به گزارش سایت خبری پرسون، غلامرضا فدایی در یادداشتی نوشت: گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟ این اصطلاح را بیشتر در محافل مذهبی شنیدهاید و به ویژه در ارتباط با دعا و درخواست از خدا. آنانکه محتاجاند باید بهجدّ از خدا بخواهند و اگر نتوانستند به منزله کاهلی گدا تلقی میشود. در واقع استفاده بهینه از درخواست نوعی آمادگی برای پذیرش دعاست و معنای آن این است که اگر میخواهی دعایت پذیرفته شود باید آمادگی و ظرفیت خویش را بالا ببری، آنوقت خواهی دید که دعایت هم اجابت میشود.
به تعبیر دیگر دعا و خواستن فقط لقلقه زبان نیست بلکه فراهم آوردن اسباب کار و آماده کردن شرائط، خود بخشی از دعا و بلکه اصل دعا است. خواستن به عمل است و نه صرفا گفتن آن به زبان. قرآن هم گفته است لیس للانسان الا ما سعی. داستان تشنهشناس را شنیدهاید که شخصی غلامی خریده بود که ویژگی وی این بود که تشنهشناس است.
هدر ندادن دعا و همت بلند داشتن از ویژگیهای دیگر خواستن و دعا کردن است. باز این هم برمیگردد به ظرفیت و ایجاد آمادگی. گویند به شخصی گفتند سه دعای مستجاب دارد آن را این چنین مصرف کرد: اول دعا کرد زنش خوشگلترین فرد عالم شود. پس از آن، زن دیگر به وی اعتنا نکرد. مرد عصبانی شد دعای دومش این بود که به بدترین شکل درآید. پس از این دعا مردم او را شماتت کردند و به ناچار مجبور شد سومین دعایش این باشد که به حال اول برگردد. نتیجه اینکه سه دعای مستجاب خویش را به هدر داد.
پس دعا کردن به فهم انسان بستگی دارد و ظرفیتی که این فهم در انسان ایجاد میکند. همانند زمانی که چیزی را تقسیم میکنند هر که ظرفش بزرگتر باشد قطعا بیشترین سهم را از آن خود کرده است.
این موضوع را به مسائل مادی و این جهانی هم میتوان تعمیم داد. شما هر کاری بخواهید انجام دهید باید اول آمادگیها و اسباب لازم را فراهم کرده باشید و گرنه بدون آمادگی به سراغ کاری رفتن جز اتلاف وقت چیز دیگری نخواهد بود.
در مسائل علمی اگر شما به سر کلاسی بروید و یا در کنفرانسی شرکت کنید و یا با دانشمندی هم سخن شوید که نتوانید بهره لازم را ببرید این تقصیر شماست. دنیا امروز دنیای علم و فناوری است و در این زمینه بعضی کشورها از شرق و غرب، صاحبخانهاند و دارنده این علوم و فنون و ما نیازمند به آنها. اگر فرض بگیریم که در پارهای از موارد آنها بخواهند علمشان را به ما منتقل کنند آیا ما ظرفیت لازم و یا ابزار کافی برای کسب بهینه را به همراه داریم و یا اینکه نمیتوانیم چیزی بفهمیم و بهره لازم را ببریم؟
در مسائل اقتصادی و فنی، وقتی وارد معامله میشویم و میدانیم که هیچ کشوری در شرائط رقابتی سخت، حاضر به دادن امتیاز نیست مگر آنکه ما ماهرانه بتوانیم از آنها بگیریم آیا ما ابزار لازم را فراهم کردهایم تا در این قراردادها پیروز شویم و کلاه سر خودمان و کشورمان نرود. آیا فکر کردهایم که وقتی آنها در معاملات به ما هدیههایی میدهند و یا پورسانتهایی را برای شخص قائل میشوند کاسهای زیر نیمکاسه هست؟ وقتی سخن از ابزار میشود فقط منظور ابزار مادی نیست قدرت چانهزنی و آشنایی به مسائل حقوقی و سیاسی بینالمللی و شناخت بازار تولید و مصرف و یا دانش بهکارگیری ابزار و نیروی انسانی همه ابزار و وسائل کاراند.
وقتی در کشورهای اطراف، به ما پیشنهاد همکاری اقتصادی میشود و یا اعلام میگردد که بازار مصرف و یا تولید و ساخت در آنجا برای ما مهیاست آیا ما ظرفیت لازم را برای مشارکت با بهترین قیمت و بالاترین کیفیت و با حداکثر سرعت را داریم و آیا این جرأت و جسارت با تمام توان در ما وجود دارد؟ و آیا از همکاری دولت و قوانین و بخشنامهها مطمئن هستیم که پیشنهاد بدهیم و یا همیشه گوشهای از کار از جانب خودمان و یا دولتیها میلنگد؟ که اگر چنین بود باز میشود داستان گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟
در مسائل حقوقی و دعاوی بینالمللی که هر کلمه و یا حتی حرف و ویرگول معنیدار است آیا با دست پر به میدان رفتهایم و یا حتی اگر شکایتی را طرح میکنیم به ریزهکاریهای آن واقفیم و اگر نیستیم پس کسی را جز خود شماتت نکنیم که گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست.
