای گمشده
هر کجا هستی
جمعه ات بخیر …

جمعه‌ ها باید که فارغ شد

از این شهرِ شلوغ

دور شد از قیل و قال

جمعه یعنی حالِ خوش

جمعه یعنی؛ بی‌ خیال

***

جمعه یعنی

نفست تنگ هوایی ست

که پر از دلتنگی ست …

***

اگه روز و شبِ دنیا

یه عمرِ غرق تشویشه

یه جمعه این کلافِ کور

به دست عشق وا میشه

***

آرامش یعنی

عصر جمعه از کابوس بپرم

ببینم نشسته‌ ای

و موهایت را می‌ بافی

***

جمعه باشد

غروب باشد

دریا هم باشد

تو نباشى

این خودش غمگین‌ ترین شعر جهان است

***

چرا جمعه را محکوم به کلافگی

و بی‌ حوصلگی می‌ کنیم ؟

من جمعه‌ ها خوشحال‌ ترم

چون یک هفته دیگر

از دوست داشتنت را

با عشق به پایان رساندم

***

غروبِ جمعه را دوست دارم
به خاطرِ دلتنگی ات
که
آرام
آرام
سرت
را
روی شانه ام می گذارد

وقتی نباشی جمعه می‌ بارد

عصرِ وخیمی در دلش دارد

آنقدر می‌ بارد که داغش را

بر واژه‌ های شعر بگذارد !

جمعه بانوی سپید پوشی است

که دلش بی نصیب از پناه چترها

خیس خیس می‌ رقصد در انتظار آمدنت

گمان کنم

بازار بیقراری‌ هایش

گرم گرم است

***

جمعه تون شاد

زندگی هدیه ای است

که هر بامدادکه بر می خیزیم

روبان های دور آن را با عشق باز میکنیم

هدیه امروزتون شادی خوشبختی و یه دنیا زیبایی

***

یک جمعه بود و یک عمر

آن روز آشنایی

ای کاش آشنا جان

این جمعه هم بیایی

***

جمعه ات به خیر

هر کجا هستی به یاد من باش

من با تو چای نوشیده ام

سفرها کرده ام

از جنگل

از دریا

از آغوش تو شعرها نوشته ام

رو به آسمان آبی پرخاطره

از تو گفته ام

تو را خواسته ام

آه ای رویای گمشده

هر کجا هستی

جمعه ات بخیر …

***

جمعه ها زیبا باشید

زیبا سخن بگوئید

زیبا فکر کنید

زیبا بنگرید

مثل چشمه زلال باشید

مثل ساحل آرام باشید

خواهید دید که دیگران

مثل دریا بیقرارتان می شوند

***

اگر من بزرگ نمی شدم پدربزرگ هنوز زنده بود

موهای مادرم سفید نمی شد

مادربزرگ در ایوان خانه باز می خندید

تنهایی معنایش همان تنها بودن در اتاقم بود

غروب جمعه برایم انقدر دلگیر نبود

چقدر گران تمام شد بزرگ شدن من

***

من و تو که خوب میدانیم

جمعه سال هاست که هیچ داستان خوشایندی ندارد

پس بیا از همین الان

به استقبال عصر دلگیر جمعه برویم

غروب جمعه را دوست دارم !!

به خاطر دلتنگی ات …

که

آرام

آرام

سرت را

روی شانه ام می گذارد …

***

جمعه ها را نمیشود به تنهایی سپری کرد

باید کسی را داشته باشی

تا ساعت های تنهایی ملال آور را به پایان برسانی

کسی که از جنس خودت باشد

نگاهت را بخواند، بغض صدایت را بفهمد

جمعه ها باید کسی را داشته باشی

تا دستانش را در دستانت بگذاری و تمام شهر را قدم بزنی

کسی که در کنارش زمان و مکان را از یاد ببری

جمعه ها به تنهایی تمامت میکنند اما تمامی ندارند

***

منتظرم که جمعه بیاید و

همه ی تقصیر ها را

بندازم گردن آن بیچاره

اصلا خودم هم میدانم

روزها هیچ تقصیری ندارند …

تو نیستی و هر روز پر از دلتنگی ام …

چه فرقی می کند سه شنبه باشد یا جمعه

منبع:روزانه

458178

سازمان آگهی های پرسون