به گزارش سایت خبری پرسون، در واقع یکی از آسیبهای فرونشست که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، نابودی زمینهای کشاورزی است که چون آبخوانها از بین رفته، زمین دیگر قابلیت کشت ندارد.
معصومه آمیغ، رئیس اداره ترازیابی دقیق و تداخلسنجی راداری سازمان نقشهبرداری کشور با بیان این مطلب به گذر ریل راهآهن تهران- مشهد از این منطقه اشاره کرده و میگوید که وضعیت این منطقه خطرناک است.
او میگوید: البته ما خطر این منطقه را طی نامهنگاریها به سازمان راهآهن اعلام کردهایم، آنها نیز متوجه این موضوع هستند و به ما پاسخ دادند که در این محدوده، سرعت لکوموتیوها را پایین میآورند. این منطقه از نظر آنها محدوده خطر بود، اما بعدها ما با آماری که استخراج کردیم به این نتیجه رسیدیم که این منطقه فرونشست است و ممکن است باعث شکست خطوط ریلی بشود که میدانیم کوچکترین انحرافی در ریلها چه فاجعهای ممکن است به بار بیاورد. البته مسئولان راهآهن نسبت به این خطر آگاهند و همکاری خوبی هم با ما داشتهاند اما بازرسی باید مداوم باشد.
شهروندان اما همچنان با این نگرانی مواجهند. اگر سرعت قطار کم نشده و یا این ترفند از سوی لکوموتیوران فراموش شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اصلاً آیا همین کاهش سرعت میتواند جلوی فاجعه را بگیرد؟ آمیغ میگوید: شرکت راهآهن باید در این زمینه تصمیمگیری کند، اما مسلماً بهتر است که خطوط از این منطقه جابهجا شود.
براساس آخرین آمارها، هماکنون نرخ فرونشست در ورامین در مناطق کشاورزی و حاشیه شهر حدود ۲۳ سانتیمتر تخمین زده میشود. آمار فرونشست در ۴ منطقه شهری تهران البته کمی متغیر است، اما حدوداً بین ۱۸ تا ۲۰ سانتیمتر است.
این کارشناس میگوید: آمارها نشان میدهد ظاهراً نرخ بیشینه در حال کاهش است اما در برخی از مناطق تهران ما میبینیم که طی یکی دو سال آمار فرونشست دوبرابر شده است و معلوم نیست به چه علتی این اتفاق افتاده است. به هرحال اگر سازهای آسیب دیده، قبل از بروز فاجعه باید ترمیم شود.
او ادامه میدهد: ما در جلسات منظمی که با مدیریت شهری داشتهایم این اخطارها را دادهایم و آنها در جریان این گزارشها هستند. تا آنجا که مطلع هستم کارگروه کمآبی بهطور جداگانه برای هر استان سیاستهایی را ابلاغ کرده است. مثلاً در شهر تهران بحث آبیاری فضای سبز مطرح است که دیگر با آب شرب و چاه انجام نمیشود و از آب فاضلاب استفاده میکنند. شهرداری هم پیگیر این موضوع است. حتی از سوی قوه قضائیه هم این موضوع درحال پیگیری است.
او ادامه میدهد: در مجموع نسبت به ۴ سال پیش، نرخ بیشینه کاهش یافته اما در برخی نقاط افزایش هم داشتهایم. البته این کاهش نرخ معلوم نیست به خاطر مدیریت آب زیرزمینی اتفاق افتاده یا به اعتقاد برخی زمین شناسان از مرگ آبخوانهاست. یعنی دیگر آبی نمانده که بخواهد استفاده شود چون لایههای خاک بههم فشرده شده و دیگر زمین نمیتواند پایینتر برود. وزارت نیرو میتواند در این زمینه روشنگری کند. البته در بعضی استانها اعلام کردهاند که به خاطر بارندگی برخی آبخوانها سیراب شده است.
خطر فرونشستها در کمین شهرها نیز هست
آنطور که آمیغ میگوید: اگر فرونشست در شهرها رخ دهد باعث از بین رفتن جادهها و خیابانها میشود. بهطوری که این گسیختگیها هماکنون در برخی جادههای مواصلاتی جنوب تهران به وضوح دیده میشود و وزارت راه باید مدام این شکافها را ترمیم کند. در بازدیدهای همکاران ما مشخص شد در مناطق مسکونی هم ترکهای ناشی از فرونشستها بویژه در نقاطی که اختلاف جابه جایی وجود دارد، خطراتی را برای سازه ایجاد میکند. در بین مناطق شهری، اصفهان وضعیت وخیمتری دارد.
