به گزارش سایت خبری پرسون، نعمت احمدی حقوقدان در یادداشتی نوشت: مسئلهای که رجب صفروف، مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در روسیه با تکیه بر آن میگوید: «اگر دولتی غربگرا در ایران حاکم شود، روسیه دچار مشکلاتی میشود.» روسیه به موقعیت جغرافیایی خود در کنار کشورهای اتحادیه اروپا خصوصا آلمان و فرانسه که از نظر انرژی کاملا به روسیه وابستهاند، متکی است.
وقتی 40 درصد گاز آلمان و 22 درصد گاز فرانسه از روسیه تامین میشود این همان ژنرال سرمایی است که هر دو کشور فرانسه و آلمان خاطره تلخی از این ژنرال نامحسوس دارند. فرانسه فراموش نمیکند ناپلئون را بهرغم اینکه مسکو را فتح کرد و چون با سرزمین سوختهای که ژنرال کوتوزف برایش فراهم آورده بود و مسکو هم درآتش میسوخت یا باید در مسکوی سرد و سوخته بدون آذوقه در کنار سربازان خود بمیرد یا دل به برف و بوران بزند و لشکر خود را به فرانسه برساند.
ناپلئون راه دوم را برگزید، اما کوتوزف با جنگهای چریکی و پارتیزانی خود -حکومت ژنرال سرمای روسیه- ناپلئون شکست ناپذیر را ضعیف نمود؛ تجربه تلخ فرانسویان از سرمای روسیه. اما آلمانها خاطره تلختری از ژنرال سرمای روسیه درجنگ دوم دارند. خاطره محاصره سه ساله استالینگراد، خاطره به گل نشستن ماشین جنگی هیتلر در سرزمین یخزده روسیه و در نهایت حرکت ارتش سرخ از درون برف و کولاک و کوران تا رسیدن به برلین. اینبار نه کوتوزوفی است نه استالینی که فرانسه یا آلمان را به وسوسه فتح روسیه به درون برف و سرمای آن بکشاند.
اینبار کافی است به دستور پوتین شیر گاز نورداستریم بسته شود و زمستان سرد اروپا اینبار بدون سرباز و سردار بر قاره یخ زده فرود آید. قصد آن ندارم در درازنای تاریخ دنبال رد پای روسیه در ناکامیهای ایران بگردم که بر کسی پوشیده نیست. همانگونه که طی یک قرن در تعهدی نانوشته انگلیس و روسیه اجازه ندادند در ایران دولت مرکزی قوی پا بگیرد و اجازه ندادند راه و راهآهنی احداث شود و با تاسف رسم همسایه بد را هر دو دولت روس و انگلیس در طول تاریخ به جای آوردند. مثلی است عربی که میگوید الجار بعد الدار، اول همسایه بعد خانه اما همسایههای سرزمینی را ما انتخاب نمیکنیم.
ما نه با روسیه هم مرز و همسایه بودیم و نه با انگلیس. ناگهان چشم باز کردیم و دیدیم شوق رسیدن به آبهای گرم خلیج فارس در وصیتنامه پرز در سنپترزبورگ به جانشینانش تکیه شد وبا تصرف سرزمینهای ما جا را برای خودمان هم تنگ و تنگتر کردند تا فاصله... یخ زده سیبری را به گرمای خلیج فارس پیوند بزنند اما نشد. این روسها نبودند که نخواستند بلکه نتوانستند.
اما چشم آبیهای انگلیس با تصرف هند همسایه ما شدند و دست در دست روسها اجازه ندادند روی پای خودمان بایستیم. انقلاب اسلامی اما شعار دیگری داشت. نه شرقی نه غربی. اینبار نیز طمع غربیها آنقدر زیاد شد که همسایه دیگرمان که در اردوگاه غرب تعریف میشد را به دایه مهربانتر از مادر و اینبار نه برای جلوگیری از احداث راهآهن که برای کنترل فروش نفت و گازمان برنامه دیگری داشت. برنامهای که با تاسف اجازه نداد سهم عادی بازار نفت را از آن خود داشته باشد و در بنبست فروش گاز درگیر مسائل تحریم شدیم.
کاش قصه پرغصه اوکراین و نفرینی که گریبان روسیه را گرفته و میگیرد ما بتوانیم راهی به عافیت پیدا کنیم. علاقهمند به آرامش درکشورهای همسایه هستیم. آیا اینبار از درون خاکستر گر گرفته در خانه همسایه شمالی، سیمرغ بلند آشیانی بر فراز ایران پرخواهد کشید یا ققنوسوار در برنامه همسایه شمالی به بهانه جلوگیری از سقوط خود، کارت بازی آنان در شطرنج سیاسی پوتین و غرب در قماری بزرگ به کار گرفته میشود؟
منبع: روزنامه آرمان ملی