به گزارش سایت خبری پرسون، با وجود اعلام رسمی تحریم نفت روسیه توسط چند کشور، تاکنون بیشترین تاثیر را خودتحریمی برخی خریداران اروپایی بر صادرات روسیه و توازن بازار داشتهاند. اروپاییها اگر تا این حد به نفت مسکو وابستگی نداشتند، مدتها از تحریم نفت روسیه گذشته بود؛ هر چند همین حالا هم برنامههایی برای این امر دارند. این تحریم به احتمال زیاد به صورت تدریجی تا حذف کامل نفت روسیه از سبد انرژی اروپا رخ خواهد داد. آیا در این صورت، اروپا (و دیگر تحریمکنندگان از جمله ژاپن و کرهجنوبی) برنده و روسیه بازنده خواهد بود؟ پاسخ به این سوال دشوار است اما قرائن و شواهد نشان میدهد دو طرف زیان هنگفتی متحمل خواهند شد.
اروپا با کمبود عرضه مواجه خواهد شد که باید تا حدی توسط دیگر تامینکنندگان از جمله خاورمیانه و آمریکا تامین شود. اما بسیاری از پالایشگاههای اروپا برای تغییر گرید به زمان زیادی نیاز دارند و در صورت تحریم یکباره احتمال تعطیلی آنها وجود دارد. از سوی دیگر، روسیه بهطور سنتی نفت تولید شده در شرق این کشور را به آسیا و نفت تولیدی غرب (که بیشتر هم هست) به اروپا صادر میکرد. این موازنه بههم ریخته و در صورت تحریم رسمی و الزامآور اروپا وضع بدتر هم خواهد شد.
این کشور در حال ارسال محمولههای نفتی میادین غرب به آسیاست که هزینه بسیار بیشتری بهدلیل افزایش بُعد مسافت بر تولیدکنندگان تحمیل میکند، ضمن اینکه نفت روسیه عمدتا با تخفیف حدودا ۳۰ دلاری در هر بشکه بهفروش میرسد و احتمالا نتواند همه صادرات از دست رفته در اروپا را جایگزین کند.
ارقام پشت تحریم نفتی
روسیه دومین صادرکننده بزرگ نفت جهان پس از عربستان سعودی است. حدود ۵میلیون بشکه نفت و فرآوردههای این کشور (پیش از جنگ) به اروپا صادر میشد. یک ممنوعیت نفتی توسط اروپا فورا تاثیر خود را بر بیش از یکمیلیون بشکه نفت وارداتی از طریق خط لوله خواهد گذاشت. علاوه بر این، ۴میلیون بشکه نفت و فرآوردههای نفتی روسیه که از طریق نفتکش به اروپا میرود هم باید خریداران جدید بیابد که مشکلات زیادی برای سیستم پالایش جهانی ایجاد خواهد کرد.
وبسایت تحلیلی زیروهج (ZeroHedge) تخمین میزند بسته به سرعت حذف نفت روسیه، ممکن است بیش از ۳میلیون بشکه در روز از تولید روسیه در کوتاهمدت کاسته شود. در بلندمدت، تولید روسیه احتمالا به دلیل فقدان دسترسی به فناوری غربی کاهش یابد.
تاکنون سیاستگذاران اروپایی نسبت به ممنوعیت واردات نفت روسیه اکراه داشتهاند. با این حال، اخیرا بهنظر میرسد مسوولان اروپایی در حال تهیه پیشنویس برنامههایی برای حذف تدریجی واردات نفت و فرآوردههای نفتی این کشور هستند.
اروپا حدود ۱۴میلیون بشکه نفت در روز مصرف میکند که بیشتر آن وارداتی است. حدود ۳۰ تا ۴۰درصد آن (۵میلیون بشکه در روز) از روسیه تامین میشود، ۷/ ۳میلیون بشکه این واردات نفت خام و خوراک پالایشگاهی است و ۵/ ۱میلیون بشکه نیز محصولات نهایی است.
