به گزارش سایت خبری پرسون، خیلی از کشورها از تلاش خود برای معرفی ارزهای دیجیتال ملی پرده برداشتند. تعدادی دیگر هم تلاش کردند که بهنوعی جلوی معاملات ارزهای دیجیتال و استخراج آنها را بگیرند. تلاشهایی هم در راستای متمرکزکردن بعضی از حوزههای بلاک چین و ارزهای دیجیتال صورت گرفت؛ اما گسترش هرچه بیشتر امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) مانع از انجام موفقیتآمیز این کار شد.
و متاورس بحثبرانگیز و جالب! چیزی که شاید حتی تازهواردترینها به این حوزه هم دربارهاش شنیده باشند؛ علیالخصوص که بازار خریدوفروش زمینهای مجازی در این دنیا در سال ۲۰۲۱ بهشدت گرم شد. به هر حال، با سیلی از اتفاقها و تحولات چشمگیر سال ۲۰۲۱ را تمام کردیم و حالا به سال ۲۰۲۲ وارد شدهایم. به نظر شما سال ۲۰۲۲ چه اتفاقات هیجانانگیز دیگری را برای ما به همراه داد؟
این مطلب برگرفته از پادکست سایت کوین دسک درباره سال ۲۰۲۲ است که ناتانیل وایتمور (Nathaniel Whittemore) آن را تهیه کرده است. در این پادکست به ۱۲ تغییر کلانی که در سال ۲۰۲۲ در جهان رخ میدهند اشاره شده است. ادامه مطلب را از زبان تهیهکننده این پادکست مطالعه میکنید.
فدرال رزرو در مقابل بازار سهام
گفتوگوهای غالب در حوزه اقتصاد کلان در سال گذشته، بیشتر پیرامون تورم بود. بحث و گفتوگوها بیشتر درباره این بود که آیا بانک مرکزی ایالات متحده یا همان فدرال رزرو، به تفکر گذرابودن تورم و صبرکردن تا اتمام دوره تورم پایبند میماند یا وادار میشود سیاست پولی کبوتری (Dovish) خود را وارونه کرده و نرخ بهره را بالا ببرد.
در این میان، از بازار سهام هم نباید غافل شد که مستقیم یا غیرمستقیم با این تصمیمها مرتبط میشد. در طول سال ۲۰۲۱ بانک مرکزی اعلام کرد که ما نمیتوانیم اجازه دهیم این قطار پولی انبساطی برای همیشه به تاخت ادامه دهد.
البته به نظر میرسید ارزیابیهای بازار بورس تا پایان سال درست از آب درآمد؛ چون فدرال رزرو از موضع گذرابودن تورم بهکلی کنار کشیده و بازارها را نهتنها برای تسریع کاهش خرید داراییها، بلکه برای سه مرحله افزایش نرخ بهره در سال ۲۰۲۲ آماده میکند.
دلیل دیگری که این تقابل را بهعنوان یک جنگ قدرت میبینم این است که بازار سهام از اینکه فدرال رزرو اجازه بالارفتن تورم را نمیدهد ناراضی نیست؛ اما اگر فدرال رزرو خیلی تند برود، امکان دارد بازار سهام هم واکنش نشان دهد. و این میتواند به مسئلهای تعیینکننده در سال ۲۰۲۲ بدل شود.
انتخابات میاندورهای در آمریکا
این قضیه از چند بُعد قابلبررسی است. در ابتدا، بسیار دیدهایم که یک حزب در انتخابات ریاستجمهوری حزب دیگری را کنار بزند و در انتخابات میاندورهای واکنشی متقابل از خود نشان دهد، و حزب شکستخورده نیز دوباره قدرت و میدان را به دست بیاورد. دموکراتها در پیشبرد برنامههایشان دچار مشکل جدی بودند. طرح بهسازی بهتر (Build Back Better) بایدن هنوز درباره آنچه قرار است به قانون تبدیل کند شفافیت زیادی نشان نداده و در مجموع به نظر میرسد میتواند در مسیر جمهوریخواهان نوسان ایجاد کند.
