به گزارش سایت خبری پرسون، البته که عملکرد نهچندان حرفهای دولت دوازدهم در سر و سامان دادن به موسیقی ملی در روزهایی که سالنهای کنسرت تعطیل و مجوزهای انتشار تکتراک و آلبوم، با تاخیر بیش از اندازه همراه بود، سبب بغرنجتر شدن این وضعیت شد. وخامت کار به جایی رسید که برخی از فعالان این حوزه، ناچار به فروش ساز خود شدند که این وضعیت، در چند مورد که با انتشار خبر در فضای مجازی همراه شد، موجی از خشم و عصبانیت را نسبت به مدیریت این بازار توسط دولت وقت به همراه داشت.
فارغ از این اتفاق، دولت دوزادهم هیچ برنامهای برای ساماندهی کلاسها و آموزشگاههای موسیقی نداشت و آنها را نیز به مانند سالنهای سینما، با هر تغییر رنگ کرونایی، دستخوش محدودیت قرار میداد.
مجموعه این عملکرد سبب شد تا فضای موسیقی و علیالخصوص فعالان حاضر در آن، روزهایی ناامیدکننده را تجربه کنند که هیچ کورسوی امیدی را برای تداوم فعالیتها و حرفه اصلی خود نمیدیدند.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم و مطابق با شناساییهای دقیقی که صورت گرفت، حمایت از حوزه موسیقی به عنوان یکی از اهرمهای اصلی دولت در حوزه فرهنگ مورد توجه قرار گرفت.
تا به آن مدت، ایران در زمره کشورهایی قرار گرفت که طولانیترین تعطیلی کنسرت را تجربه کرده بود و علیرغم تمامی قولهایی که درباره برگزاری کنسرت داده میشد اما در عمل، اتفاقی برای این حوزه رخ نداد.
برگزاری کنسرت که طی آن، زمینه درآمدزایی برای خوانندگان، نوازندگان، دفاتر موسیقی و البته سالنداران را به همراه داشت، به یکی از مطالبات برحق فعالان این حوزه تبدیل شد. اتفاقی که در ماههای ابتدایی روی کار آمدن دولت سیزدهم و با برداشتن بروکراسیهای وقتگیر محقق شد تا علاوه بر این کسب درآمد و چرخش اقتصاد موسیقی، حال عمومی جامعه نیز به سمت شادی بیشتر سوق پیدا کند.
این مهم در شرایطی رخ داد که سالنهای کنسرت نیز به مانند سالنهای سینما، با تمام ظرفیت به اجرای برنامه پرداخت که این اتفاق، سبب گسیل بخش قابل توجهی از جمعیت کشور به سمت این سالنها شد. این نهضت کمکم رونق گرفت و در یک بازه زمانی کوتاه، تقریبا تمامی استانهای کشور، از نعمت کنسرت برخوردار شدند و در فاصله اندکی پس از برگزاری این کنسرتها، اجرای زنده به دیگر شهرهای استانها نیز کشیده شد تا در این فاصله، تقریبا تمامی خوانندگان کشور، اجراهایی زنده را در تهران و شهرستان به اجرا بگذارند که تعداد آن به بیش از 600 اجرای زنده تا پایان سال 1400 رسید.
این عملکرد در نتیجه بها دادن به محرومیتزدایی و گسترش عدالت فرهنگی در سراسر کشور به وقوع پیوست و طی آن، شهروندان شهرستانهای مختلف نیز توانستند با قیمت بسیار پائینتر به نسبت پایتخت، مخاطب اجراهای زنده خوانندگان محبوب خود باشند.
این اتفاق مهم در حوزه موسیقی همزمان شد با تسریع در ارائه مجوزهای آلبوم و تکتراک. این رویکرد سبب شد تا استودیوهای موسیقی نیز که در ایام کرونا، متحمل زیانهای هنگفت شده بودند، به چرخه فعالیت نرمال خود بازگشته و روزهای شلوغ کار را تجربه کنند.