روسیه بهطور معمول و قبل از آغاز جنگ ۱۱میلیون بشکه در روز، معادل ۱۱درصد از عرضه جهانی، نفت خام تولید میکرد. این کشور نزدیک به ۶میلیون بشکه در روز از این نفت را برای مصرف داخلی پالایش و بقیه را صادر میکند. سپس از محصولات پالایشی تولید داخل نیز ۲میلیون بشکه را صادر میکند. بنابراین، صادرات خالص نفت روسیه حدود ۲/ ۷میلیون بشکه در روز است. همه فرآوردهها و نیمی از نفت خام با نفتکش و نیمی از آن از طریق خط لوله صادر میشود.
روسیه نفت خود را در دو بخش شرقی و غربی کشور تولید میکند. فقط بخش کوچکی از کل تولید این کشور در میادین شرقی تولید میشود که همان هم به کشورهای شرق آسیا صادر میشود. بهطور کلی، بین ۸/ ۱ تا ۹/ ۱میلیون بشکه نفت تولیدی در شرق روسیه میتواند حتی با وجود تحریم اروپا به آسیا صادر شود.
از سوی دیگر، بخش بزرگتر تولید نفت این کشور در بخش غربی از میادین غرب سیبری انجام میشود. این نفت یا از طریق خط لوله دروژبا به اروپا صادر میشود یا با تانکر از بنادر منتقل میشود. از نظر فنی، در صورت ممنوعیت واردات نفت از روسیه، این کشور میتواند حدود ۴میلیون بشکه نفت و فرآوردههای خود در غرب کشور را با نفتکش و خط لوله به چین صادر کند اما برای ۲/ ۱میلیون بشکه صادرات نفت فعلی از این میادین به اروپا جایگزین صادراتی وجود ندارد. البته در واقعیت، وضعیت برای روسیه بسیار دشوارتر از تئوری است.
زیان هنگفت روسیه از تحریم نفت
نخست اینکه روسیه باید برای تمام نفتی که از راه دریا به اروپا، آمریکا و بهصورت بالقوه خریداران آسیایی مانند کرهجنوبی و ژاپن میفرستد، خریدار پیدا کند. چین در حال حاضر در برابر دریافت نفت بیشتر مقاومت میکند، اما این امر میتواند کاملا به این دلیل باشد که در حال حاضر یکچهارم جمعیت این کشور تحت قرنطینه کرونایی قرار دارد و اشتهای نفتی چین کاهش یافته است. نفت روسیه، مخصوصا گرید اپسو (EPSO)، میان پالایشگران چینی بسیار محبوب است.
بنابراین، اگر روسیه خریداران سنتی آسیایی مانند کره و ژاپن را از دست بدهد، این نفت در میانمدت میتواند توسط چین خریداری شود. با این حال، احتمالا بسیار دشوارتر خواهد بود که برای نفتی که بنادر غربی روسیه را ترک میکند، خریدار پیدا شود. هند احتمالا ظرفیت پالایشی برای دریافت بخشی از آن را دارد، اما برای پالایشگاههایی با پیچیدگی پایین در دیگر بازارهای نوظهور تغییر گرید بسیار سخت خواهد بود.
بنابراین، زیروهج معتقد است که مخصوصا در چند ماه نخست ممنوعیت نفت روسیه در اروپا، بشکههای روسی زیادی سرگردان خواهند شد. با این وجود، این موضوع هم به سرعت حذف نفت روسیه بستگی دارد و در صورت وجود زمان کافی، پالایشگران غیراروپایی راههایی برای تصفیه نفت روسیه پیدا خواهند کرد.
البته برای محمولههای فرآوردههای نفتی که در حال حاضر به اروپا میروند، یافتن مقصد جدید راحتتر خواهد بود، اما هزینه بیشتری برای انتقال آن نیاز است و ممکن است موجب یک کمبود نفتکش واقعی در میانمدت شود که میتواند بهطور موثری ظرفیت صادرات محصولات نفتی روسیه را تحتتاثیر قرار دهد.
