به گزارش سایت خبری پرسون، قسمت اول فصل دوم برنامه «رخ با رخ» با اجرای امیرعلی دانایی و با حضور کامران تفتی بازیگر سینما و تلویزیون شب گذشته ساعت ۲۳:۳۰ از شبکه دو سیما روی آنتن رفت.
کامران تفتی در اولین قسمت از «رخ با رخ» درباره تجربه خود از مرگ، عشق زندگی‌اش و تعاریفش از مفاهیم مختلف انسانی و البته خوانندگی سخن گفت.
تفتی در برنامه «رخ با رخ» با ظاهری متفاوت که متاثر از بازی در یک سریال نمایش خانگی است، مقابل دوربین حاضر شد و در این‌باره توضیح داد: شاید ظاهر جدید من ایفای یک نقش تاریخی را به ذهن مخاطبان متبادر کند اما در حقیقت داستان این سریال کاملا رئال و امروزی است. نقش من هم در این سریال طبق معمول خاکستری است؛ یک مبارز که به دلایلی این ظاهر را انتخاب کرده اما در ادامه تغییر می‌کند.
فیلم «هامون» وسط قلب من جا دارد
در اتاق گریم «رخ با رخ» این بازیگر درباره علاقه‌اش به تیپ‌های کلاسیک توضیح داد: من عاشق فیلم «هامون» داریوش مهرجویی هستم و پیراهن ساده و فریم عینک زنده‌یاد خسرو شکیبایی برای من همیشه دوست داشتنی بوده است. شاید به دلیل حس نوستالژیک، کلاسیک بودن و سادگی این نوع استایل است که فیلم «هامون» وسط قلب من روی یک صندلی نشسته است.
بازیگر سریال «برادرجان» در ادامه از به یادماندنی‌ترین گریمی که تا به حال داشته است، گفت: سال ۷۳ در نمایش «شب مریلین ویچ» همزمان در دو نقش پسرک ۱۳ ساله و مادربزرگش بازی می‌کردم که آن تغییر گریم در کسری از ثانیه روی صحنه تئاتر از یادم نمی‌رود.
موسیقی و بازیگری از هم جدا نیستند
خواننده قطعه «تصویر خنده» درباره فعالیت‌های موسیقایی خود تصریح کرد: من آموزش ۲ ساز را به صورت تخصصی به همراه بازیگری یاد گرفتم، زیرا به نظر من موسیقی و بازیگری از هم جدا نیستند و تقریبا اوایل دهه ۹۰ بود که تصمیم گرفتم موسیقی و خواندگی را جدی‌تر دنبال کنم.
وی افزود: برای من فعالیت‌هایی مانند خواندن، اجرا، رادیو، دوبله و… بخشی از بازیگری هستند. در زندگی تجربه می‌کنم تا عشق درونی خودم را توسط مدیوم‌های مختلف به افراد منتقل کنم و نمی‌ترسم چون حتی اگر در بهترین جایگاه هم باشی همیشه کسانی هستند که تخریبت کنند و در مقابل کسانی هم هستند که تشویقت کنند.
اجرای قطعه «بارونم نتونست» بخش بعدی این برنامه بود و تفتی قبل از اجرای این قطعه بیان کرد: من همه زندگی‌ام به واسطه دعای مادر و همزیستی با مادر شکل گرفته است بنابراین این قطعه را هم تقدیم حضرت مادر می‌کنم.
مجری فصل دوم برنامه «دست فرمون» با اشاره به تجربه‌ای که از رو به رو شدن با مرگ داشت، گفت: من در آن لحظه که به مرگ نزدیک بودم، بسیار نام مادر را به زبان آوردم. برای من زندگی شبیه صحنه تئاتر است و امیدوارم با همه غلط و درست بودن‌ها یادگارهایی به جای بگذارم که در آینده به خوبی از من یاد کنند.
بازیگر نمایش «چفت» ادامه داد: در چند سال اخیر به واسطه شیوع ویروس کرونا ما آدم‌ها بسیار خودمان را نزدیک به مرگ احساس کردیم. مرگ کاملا حق است و غیرقابل پیش بینی، من هم فقط امیدوارم در لحظه‌ای اتفاق بیفتد که کار ناتمام نداشته باشم.
