به گزارش سایت خبری پرسون، یک دانشمند با سرپیچی از ۷۰ سال حدس و گمانهای پیدرپی، جرأت کرده است اعلام کند که معمای مثلث برمودا "حل" شده است؛ با این ادعا که در وهله اول هیچ رازی وجود نداشته است.
کارل کروزلنیکی اصرار دارد که دلیل ناپدید شدن بسیاری از کشتیها و هواپیماها بدون هیچ اثری در منطقه بین برمودا، فلوریدا و پورتوریکو، ربطی به بیگانگان یا پرتوهای انرژی از شهر گمشده آتلانتیس ندارد.
درعوض، دانشمند استرالیایی "افشا" کرد، تعداد بالای ناپدید شدن ها ناشی از خطای ساده انسانی به اضافه آب و هوای بد است.
کروزلنیکی در این خصوص گفت:" نه تنها مثلث برمودا معروف به «دریای هودو»، «مثلث شیطان»، «برزخ گمشدهها» و دیگر عناوین خوش تیتر یک مساحت بزرگ، ۷۰۰۰۰۰ کیلومتر مربع را پوشش میدهد بلکه ۲۷۰۰۰۰ مایل مربع از اقیانوس را نیز شامل میشود."
وی در ادامه گفت:" برمودا نزدیک خطوط شلوغ ترافیکی و قاره آمریکا است و زمانی که تعداد ناپدید شدنها را با تعداد زیادی کشتیها و هواپیماهای عبوری از مثلث برمودا مقایسه میکنید، متوجه میشوید که اصلاً هیچ چیز غیرعادی در این منطقه وجود ندارد."
او گفت:" طبق گزارش لویدز لندن و گارد ساحلی ایالات متحده، تعداد افرادی که در مثلث برمودا مفقود شدهاند، بر اساس درصد بسیار طبیعی است و با سایر نقاط دنیا در شرایط مشابهی قرار دارد."
کروزلنیکی از دست رفتن پرواز ۱۹ را آغاز کننده داستان مثلث برمودا عنوان کرد؛ حادثهای که به راحتی با شواهد علمی قابل توجیه است.
پرواز ۱۹ به پرواز پنج فروند بمب افکن تیبیاف اونجر اشاره میکند که در پنجم دسامبر ۱۹۴۵ بر فراز مثلث برمودا پس از قطع ارتباط رادیویی با پایگاه خود، ناپدید شدند و هیچ اثری از آنها یا ۱۴ خدمه آنها یافت نشد.
حتی وحشتناک تر، بعداً ادعا شد که یک هواپیمای دریایی PBM-Mariner که در آن شب در یک مأموریت جستجو و نجات برای یافتن پرواز ۱۹ اعزام شده بود، به همراه ۱۳ خدمه ناپدید شده است.
در غیاب دانش یا بررسی حقایق، حدس و گمان در مورد پرواز ۱۹ تبدیل به یک صنعت رو به رشد شد، به ویژه پس از سال ۱۹۶۴، زمانی که نویسنده وینسنت گادیس نظریه های خود را در مقاله ای با عنوان مثلث مرگبار برمودا مطرح کرد.
کروزلنیکی علاوه بر اشاره به اینکه لویدز لندن با تجزیه و تحلیل آماری گادیس مخالف است، توضیحات سادهای برای از دست دادن پرواز ۱۹ ارائه کرد.
برای شروع، او گفت، علیرغم گفته گادیس، گشت در شرایط نامطلوبی قرار داشت، "آب و هوای خوبی نبود و ارتفاع امواج به ۱۵ متر میرسید."
کروزلنیکی افزود که تنها خلبان با تجربه در این پرواز، رهبر آن، ستوان چارلز تیلور بود و خطای انسانی او احتمالاً در این تراژدی نقش داشته است؛ او در سر ساعت پرواز را شروع نکرد و دو بار پیش از این سابقه گم شدن و رها کردن هواپیمای خود را داشته است.
او افزود که رونوشت های رادیویی قبل از ناپدید شدن گشت زنی، به وضوح نشان می دهد که پرواز ۱۹ از موقعیت خود مطمئن نبوده است.
رونوشتها نشان میدهند که ستوان تیلور فکر میکرد قطبنمایش خراب شده است و او بالای فلوریدا کیز - رشتهای از جزایر که تا جنوب غربی سرزمین اصلی ایالات متحده امتداد دارد - است، در حالی که در واقع تحلیلهای بعدی توسط کارکنان زمینی نشان میدهد که او در جنوب شرقی، نزدیک یک جزیره در باهاما بوده است.
کروزلنیکی گفت که ستوان تیلور نظر خلبان جوانی را که میگفت باید به سمت غرب پیچید را رد کرد و اصرار داشت گشتی به سمت شرق پرواز کند و ناخواسته آنها را به سمت اقیانوس اطلس، بالای آبهای عمیق، جایی که یافتن هواپیماها یا اجساد غرقشده دشوارتر میشود، برد.
کروزلنیکی گفت:" اگر متن های رادیویی را بخوانید، برخی از خلبانان جوان می گویند چرا به غرب پرواز نمی کنیم؟ و خلبان می گوید: چرا به شرق پرواز نکنیم؟"
با این حال، باید دید که آیا کروزلنیکی، کارشناس علمی محبوب تلویزیون و رادیو استرالیا، در تلاش خود برای بستن دفتر معمای " مثلث برمودا " موفق خواهد شد یا خیر.
تلاش های بسیار مشابهی در گذشته در این خصوص انجام شدهاست؛ لویدز لندن گفته است که ناپدید شدن وسایل حمل و نقل در مثلث برمودا به همان سرعتی که در هر جای دیگری رخ می دهد حداقل از سال ۱۹۷۵ تا کنون در حال رخ دادناست.
با این حال، آن سال، سال بدی برای حذف مثلث برمودا بود، زیرا کتاب مثلث برمودا چارلز برلیتز، که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، در راه فروش ۲۰ میلیون نسخه به ۳۰ زبان بود.
در سال ۱۹۷۷ مثلث برمودا چنان جذابیت پیدا کرد که استیون اسپیلبرگ در فیلم تخیلی خود یعنی برخورد نزدیک از نوع سوم، که خدمه پرواز ۱۹ در آن توسط بیگانگان ربوده شده بود، به آن اشاره کرد.
در سال ۱۹۹۷ یک سخنگو این ادعا را تأیید کرد که «تلفات مثلث برمودا به اندازه سایر پهنه های وسیع اقیانوسی است» و افزود که حق بیمه برای سفرهای دریایی از طریق مثلث برمودا بیشتر از هر سفر دریایی معمولی دیگری نیست.
با این حال، این قبیل گفتهها تأثیر چندان قابل توجهی نداشته است و کماکان داستانهای تخیلی در خصوص مثلث برمودا مخاطب خاص خود را دارد.