به گزارش سایت خبری پرسون، محسن پیرهادی، نماینده تهران در نامهای سرگشاده به سردار حسین اشتری،فرمانده کل نیروی انتظامی با انتقاد از سبک برخورد برخی ماموران گشت ارشاد با زنان در روند اجرای قانون عفاف و حجاب نوشت:تاکید و توصیه رهبرمعظم انقلاب بر مدارا و نهی ایشان از نفرت پراکنی در بخشی از جامعه، موید اهمیت سبک و روش اجرای قانون عفاف و حجاب است و تکلیف را برهمگان و به ویژه نیروی محترم انتظامی به عنوان ضابط اجرای آن آشکار میکند.سبک و روشی که نیازمند آموزش ضابطان و ماموران نیروی انتظامی در این زمینه است، خوش رویی، داشتن سعه صدر و تقید به حفظ حرمت و عزت نفس شهروندان است.
او در ادامه این نامه آورده است که متاسفانه به رغم این تاکیدات و سفارشات رهبری معظم انقلاب در برخی موارد که امیدوارم به صورت معدود و محدود بروز یافته باشد، بعضا سبک مواجهه ماموران گشت ارشاد با زنان کم حجاب در سطح شهر شایسته عنوان نیروی انتظامی که بنا بر هویت ذاتی اش قراراست حافظ و مامن شهروندان ورای دین و ملیت شان باشد نیست.
عضو کمیسیون امورداخلی کشور و شوراها در ادامه این نامه میافزاید که متاسفانه آنطورکه در مواردی محل گلایه برخی خانوادهها وشماری از زنان قرارگرفته است. برخوردهای مختلف و سلیقه ای با پوشش زنان از سوی برخی ضابطان، هدایت آنها به ونهای گشت ارشاد، استفاده از ادبیات نامناسب، تحقیر و برخورد نامناسب برخی از ماموران زن در محل بازداشتگاه و بعضا برخورد با زنان بازداشت شده از قبیل هُل دادن از جمله موارد یاد شده است. موارد این چنینی نه در شان زنان ایران اسلامی است و نه زیبنده مجریان طرح حجاب و عفاف که خود عنوان طرح، گواه چرایی و چگونگی اجرای آن است.
او با تاکید بر اینکه اجرای قانون نباید به روندی برای تخریب یا تعرض به جایگاه شماری از زنان کشور بدل شود و یا مستمسکی برای بهانه جویی معاندان نظام و مدافعان دروغین حقوق زنان در خارج از مرزها قرار گیرد. در ادامه این نامه آوردهاست که توجه به این نکته نیز ضروری است که بنا به فسلفه ذاتی تشکیل نیروی انتظامی ،این نهاد باید مامن مردم باشد، چرا که پناه مردم در انواع آسیبها و بزههایی که در شهر بروز مییابد نیروی انتظامی است و اگر این نگاه از مردم سلب شود و آرامش و آسایش مطلوب که در ذات نیروی انتظامی تجلی یافته را نیابند به کجا باید پناه ببرند و از که باید مدد بگیرند؟ حتما واقفید که اگر حس امنیتاجتماعی و اعتماد عمومی مردم به این سازمان خدشه دار شود جبران آن امری دشوار و پر خسران خواهد بود. زنی رها شده در شهر اگر بنا به تجربه شخصی اش برای مدد گرفتن از نیروی انتظامی به عنوان ماموران و حافظان امنیت شهر حس امنیت نداشته باشد و از هراس فرم پوشش و سبک ظاهر از پناهجویی به نیروی انتظامی بازبماند و چشم بر تعدی و تعرضی که به او صورت گرفته شده ببندد تکلیف مجرم و متخلف و متعرض به زنان هرچند انگشت شمار چه میشود و مسئولیت این گریز بر عهده چه کسی خواهد بود؟
او همچنین در پایان این نامه خطاب به سرداراشتری تاکید کرده است که امیدوارم تدبیری بیاندیشید که در مواردی که حقی از زنان را تضییع شده هرچند محدود و معدود مورد رسیدگی قرار گیرند و زین پس در اجرای این طرح مهم و حساس مامورانی زمام کار را در دست گیرند که خود در جزییات قانون متعهد و بر حقوق شهروندی و شعائر دینی و اسلامی و حق عامه واقف باشند.
متن کامل نامه پیرهادی به فرمانده نیروی انتظامی کشور به شرح زیر است:
برادر گرامی سردارسرتیپ پاسدار حسین اشتری
فرمانده کل محترم انتظامی جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
وظیفه ذاتی و شرعی نیرویانتظامی جمهوری اسلامی ایران برقراری نظم و امنیتداخلی کشور وحفاظت از ارزشهای اسلامی است، ماموریتی دشوار و با حساسیت بالا که البته کارنامه و رویکرد نیروی انتظامی در این وادی سرشار از موفقیت و دستاوردهای قابل تجلیل و تقدیر است.
در این میان اما متاسفانه سبک اجرای قانون عفاف وحجاب از سوی نیروی انتظامی به عنوان ضابط در برخی موارد بحث برانگیز شده و محل گلایه برخی از خانواده ها قرارگرفته است. در همین راستا پیرو بازگشت پر تعداد و پر انرژی گشتهای ارشاد ذیل طرح اجرای قانون عفاف وحجاب به سطح شهرها، به عنوان وکیل مردم عزیز ایران نکاتی را در قالب دغدغه به حق مردم از ضابطان خدوم نیروی محترم انتظامی مطرح میکنم که امیدوارم رسیدگی و توجه به آنها که در راستای طرح ارتقای امنیت اجتماعی است، هم منجر به ارتقای حس امنیت اجتماعی- روانی شهروندان شود و هم به تقویت جایگاه و محبوبیت نیروی انتظامی منجرگردد.
