عقلانیت ابزاری و زایش گایسریک‌ها در فرهنگ ایران

در سال‌های اخیر یکی از عوامل تهدید کننده میراث فرهنگی و آثار هنری در کشور ما، شیوع و بازتولید عقلانیت ابزاری در عرصه فرهنگ است. پدیده‌ای که هر از چند گاهی موجب آسیب یا تخریب میراث و اموال فرهنگی شده و موجی از واکنشهای عمومی را در جامعه موجب می‌گردد.
تصویر عقلانیت ابزاری و زایش گایسریک‌ها در فرهنگ ایران

به گزارش سایت خبری پرسون، حجت‌اله مرادخانی پژوهشگر صنایع خلاق و مدرس دانشگاه در یادداشتی: در سال‌های اخیر یکی از عوامل تهدید کننده میراث فرهنگی و آثار هنری در کشور ما، شیوع و بازتولید عقلانیت ابزاری در عرصه فرهنگ است. پدیده‌ای که هر از چند گاهی موجب آسیب یا تخریب میراث و اموال فرهنگی شده و موجی از واکنشهای عمومی را در جامعه موجب می‌گردد. از منظر عقلانیت ابزاری، آنچه اهمیت دارد، ابزارها یا روش‌هایی است که فرد را به هدفش می‌رساند و هیچ چیزی فی ذاته معقول نیست، بلکه کنش‌ها، باورها و رفتارها نسبت به اهداف، واجد عقلانیت می‌شوند. این رویکرد گاهی با هدف توسعه شهری، تیغ بولدوزر بر صورت بافت‌های تاریخی و هویت شهری در ایران می‌گذارد و گاهی نیز به بهانه خلق یک اثر اثری، آثار دیگر را دستخوش استحاله و تخریب می‌کند. پدیده‌ای که جز کنشگری دوست داران فرهنگ و هنر ایران، اراده معینی هم از سوی متولیان امر برای مقابله با آن دیده نمی‌شود.

جدیدترین نمونه از این آسیب‌ها نیز روز ۲۱ اسفند ماه، همزمان با هفته بزرگداشت حکیم نظامی در موزه هنرهای معاصر تهران برای اثر مشهور و ارزشمند "ماده و فکر" اثر نوریوکی هاراگوچی هنرمند فقید ژاپنی اتفاق افتاد. طی افتتاحیه نمایشگاه «پنج گنج» و در جریان اجرای یک پرفورمنس، بدن فرد اجرا کننده در شرایطی خطرناک و غیرمتعارف، به روغن درون این اثر برخورد کرد و موجب شد تا بخشی از روغن به بیرون از حوض اثر ریخته شود. حادثه‌ای تامل برانگیز در یکی از مهمترین موزه‌های هنر معاصر دنیا، که یادآور جلوه‌ای دیگر از عقلانیت ابزاری در مواجه با اموال فرهنگی کشور ما بود. اینکه این پرفورمنس با حکیم نظامی و آثار و افکار وی چه ارتباطی داشته، خود مبحثی مفصل است، اما نکته مهم، ضرورت اجرای چنین پرفورمنس خطرناکی در حریم و عرصه یک اثر نامنقول هنری بسیار ارزشمند است. اقدامی که بیشتر ماهیتی وندالیستی دارد تا یک اجرای هنری، آن هم برای بزرگداشت شخصیت جهانی مانند حکیم نظامی گنجوی. حادثه موزه هنرهای معاصر تهران از منظر تجاوز به عرصه و حریم یک اثر نامنقول موزه‌ای نیز مصداقی از جرم بوده و اینکه مسئولان این موزه چگونه اجرای آن را پذیرفته‌اند نیز سوالی بی‌جواب است.

از منظر بررسی ناهنجاری‌های اجتماعی نیز بروز حوادث وندالیستی در عرصه و حریم آثار هنری و فرهنگی کشورمان، شاید یادآور بلایی باشد که وندال‌ها در قرن ۵ میلادی بر سر شهر روم آوردند. وندال‌ها طایفه‌ای از قوم ژرمن بودند که به رهبری "گایسریک" در دوران سقوط امپراطوری روم غربی در سال ۴۵۵ میلادی شهر زیبای رم را غارت و بسیاری از آثار و ابنیه تاریخی و فرهنگی آنرا بی‌دلیل ویران کردند. این قوم بدون توجه به ارزش و اهمیت آثار روم باستان، دست به تخریب گسترده آنها زد. بر همین اساس است که امروز هم تخریب کنترل نشده اشیاء و آثار فرهنگی یا عمومی را یک ناهنجاری اجتماعی دانسته و به یاد عقلانیت ابزاری وندالها، از آن به عنوان وندالیسم یاد می‌کنند.

این‌گونه نوظهور از عقلانیت ابزاری و ناهنجاری وندالیستی در سال‌های اخیر در اشکال مختلفی موجب آسیب و تخریب اموال هنری و میراث فرهنگی کشور ما شده است. تخریب بافت تاریخی شهرها، ویران کردن خانه‌های تاریخی مانند خانه شهرداران تهران، آسیب به مجسمه‌های شهری، یادگاری نویسی بر بدنه آثار تاریخی و فرهنگی و نیز آسیب‌های جاده سازی و مداخله غیرمسئولانه بر میراث طبیعی ایران از جمله نمونه‌های این ناهنجاریهاست. پدیده‌هایی که بیش از هر چیزی، برآمده عقلانیت ابزاری و دیدگاه گایسریکی مرتکبان آن‌هاست.

این نحوه نگرش و رویکرد مدیریتی از جهات مختلفی خطرناک و تبعات منفی زیادی در پی دارد. از یک سو موجب از دست رفتن آثار نامنقول هنری و میراث فرهنگی منحصربفرد ایران می‌شود که به عنوان سرمایه‌های ملی متعلق به آیندگان هستند و هرگونه آسیب به آن‌ها جرم تلقی می‌شود. و از سوی دیگر این تخریب‌ها و آسیب میراث فرهنگی، موجب هویت‌زدایی شهری و گسست نسل‌های پایه با فرهنگ و هنر سرزمین‌مان خواهد شد. اتفاقی ناخوشایند که موجب تضعیف هنر و فرهنگ به عنوان مهم‌ترین بستر تلطیف روحیه اجتماعی و رواج شادی جمعی در برابر خشونت افسارگسیخته در جامعه خواهد شد.

389636