اعلام مناطق پرخطر با ذکر جزئیات محدودهها شاید راهکار مناسبی برای جلوگیری از تراکم بالای مناطقی باشد که با خطر فرونشست مواجهند. با این همه برخیها از ذکر این مناطق شانه خالی میکنند. جالب اینکه برخی از شهروندان در تماس با سازمان نقشهبرداری قبل از خرید خانه جویای وضعیت فرونشست در منطقه مورد نظرشان میشوند و این یعنی مردم حق دارند و مایلند که از خطراتی که در انتظارشان است باخبر شوند!
خطر فرونشستها البته محدود به زیرساختهای حملونقل و ساختمانهای عمومی و مسکونی نیست، آثار تاریخی که بعضاً ثبت جهانی هم دارند، در پی تشدید پدیده فرونشست دچار ترکخوردگی، شکستگی و آسیب شدهاند.
کارشناسان معتقدند که پدیده فرونشست یک پدیده جهانی است و اغلب کشورها از جمله امریکا، چین، ژاپن و مکزیک با آن دست و پنجه نرم میکنند. اگرچه نرخ فرونشست در ایران بسیار بالاست اما این به معنای نبود این پدیده در دیگر کشورها نیست. فرونشست در امریکا سابقه ۶۰ ساله دارد و در آریزونا ۱۲ سانتیمتر تخمین زده میشود. درحالی که تکنولوژی پیشرفته وجود دارد و کنترل آب مرتب انجام میشود. در ایران اما به دلیل اقلیم خشک و بیابانی، کشت محصولات آب بر و نبود مدیریت پایدار در بحث آب این شرایط بغرنجتر است.
تهران به مرز ورشکستگی اکولوژیکی رسیده
در تهران چه خبر است؟ وضعیت پایتخت در مقایسه با دیگر کلانشهرها بهتر است یا بدتر؟ محمد درویش، فعال محیط زیست در ابتدا به آمار سازمان زمینشناسی که در سال ۲۰۰۵ منتشر شده اشاره کرده و میگوید که براساس این آمار بخشهایی از تهران به صورت نقطهای تا ۳۶ سانتیمتر هم در سال دچار فرونشست میشوند. البته عمده این فرونشستها در جنوب غربی تهران سمت دشت شهریار و معینآباد ورامین (جنوب شرقی تا ۲۵ سانتیمتر است). این عدد بسیار بالاست و خطراتی را هم برای ایستگاه راهآهن ایجاد کرده است.
او با اشاره به پدیدهای به نام لولهزایی در دشت ورامین میگوید: چاههای پیزومتری در منطقه برای تراز آب زیرزمینی قرار دارد که لولههای آن چاهها از سطح خاک بالا آمده و نشان میدهد که انگار لولهها در حال رشد هستند درحالی که زمین پایین رفته است.
درویش با بیان اینکه در ایران الان اصفهان بدترین وضعیت را دارد، میگوید: «بویژه جنوب شهر اصفهان (دشت مهیار) که با پدیده فرونشست شدید مواجه شده است. در غرب هم زرین شهر، شمال مورچهخورت و در شرق اطراف فرودگاه هم همین وضعیت را دارند. البته آمارهایی که بعد از سال ۲۰۰۵ منتشر شده با توجه به اینکه چاههای غیرمجاز بسته شده است، ممکن است کمتر باشد. اما این خبر خوبی نیست چون دیگر آبی باقی نمانده که سفرهها برای از دست دادن داشته باشند. فرونشست در تهران نشان میدهد این کلانشهر به مرز ورشکستگی اکولوژیکی رسیده است، چراکه در اصل ظرفیت زیستی تهران برای ۳ میلیون نفر است.
بستن چاههای غیرمجاز اگرچه اتفاق مثبتی است اما باید بدانیم آنطور که کارشناسان میگویند حتی اگر همه چاههای برداشت آب هم بسته شود، باز ۸ قرن طول میکشد تا وضعیت آبهای زیرزمینی به ۷۰ سال گذشته برگردد.