نمونه روشن آن برجام است که با آنکه تلاش عمدهای در شرائط سخت صورت گرفته است ولی نواقصی عمده دارد که حکایت از عدم آمادگی لازم و یا نداشتن و نبردن ابزار لازم در این قرارداد بینالمللی دارد. و به قول منتقدان، تنها قرارداد بینالمللی است که نسخه فارسی ندارد یعنی از ترکمانچای هم بدتر است. آیا این حاصل ذوقزدگی بود، آیا حاصل توانمندی و تسلط به زبان انگلیسی بود، آیا نتیجه غفلت و عدم آمادگی بود؟ و یا ...
البته به منتقدان هم ایراد وارد است که چرا زودتر به امضاکنندکان، این نقیصه را گوشزد نکردند و یا کردند و آنها نپذیرفتند. اگر به ذهن منتقدان هم نرسیده باشد باز باید گفت گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟
در همین برجام دوم به قول عدهای کارشناس چرا ما باید منتظر باشیم ببینیم آنها چه میگویند که تازه اگر فوراً پاسخ ندهیم بگوییم باید برویم روی آن بحث کنیم و نتیجه را اعلام کنیم. چرا ما این آمادگی را نداریم که بگوییم چه میخواهیم. چرا به جای آنکه آنها بسته پیشنهادی برای ما تهیه کنند ما نباید بسته پیشنهادی را با توجه به همه جوانب کار تهیه کنیم و بر روی خواسته خود محکم بایستیم؟
در بحثی کلاسی در مورد تهیه دائرهالمعارفها و فرهنگنامهها میگفتم: اینکه میبینید دائرهالمعارفها و لغتنامههای بزرگ مثل آکسفورد و بریتانیکا و امثال آن با انواع و اشکال گوناگون به بازار میآید و فروش بسیار خوبی هم دارند برای این است که مایه و ماده اولیه آن در نزد آنان فراهم است و هر زمان به مقتضای نیاز جامعه به شکلی خاص درمیآیند و راهی بازار میشوند. هم در این مورد و هم در مسائل فنی و اقتصادی ما نباید بر حسب مورد به فکر فراهم آوردن اسباب و کسب آمادگی لازم باشیم باید نیروی کار ما آنچنان آمادگی داشته باشد تا در هر شرائطی برای انجام هر کاری خود را بتواند تطبیق دهد و ظرف مدت کوتاهی راهی بازار کار شود. شرکتهای بزرگ و مجتمع شده (جوینت ونچرها) برای این کارهاست و طبعا شرکتهای کوچک نمیتوانند چنین کارهایی را انجام دهند.
بنابراین چه زمانی میتوانیم چنین ادعایی بکنیم؟ آن وقت که توان و علم و ظرفیت داشته باشیم. اگر نداریم و بر حسب مورد باید با طرفهای دیگر به مشورت بنشینیم این کاهلی از جانب ماست و در این مدت دیگران کار را از دست ما ربودهاند و لاجرم گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه چیست؟
البته نوع نگاه وارداتی دولت مانع بزرگی است و اتفاقاً همین هم اگر فساد آن را منها کنیم، از تنبلی و کاهلی است. و قطعا کاهلی فساد هم می آورد. چون وقتی مسئولان نتوانند با اتکا بر ظرفیتهای علمی و اقتصادی و فنی خود کارها را پیش ببرند لاجرم دنبال واسطه میگردند و این واسطهها از جهالتها سوءاستفاده، و تولید فساد میکنند. و این میشود که خودمان خودمان را خراب میکنیم.
ما هم اکنون این همه نیروی تحصیلکرده داریم و جزو پیشروترین کشورها از این حیث هستیم. بیاییم اینها را گروه گروه کنیم و آموزش مهارتی بدهیم و آماده کارهای مختلف کنیم تا به محض اینکه بازارکاری پیدا شد که قطعا پیدا میشود حتی به صورت فصلی از آنها استفاده کنیم. اگر استخدام هم نمیکنیم اجازه کارآموزی بدهیم و در عرصههای مختلف همانند مانورهای نظامی آنها را آبدیده کنیم تا نیروی توانمند و قابل و با ظرفیتی که بتواند در حوزههای مختلف گیرنده خوبی باشند، داشته باشیم.
منبع: خبر آنلاین