چهره‌ها یک به یک با رسانه ملی قهر می‌کنند. هر یک به دلیلی. اما انگار هنوز صداوسیما متوجه پیامد این قهر هنری نشده و خود را در رقابت با هنرمندان دارای دست برتر می‌بیند. این نگاه اما چقدر درست است؟
به گزارش سایت خبری پرسون، شاید صدا و سیما در هیچ زمانی به اندازه مقطع کنونی در انزوا به سر نمی برده است. اگرچه تعداد مخاطبان تلویزیون و رادیو مدت ها است روند کاهشی پیدا کرده اما صدا و سیما هیچگاه مانند زمان کنونی در ساخت برنامه و همکاری با هنرمندان در سختی و مضیقه نبوده است. حالا می‌توان اعلام کرد رسانه به اصطلاح ملی به معنای واقعی کلمه "منزوی" شده است.
طی چند ماه گذشته اتفاقات سیاسی مختلفی در کشور رخ داده است. متاسفانه صدا و سیما مانند روند چند سال اخیر واکنش درست و همه جانبه ای به این حوادث نداشت. این اتفاقات باعث دلسردی گروهی از هنرمندان و برنامه سازان از صدا و سیما و قطع همکاری با آنان شد.
البته دوری هنرمندان و برنامه سازان از صدا و سیما فقط به حوادث اخیر ارتباط ندارد. این حوادث بیشتر باعث عمیق شدن شکاف میان نهاد صدا و سیما و برنامه سازان و فعالانش شد. مدیریت جدید صدا و سیما از مدتی پیش شروع به قطع همکاری با ستارگان مهم خود کرد. از عادل فردوسی پور تا سروش صحت، همه این افراد که روزی برند صدا و سیما بودند با مدیریت اشتباه کنارگذاشته شدند. این روند در چند ماه اخیر شدت گرفت و سرانجام باعث شد معکوس شده و این بار هنرمندان و برنامه سازان پیش دستی کرده و از صدا و سیما دور شوند.
برهوت در صدا و سیما
برای فهم دقیق آنچه رخ داده بهتر است مروری بر وضعیت فعلی صدا و سیما داشته باشیم. جام جهانی ۲۰۲۲ که می توانست ویترین تلویزیون باشد بدل به یک کابوس برای مدیران بخش ورزشی صدا و سیما شد.
صدا و سیما چند برنامه اختصاصی برای پوشش و تحلیل بازی های جام جهانی ساخت اما اکثر این برنامه ها فاقد کارشناس و تحلیلگر بودند، تا جایی که در یکی از این برنامه ها، شخص جواد خیابانی که مجری برنامه بود، وظیفه کارشناسی را هم بر عهده گرفت. شبیه چنین اتفاقی در شبکه ۳ نیز رخ داد. میثاقی و احمدی که اجرای برنامه مخصوص جام جهانی را بر عهده داشتند، همزمان تحلیل و کارشناسی بازی ها را هم بر عهده گرفتند و فقط چند ارتباط اسکایپی با بازیکنان و تحلیلگران خارجی برقرار کردند و از هیچ کارشناس داخلی استفاده ننمودند.
اتفاقی که در جام جهانی افتاد، در ویژه برنامه شب یلدا نیز تکرار شد. در حالیکه سال‌های قبل افرادی چون احسان علیخانی، رامبد جوان، رضا رشیدپور و ... میزبانان برنامه های ویژه شب یلدا بودند، در جشن شب یلدای سال ۱۴۰۱ بهروز افخمی، علی مسعودی (مشهدی) و مهران رجبی اجرای ویژه برنامه های این شب را بر عهده دارند. این سطح از تفاوت آن هم در طول کمتر از یک سال باعث حیرت بسیاری از تحلیلگران رسانه شده است.
راه حل صدا و سیما: انکار مشکل از بیخ و بن
مشکل بزرگ این است که صدا و سیما نمی خواهد با واقعیت روبه رو شود. محسن برمهانی، معاونت سیمای جمهوری اسلامی ایران کمبود مجری و برنامه ساز در صدا و سیما را به کل رد کرده و حتی گفته عدم فعالیت رامبد جوان و احسان علیخانی به صدا و سیما ارتباطی ندارد و آنها مشکلی با تلویزیون ندارند. این در حالی است که آن دسته از مجریان و برنامه سازان صدا و سیما هم که به نسبت رامبد جوان و مهران مدیری شهرت کمتری دارند، از صدا و سیما کنارگذاشته شده یا خود کنار رفته اند.
محمدرضا یزدانپرست، مجری باسابقه و مطلع برنامه های اجتماعی و برادران صفاریان پور که برنامه های علمی می ساختند دیگر فعالیت قابل اعتنایی در صدا و سیما ندارند و برنامه علمی شبکه سه یعنی "یورانیوم" را سید بشیر حسینی که مدتی داور برنامه عصر جدید بود و به وضوح فاقد قدرت و کاریزمای اجرا است، بر عهده دارد.
در فضای مجازی انتقادات زیادی به وضعیت فعلی صدا و سیما می شود. بسیاری معتقدند مدیریت جدید رادیو و تلویزیون فقط به دنبال این است که کنداکتورهای خود را پر کند و به کیفیت برنامه های ساخته شده اعتنایی نمی‌کند. نکته جالب این است که حتی طیف فعالان موافق شرایط فعلی نیز رکود برنامه سازی در صدا و سیما را پذیرفته اند اما اشکال آن را به گردن بازیگران، کارگردانان و برنامه سازان می اندازند.
آنچه مشخص است این است که تا صدا و سیما و مدیریت آن بروز اشکال و بحران را نپذیرد، مساله حل نمی شود. مدیران صدا و سیما با بودجه بالای حاکمیتی، نپذیرفته اند که منزوی شده و مخاطبان و برنامه سازان با آن قهر کرده‌اند. آنها قبول ندارند که سریال ها، جُنگ ها، مسابقه ها و حتی تاک شو های آنها کسل کننده بوده و افراد زیادی آنها را دنبال نمی کند. تا زمانی که این معضل توسط مدیران صدا و سیما پذیرفته نشود، هیچ تغییری در رادیو و تلویزیون ایجاد نخواهد شد و رسانه به اصطلاح ملی با سرعت زیاد در نگاه مخاطب سقوط خواهد کرد.
منبع: خبر فوری
