به گزارش سایت خبری پرسون، رضا تاجگر مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسایل حقوقی در یادداشتی نوشت: استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، بیش و پیشاز آنکه بهعنوان حقوقدان مطرح باشد، ادیب بود و شاعر و نویسنده و مترجم. با عضویت در هیأت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در سال ١٣۴٨، کرسی استادی را در دروسی همچون "ادبیات تطبیقی" و "مکتبهای ادبی جهان" کسب کرد و تا سال ١٣۵٩ که از همین دانشگاه بازنشسته شد، بیشترین درسهایی را که تدریس کرد، در زمینهی ادبیات بود تا دروس تخصصی حقوق؛ هرچند که در اوان جوانی از دانشکده حقوق دانشگاه سوربن فرانسه به درجه دکتری حقوق بینالملل رسیده بود. اما او ادیب بود.
از همان دورهی نوجوانی به شعر و زبان و ادبیات فارسی علاقهای وافر داشت. نخستین شعرهای استاد به سالهای دوازدهسیزده سالگیاش میرسد. از مجلهی "سخن" گرفته تا این اواخر که نقدهای ادبی و مقالاتش را روزنامهی "اطلاعات" منتشر میکرد، نشان میدهد که پیشینه و علاقمندی حضرت استاد حکایت از این داشت که او عمر با برکت خویش را در تحقیق و پژوهش آثار علمی و ادبی ایرانیان و ترجمهی آثار دیگر نویسندگان ادبیات جهان و همچنین نقد و ارزیابی آثار فرهنگی و ادبی ایران و جهان، گذراند. بنا بر این، استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، ادیب بود.
قانون اساسی ما، پیشاز آنکه به حقوق ملت بپردازد، در فصل دوم، به زبان، خط، تاریخ و پرچم رسمی کشور اختصاص داده شده است. اصل پانزدهم قانون اساسی تصریح میدارد که؛ "زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران، فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است."
حضرت استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، با بیشاز 70 اثر نوشتاری مفید و مؤثر اعماز کتاب و مقالات بسیار و "نوشتههای بیسرنوشت"، در واقع، سهم خود را بهعنوان یک شهروند ایرانی در راستای انجام وظیفهی همگانی که جملگی ما ایرانیان داریم در قبال حفظ و پاسداری از اصل پانزدهم قانون اساسی، ادا کرد و اکنون که از میان ما رخت بربسته است، خود، مدیون ایرانیان که نیست، هیچ! بلکه نامداری و نکوداشتِ حضرت استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، حق او و قدرشناسی از یک عمر زحمات بیدریغ و بیشائبهی هموست.
مگر نه اینکه زندگی عشق است و دیگر هیچ! پس بیاییم به "نوشتههای بیسرنوشت" بیندیشیم و دربارهی آنچه "گفتیم و نگفتیم" کمی بیشتر از همیشه تأمل و درنگ کنیم. "کلمهها"ی قصار را واژهآرایی کنیم. "سخنها را بشنویم". از "مرزهای ناپیدا" عبور کنیم تا "روزها: سرگذشت" ما را تغییر دهد و وجدانهای بیدار جامعهی ادبی ایرانزمین، از فردوسی تا مولوی و سعدی و حافظ را بشناسیم. و با شناختی دقیق و معرفتی از حضرت استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، وجدان بیدار ادب فارسی معاصر را قدردان باشیم.
به بالا میروی آرام و آرام
من اینجا دیر ماندم، دور ماندم
به زنجیر امید ناسرانجام
تو بودی، من نبودم
حضرت استاد، زیاد مینوشت که "ایران را از یاد نبریم"؛ ایراندوست بود. وطنخواه بود. خدا کند که ما ایرانیان دوستدارِ وطن، حضرت استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن را از یاد نبریم.
منبع: خبرآنلاین