در این شرایط چیزی که به آن خیلی دقت میشود این است که ارزهای دیجیتال چه نقشی در این بین خواهند داشت. صنعت ارزهای دیجیتال در سال گذشته وقتی به این نتیجه رسید که شاید لازم باشد از صدا، ظرفیت سازماندهی و قدرت قابلتوجه خود برای شکلدادن به گفتمانهای سیاسی مسائل مهم و مرتبط با آن استفاده کند، نوعی بیداری سیاسی را تجربه کرد.
همین حالا هم کاندیدهایی از هر دو حزب غالب ایالت متحده را میبینیم که به حوزه ارزهای دیجیتال وارد شدهاند. یکی از پیشبینیهایی که شاید چند بار در مصاحبههای پیشین من دیده باشید این بود که تأمین سرمایه میتواند یکی از ویژگیهای چشمگیر و برجسته این دوره از انتخابات باشد. اگر چنین باشد، میتوان آن را نوعی جنگ قدرت در نظر گرفت؛ جنگ قدرتی که نهتنها نشان میدهد قدرت در دست چه کسی است، بلکه مشخص میکند که این قدرت از کجا آمده است.
استیبل کوینها در مقابل ارزهای دیجیتال ملی
مطالب این بخش بیشتر به اواخر سال گذشته برمیگردد که زمان زیادی را روی آن صرف کردم. در آن زمان فکر میکردم که ارزهای دیجیتال ملی (CBDC) در سال ۲۰۲۱ یکی از موضوعات برجسته در بحثهای مالی خواهند بود؛ اما اینطور نشد.
استیبل کوینها که نمودهای دیجیتال ارزهای فیات هستند، تمام انرژی بالقوه در این بخش را به خود اختصاص دادند. با این حال، اگر به میزان استفاده از ارز دیجیتال ملی برتر جهان، یعنی یوان دیجیتال چین نگاه کنیم و آن را با چیزی مثل تتر مقایسه کنیم، میبینیم که این ارز دیجیتال ملی در مقابل تتر هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
در پایان سال نیز شاهد نبردهای دولتهایی بودیم که بهدنبال استفاده از ارزهایی غیر از ارزهای خود بودند و بین چیزی مثل یوان دیجیتال چین یا تتر دلاری یا هر استیبل کوین دیگری دست به انتخاب میزدند. و در ایالات متحده نیز کارگروه رئیسجمهور در ارتباط با استیبل کوینها عملاً نمیدانست چطور با این واقعیت روبهرو شود که مردم خواهان این فناوری هستند. این کارگروه نیز برنامهها و حتی ملاحظاتی برای ایجاد یک دلار دیجیتال داشت. فکر میکنم که این مبارزه در سال آینده نیز سروصدای زیادی به پا کند و ادامه داشته باشد.
چین و روسیه در مقابل دلار
اقتصادهای چین و روسیه بیشترین علاقه را به دورکردن جهان از سیستم مبتنی بر دلار آمریکا دارند. آنها در همین راستا، اقدامات پیشگیرانهای از جمله قیمتگذاری کالاها به روبل روسیه یا یوان چین، یا استفاده از نفوذهایی مثل کمربند راه ابریشم چین انجام دادهاند تا دلار را به عقب برانند؛ اما دلار پادشاهی نیست که به این راحتیها از تخت پایین بیاید.
سؤالی که وجود دارد این است که دلارهای دیجیتال مثل UDSC و USDT تا چه حد میتوانند در مقابل این فشار ژئوپلیتیک به دلار برتری ببخشند. به نظرم جنگ ارزی همهجانبهای رخ نمیدهد؛ اما تلاشها برای بیرونآمدن از مدار دلار ادامه پیدا میکند. این رقابت پولی یک بُعد دیگر هم دارد و آن بیت کوین است.
بیت کوین در مقابل فیات
تجربه السالوادور در رابطه با بیت کوین، تجربه و اتفاق بزرگی است و فعلاً نمیدانیم چگونه قرار است بر جهان تأثیر بگذارد؛ اما جالب است که برای اولین بار در سال ۲۰۲۱ یک کشور مستقل تصمیم گرفت یک ارز غیرمستقل و غیرقابلکنترل را بهعنوان پول قانونی خود انتخاب کند.