اتفاق مثبت دیگری که طی یکسال نخست فعالیت دولت سیزدهم در حوزه موسیقی به وقوع پیوست، حمایت از چرخه کاری آموزشگاههای موسیقی بود. آموزشگاههایی که در ایام کرونا، تحت کوچکترین حمایت از سوی دولت دوزادهم قرار نگرفته بودند و اجازه فعالیت ولو محدود را نیز نیافته بودند، با آغاز به کار دولت سیزدهم، دربهای خود را گشودند و بدون هیچ محدودیتی، فعالیتهای حرفهای خود را از سر گرفتند. فعالیتی که طی آن، چندین هزار نفر از اساتید و هنرجویان توانستند فعالیت موسیقایی خود را ادامه دهند.
این بازگشایی از آن حیث مهم به نظر میرسد که طیف گستردهای از علاقمندان و فعالان حوزه موسیقی، فعالیت خود را دوباره آغاز کردند که این کار، علاوه بر درآمدزایی در تمامی کشور، در حوزه تربیتی موسیقی نیز خود را نشان داده و اهرم به زمین مانده در این بخش را به خوبی هدایت کرد.
البته که برگزاری جشنواره موسیقی فجر نیز سبب تکمیل این چرخه در سال 1400 بود. جشنوارهای که با استقبال خوانندگان حوزههای مختلف موسیقی و البته مخاطبان مواجه شد و بلیتهای اجراهای مردمی در کوتاهترین زمان ممکن به فروش رفت.
مجموعه این اقدامات در سال 1400 که کمتر کسی گمان میبرد موسیقی بتواند تا سالها روی پای خود بایستد، سبب شد تا این حوزه، بسیار زودتر از آن چیزی که انتظار میرفت، به چرخه طبیعی فعالیت خود بازگردد. این اقدامات، چرخه اقتصادی موسیقی که در دوران کرونا، کاملا از کار افتاده بود را دوباره رونق بخشید و سبب شد تا در روزهایی که بسیاری از کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای جهان، اجراهای زنده و آموزشگاههای موسیقی خود را به دلیل ناتوانی در مهار ویروس کرونا تعطیل کرده بودند، اما در ایران، تمامی جریانات حوزه موسقی بدون کمترین تلفات و اتفاقات ناخوشایندی، به جریان معمول خود نزدیک شود.
در سال جاری نیز موسیقی، به حیات طبیعی خود ادامه داد و ایران، یکی از پراجراترین کشورهای جهان لقب گرفت که طی آن، تمامی خوانندگان فعال در حوزههای مختلف موسیقی، در شهرهای کوچک و بزرگ کشور به روی صحنه رفتند و توانستند طی چهار ماه، یک رکورد خارقالعاده از تعداد اجرای زنده در یک کشور را به ثبت برسانند.
البته که اجرای سرود سلام فرمانده و اشاعه این حرکت به چندین کشور جهان و برگزاری نخستین دوره از جشنواره سرود فجر، از دیگر دستاوردهای دولت سیزدهم در حوزه موسیقی به شمار میرود که با استقبال خیرهکنندهای از سوی مخاطبان و فعالان این حوزه به سرانجام رسید.
البته که در این بین نباید از معدود مواردی که سبب برهم خوردن کنسرت شدند، به سادگی عبور کرد. در این ماجرا باید به دو نکته مهم اشاره کرد: نخست آنکه تیم موسیقی دولت سیزدهم، هیچ نقشی در این تعطیلیها نداشت و تا توانست، مساعدتهایی در این زمینه به انجام رساند تا مشکل هر چه سریعتر رفع شود و دوم هم آنکه، تعداد این موارد به اندازه انگشتان یک دست هم نبود حال آنکه مواردی از این دست در دولتهای گذشته به اندازهای زیاد بود که تبدیل به یک رویه شده بود و تا مدتها اعتراضهایی را به همراه داشت.
با این حال، کارنامه دولت سیزدهم در مدیریت موسیقی، قابل قبول است. اگرچه با توجه به گسترده بودن این بازار و تعدد فعالان این حوزه، به نقطه مطلوب نرسیدهایم اما اهتمام دفتر موسیقی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر گسترش نشاط اجتماعی سبب شده تا امیدهای بسیاری نسبت به تقویت این روند در دومین سال دولت مردمی به وجود بیاید. امیدواریهایی که با توجه به نگاه مثبت دولت و مدیران حوزه موسیقی آن، کاملا دستیافتنی و قابل تحقق است.