اجرای قانون عفاف و حجاب یکی از پرمناقشه ترین مباحثی است که در همه دولتهای پس از انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفته و بنا به رویکرد اجتماعی- سیاسی دولتها در روند و سبک اجرا، فراز و فرودهایی داشته است، اما آنچه که در همه ادوار مشترک بوده تاکید و توجه بر رعایت ارزشها و شعائر دینی بوده است، کما اینکه اولین سازماندهی در این حوزه در دولتسازندگی کلید خورد و راهکارهای 16 گانه طرح حجاب و عفاف در دولت اصلاحات تدوین شد، در دولت نهم قانون عفاف و حجاب تصویب و جهت اجرا به نیروی انتظامی ارجاع شد. این روند گواهی میدهد که در همه دولتها دغدغه اجرای طرح یا قانون عفاف و حجاب وجود داشته وسیاست کلان و اهتمام نظام مقدس جمهوری اسلامی بر اجرا و فراگیری آن به عنوان یکی از اصلیترین شعائر دینی بوده است. اهتمامی که دارای قید و تبصرهای ویژه است که به سبک و چگونگی اجرای آن بازمیگردد.
همانطور که مستحضرید، رهبر معظم انقلاب در سفری که در سال 91 به خراسان شمالی داشتند فرمودند:« بعضی از همین هایی که استقبال امروز آمده بودند خانم هایی بودند که در عرف معمولی به آنها می گویند خانم بدحجاب حالا چکار کنیم ردش کنیم؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه دل متعلق به این جبهه است او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم. نقص او ظاهر است و نقص های حقیر باطن است و نمی بینند. ما هم یک نقص داریم و او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید، البته انسان نهی از منکر هم می کند اما نهی از منکر با زبان خوش نه با ایجاد نفرت.»
تاکید و توصیه رهبرمعظم انقلاب بر مدارا و نهی ایشان از نفرت پراکنی در بخشی از جامعه، موید اهمیت سبک و روش اجرای قانون عفاف و حجاب است و تکلیف را برهمگان و به ویژه نیروی محترم انتظامی به عنوان ضابط اجرای آن آشکار میکند.
سبک و روشی که نیازمند آموزش ضابطان و ماموران نیروی انتظامی در این زمینه است، خوش رویی، داشتن سعه صدر و تقید به حفظ حرمت و عزت نفس شهروندان است.
متاسفانه به رغم این تاکیدات و سفارشات در برخی موارد که امیدوارم به صورت معدود و محدود بروز یافته باشد، بعضا سبک مواجهه ماموران گشت ارشاد با زنان کم حجاب در سطح شهر شایسته عنوان نیروی انتظامی که بنا بر هویت ذاتی اش قراراست حافظ و مامن شهروندان ورای دین و ملیت شان باشد نیست.
متاسفانه آنطورکه در مواردی محل گلایه برخی خانوادهها وشماری از زنان قرارگرفته است. برخوردهای مختلف و سلیقه ای با پوشش زنان از سوی برخی ضابطان، هدایت آنها به ونهای گشت ارشاد، استفاده از ادبیات نامناسب، تحقیر و برخورد نامناسب برخی از ماموران زن در محل بازداشتگاه و بعضا برخورد با زنان بازداشت شده از قبیل هُل دادن از جمله موارد یاد شده است. موارد این چنینی نه در شان زنان ایران اسلامی است و نه زیبنده مجریان طرح حجاب و عفاف که خود عنوان طرح، گواه چرایی و چگونگی اجرای آن است.
قانون نباید به روندی برای تخریب یا تعرض به جایگاه شماری از زنان کشور بدل شود و یا مستمسکی برای بهانه جویی معاندان نظام و مدافعان دروغین حقوق زنان در خارج از مرزها قرار گیرد.
همچنین توجه به این نکته نیز ضروری است که بنا به فسلفه ذاتی تشکیل نیروی انتظامی ،این نهاد باید مامن مردم باشد، چرا که پناه مردم در انواع آسیبها و بزههایی که در شهر بروز مییابد نیروی انتظامی است و اگر این نگاه از مردم سلب شود و آرامش و آسایش مطلوب که در ذات نیروی انتظامی تجلی یافته را نیابند به کجا باید پناه ببرند و از که باید مدد بگیرند؟ حتما واقفید که اگر حس امنیتاجتماعی و اعتماد عمومی مردم به این سازمان خدشه دار شود جبران آن امری دشوار و پر خسران خواهد بود.
زنی رها شده در شهر اگر بنا به تجربه شخصی اش برای مدد گرفتن از نیروی انتظامی به عنوان ماموران و حافظان امنیت شهر حس امنیت نداشته باشد و از هراس فرم پوشش و سبک ظاهر از پناهجویی به نیروی انتظامی بازبماند و چشم بر تعدی و تعرضی که به او صورت گرفته شده ببندد تکلیف مجرم و متخلف و متعرض به زنان هرچند انگشت شمار چه میشود و مسئولیت این گریز بر عهده چه کسی خواهد بود؟
امیدوارم حضرتعالی تدبیری بیاندیشید که در مواردی که حقی از زنان را تضییع شده هرچند محدود و معدود مورد رسیدگی قرار گیرند و زین پس در اجرای این طرح مهم و حساس مامورانی زمام کار را در دست گیرند که خود در جزییات قانون متعهد و بر حقوق شهروندی و شعائر دینی و اسلامی و حق عامه واقف باشند.
منبع: ایلنا