این یک جنگ قدرت به تمام معناست و دوست دارم ببینم در سال ۲۰۲۲ این جریان چطور پیش میرود و به کجا میرسد. چه کشورهای دیگری به فکر تکرار این رفتار هستند؟ آیا بانکهای مرکزی که حتی به جایگزینکردن ارزهای فیات خود علاقه ندارند، تصمیم خواهند گرفت که بیت کوین را به نظام مالی خود اضافه کنند؟
قصد ندارم خیلی به این قضیه بپردازم، چون در سال ۲۰۲۲ به یک موضوع پررنگ و پرتکرار تبدیل خواهد شد؛ اما نمیتوان انکار کرد که نزاع بیت کوین در مقابل فیات بهعنوان یکی از جنگهای قدرت در سال ۲۰۲۲ و پس از آن، در کمین است.
در صحبتهایم در یوتیوب درباره بیت کوین و السالوادور، از مردم درباره مطالبی که دوست دارند پوشش دهم سؤال کردم. یکی از چیزهایی که خواسته بودند دربارهاش مطلب تهیه کنم، صندوق بینالمللی پول در مقابل اوراق قرضه بیت کوین یا صندوق بینالمللی پول در مقابل السالوادور بود.
حتماً به یاد دارید که السالوادور در زمان اتخاذ تصمیم خود در رابطه با بیت کوین، برای کمکگرفتن درباره پیادهسازی این تصمیم و مسائل پیرامون آن به صندوق بینالمللی پول (IMF) مراجعه کرد و صندوق درخواستش را رد کرد. چند ماه بعد، وقتی زمان مذاکره السالوادور با صندوق بینالمللی پول برای گرفتن وام رسید، آنها در عوض تصمیم گرفتند اوراق قرضه بیت کوین را بفروشند.
حالا افراد زیادی هستند که میگویند این بدهی حتی از بدهیهای دیگر السالوادور در بازار بدتر است. مت لوین (Matt Levine) هم جزو این دسته از افراد است. البته اگر بازاری باشد که شرایط بهتری به شما ارائه کند، این مسئله اهمیت چندانی ندارد؛ چون در بازاری سرمایهگذاری کردهاید که آنها سرمایهگذاری کردهاند. منظور من از چنین بازاری، بازار بیت کوین است.
آنچه در این کشف و شهود جنگهای قدرت برای من مهم است، این است که آیا انتظار داشتید که صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۲۲ درمورد اینکه بازارهای نوظهور ممکن است برای دریافت وام به کجا مراجعه کنند، ملاحظه یا توجهی عملی داشته باشند؟ من هم انتظار چنین چیزی را نداشتم؛ اما در سال آینده به این مسئله توجه ویژهای خواهم داشت.
چند مورد بالا بیشتر به حوزه اقتصاد کلان ارتباط داشتند. حالا میخواهم به حوزه ارزهای دیجیتال وارد شوم و با هم ببینیم که در سال ۲۰۲۲ چه بخشهایی از این صنعت برجستهتر خواهند بود. اینکه عرصه ارزهای دیجیتال چگونه میتواند به جنگهای قدرت در اقتصاد کلان ارتباط پیدا کند، به بیت کوین ربط دارد. به نظر من، بیت کوین در جنگ قدرت حضور دارد. بیت کوین در بازارها و چشمانداز کلان اقتصادی نقش تحولآفرینی ایفا میکند و این حقیقتی است که نمیتوان آن را انکار کرد.
تمام بخشهای دیگر ارزهای دیجیتال هم برای داشتن چنین نقش و جایگاهی با یکدیگر رقابت میکنند. بخش اعظم این رقابتها دارای اهدافی الهامبخش و تحولآفرین است و این ارزها تلاش میکنند تأثیری که باید در جهان داشته باشند را به واقعیت پیوند بزنند. حتی اگر این تحولات به واقعیت تبدیل نشوند، باز هم از چشمانداز قدرت شایانتوجه هستند؛ بنابراین ادامه متن را از دست ندهید.