زیروهج پیشبینی میکند کاهش تولید روسیه در ابتدا به بیش از ۳میلیون بشکه برسد و کاهش دائمی آن نیز حدود ۲میلیون بشکه روزانه باشد. با این حال، در صورت حذف بسیار تدریجی نفت این کشور توسط اروپا، ممکن است در مراحل اولیه آسیب فوری به صادرات این کشور وارد نشود و تا زمانی که تحریمها کاملا اعمال شوند، روسیه زمان کافی برای بازسازی ظرفیت دریایی صادرات نفت خود و برنامهریزی برای خریداران جدیدی که میتوانند برای گرید جدید پالایشگاههای خود را تغییر دهند، خواهد داشت. بنابراین، اثر آن بر قیمت نفت نیز بهشدت به سرعت حذف نفت روسیه توسط اروپا بستگی خواهد داشت. هرچند زیروهج تاکید میکند که بر این باور است که آثار بنیادی هر نوع تحریمی در بلندمدت برای قیمت نفت صعودی است.
میتوان گفت روسیه در صورت تحریم، بخشی از صادراتش را از دست میدهد و بقیه فروشش را نیز با تخفیف بسیار زیاد (تا ۳۰ دلار بر بشکه) و هزینه لجستیکی بیشتر انجام خواهد داد. بنابراین، هرچند با افزایش قیمت نفت بهخصوص در سالجاری میلادی درآمد تولیدکنندگان از جمله روسیه افزایش یافته است، اما این کشور میتوانست بدون تحریم تقریبا درآمد کمسابقه عربستان را از آن خود کند. در واقع، ممکن است درآمد نفتی این کشور امسال بالا برود، اما در مقایسه با دیگر تولیدکنندگان همرده بسیار کمتر خواهد بود.
خطر پالایشی در اروپا
از نظر زیروهج، محتملترین گزینه حذف نفت روسیه بهصورت مرحلهای است که اجازه میدهد قراردادهای موجود منقضی شوند و پالایشگران اروپایی بتوانند برای تامین منابع جایگزین برنامهریزی کنند. همچنین احتمالا اول، واردات دریایی نفت و فرآوردههای روسیه ممنوع شود چراکه جایگزین کردن آن با محمولههای دریایی از طریق نفتکش از دیگر تامینکنندگان دشواری کمتری خواهد داشت. تحریم واردات از طریق خط لوله احتمالا آخرین گام خواهد بود زیرا بسیاری از پالایشگاههای اروپایی به نفت روسیه از طریق خط لوله در کوتاه و میانمدت، و بهطور بالقوه تا ابد، وابستهاند که این پالایشگاهها در صورت نیافتن جایگزین بهسادگی از مدار خارج خواهند شد.
اروپا برای تامین نفت جایگزین باید دست به دامن خاورمیانه و آمریکا شود. در خاورمیانه (و به نوعی در جهان به غیر از آمریکا) عربستان و امارات ظرفیت مازاد تولید دارند. اما این کشورها به توافق کاهش تولید اوپکپلاس متعهد هستند و حاضر به زیر پا گذاشتن آن برای تامین انرژی اروپا نیستند. از سوی دیگر، تولیدکنندگان مستقل آمریکایی ماههاست به درخواستهای دولت این کشور برای افزایش سریعتر تولید پاسخ منفی میدهند. بنابراین، اروپا دستکم در مقاطعی با کمبود عرضه مواجه خواهد شد. این موضوع همچنین بر قیمتها تاثیر افزایشی خواهد داشت که برای این اقتصادها بسیار ناخوشایند است.
اروپا در پی تنبیه ولادیمیر پوتین است اما تحریم نفت این کشور میتواند بیش از هرکس خودشان را با دشواری مواجه کند. در این میان، برندگانی مانند اپراتورهای حملونقل نفت و برخی تولیدکنندگان طلای سیاه وجود خواهند داشت. با این حال، تولیدکنندگان در خاورمیانه و آمریکا نیز در بازارهای چین و هند باید رقابت شدیدی با نفت ارزان روسی داشته باشند که خود بر قیمتها اثری منفی دارد و ممکن است بخشی از سهم بازار خود را هم از دست بدهند.
منبع: دنیای اقتصاد