این بازیگر درباره شاد بودن در روزهای سخت زندگی گفت: شاید به دلیل شرایط سخت اقتصادی، شادی دور و برمان کم شده باشد اما چیزی که از درون حالم را خوب می‌کند، امید است که وعده پروردگار است. وقتی دوره سختی را طی می‌کنیم گذر کردن از این شرایط، روزهای خوب پیش‌رو را برای‌مان شیرین‌تر می‌کند و فکر می‌کنم امید به آینده کلیدواژه شادی است.
بازیگر سریال «میکائیل» عنوان کرد: امیدوارم به روزی که مفهوم همسایگی، نوع دوستی، خوشحالی از پیشرفت یک دوست و… دوباره جای سواستفاده از نقاط ضعف زندگی آدم‌ها را بگیرد.
این بازیگر در ادامه به حساب و کتاب شبانه خود اشاره کرد: شب‌ها وقتی سرم را روی بالشت می‌گذارم زیاد با خودم صحبت می‌کنم زیرا دلم می‌خواهد قبل از خواب حسابم با خودم صاف باشد.
بازیگر سریال «شمس العماره» در ادامه با اشاره به اینکه طرفدار تیم فوتبال استقلال است، درباره طرفداری و آزادی هر کس در این زمینه صحبت کرد: طرفدار بودن حق طبیعی هر کسی است و البته قابل احترام، من هم طرفدار استقلالم اما در عین حمایت از تیم محبوبم به طرفداران تیم‌های دیگر نیز احترام می‌گذارم.
امیدوارم سهم بازماندگان جنگ از زندگی چیزی جز آرامش نباشد
مجری برنامه «نامیرا» با اشاره به شرایط زندگی جانبازهای جنگ تحمیلی عنوان کرد: امیدوارم بازماندگان از جنگ هم که ما آنها را به عنوان جانباز می‌شناسیم سهم بزرگی از آرامش زندگی داشته باشند. امیدوارم شرایط زندگی شان به گونه‌ای نباشد که با خودشان بگویند «ما برای چه کسانی رفته‌ایم؟» وظیفه شخصی خودم می‌دانم که به این دوستان سر بزنم و همیشه به یادشان باشم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تجربه ایفای نقش یک جانباز توضیح داد: تاکنون نقش یک جانباز را بازی نکرده‌ام اما در فیلم شفیع آقامحمدیان نقشی به نام «ایوب هفت جون» را داشتم که با کلی گلوله و ترکش شهید می‌شود و با شهید شدنش فیلم تمام شد.
مهمان برنامه «رخ به رخ» بیان کرد: در کارنامه هنری‌ام، سریال رمضانی هم داشته‌ام؛ آخرین سریالم «بردار جان» ساخته محمدرضا آهنج و به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی و نگارش سعید نعمت الله و زیر سایه استاد علی نصیریان بود. کار کردن در فضای ماه رمضان، با دیگر بازه‌های زمانی متفاوت است زیرا به دلیل فضای معنوی این ماه، نقش جایگاه ویژه‌تری برای مردم پیدا می‌کند. امیدوارم تلویزیون هم با برنامه ریزی دقیق‌تری سریال‌های ماه رمضانی را تولید کند تا از کیفیت کارها کاسته نشود.
او در بخش پایانی برنامه «رخ با رخ» بیان کرد: دنیای من امن نیست اما سعی می‌کنم امنش کنم. سعی می‌کنم بیهوده نباشم. با داشتن شهرت احساس ارزشمندی نمی‌کنم و دنبال این هستم که کار درست را انجام دهم و تاثیرگذار باشم. سعی می‌کنم خودم را به دلیل اشتباهاتم ببخشم و تا جایی که در توانم است آنها را جبران کنم.
«رخ با رخ» به تهیه کنندگی مهدی بابایی در فصل جدید خود در ماه رمضان هر شب حوالی ساعت ۲۳:۳۰ با حضور مهمانانی از شبکه دو سیما پخش می‌شود.