دیفای در بیت کوین در مقابل دیفای در شبکههای دیگر
در این قسمت نمیخواهم از استدلال «بیت کوین دیفای است؛ چون از یک سیستم بدون نیاز به مجوز بهره میبرد» استفاده کنم؛ هرچند که استدلالی عقلانی و منطقی است. در عوض، بحث من درباره نوعی از پروتکلهای قراردادهای هوشمند است که نمونههای پیشگامی از سیستمهای مالی جذاب و آزاد و بدون نیاز به مجوز را خلق میکنند.
شاید همین حالا هم بگویید که ما یک سیستم دیفای بیت کوین به نام رپد بیت کوین (WBTC) داریم که مردم از آن بهعنوان دارایی مبنای سیستمهای دیفای استفاده میکنند. با این حال، اگر سال ۲۰۲۱ را نشانه و علامت در نظر بگیریم، نتیجه میگیریم که تلاشهای خیلی بیشتری در راستای رفع نیاز بیت کوین به دیفای در سال آینده انجام خواهد شد.
اول اینکه تپروت (Taproot) برخی از ظرفیتهایی که در این حوزه داریم را توسعه میدهد. دوم، پروتکلهایی مانند استکس (Stacks) وجود دارند که در حال ایجاد کارکردهایی در شبکه بیت کوین هستند. سوم اینکه جک دورسی (Jack Dorsey) از سمت مدیرعاملی توییتر کنار رفت و به نظر میرسد در تلاش است تا در یکی از بخشهای پروژه اسکوئر (Square) به فعالیت در حوزه دیفای مشغول شود. سؤال اینجاست که وقتی ابزارهای لازم در دسترس قرار بگیرند، نقدینگی پول سالم یا مشروع بیت کوین تا چه حد دیفای را به خود جذب خواهد کرد؟
دیفای در مقابل احراز هویت
حقیقت این است که دیفای در بسیاری از کشورها و مناطق جهان (از جمله آمریکا)، در حال حرکت بهسمت قانونگذاری است. رویکردهای سیاستمداران در این رابطه بسیار سختگیرانه است و پرسش اینجاست که آیا نسخهای از دیفای که ما میشناسیم که تحتتأثیر سیاستهای شناخت مشتری (KYC) و ضدپولشویی (AML) نیست، میتواند در جامعه ایالات متحده دوام بیاورد، یا بالاخره بیرون رانده خواهد شد؟
آیا در سال ۲۰۲۲ یک دیفای مجوزدار خواهیم داشت که برای استفاده از آن باید احراز هویت انجام داد؟ اگر اینطور باشد، دیگر چه گزاره ارزشی مانند «مقاوم در برابر سانسور» را میتوان به دیفای نسبت داد و یا اساساً دیفای چه ارزش متمایزکننده دیگری خواهد داشت؟ پاسخهای احتمالی زیادی برای این پرسش وجود دارند.
بازیهای وب ۳ و توکنهای غیرمثلی در مقابل سیستم سنتی
سال گذشته سال شکوفایی جنبش بازیهای با هدف کسب درآمد و مبتنی بر NFT به حساب میآمد. اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) نماد این حرکت بود؛ اما این بازیها محدود به همین یک مورد نبودند و تا پایان سال تعداد بسیار بیشتری از آنها متولد شدند.
سیستم گیمینگ سنتی علاقهای به NFT ندارد. حتماً به خاطر دارید که شرکت بزرگ یوبیسافت (Ubisoft) اعلام کرد که میخواهد NFT را در یکی از عناوین بازی خود درج کند. واکنشها به این اتفاق آنقدر تند بود که این شرکت ناچار به عقبنشینی شد.
من سعی کردم از این قضیه کاملاً سر در بیاورم. بهنظر میرسد بخشی از آن به محیطزیست و بخشی دیگر به استخراج ارز دیجیتال در انبارها و گاراژهای قدیمی ارتباط دارد که باعث گرانشدن کارتهای گرافیک نسبت به گذشته شده است.
اما رویهمرفته، با توجه به وسعت و بزرگی صنعت گیمینگ و مدتزمانی که گیمرها به آن اختصاص میدهند، ماجراهای آن جذاب به نظر میرسند. صنایع زیادی در این حوزه وجود دارند که روی این بخش حساب جدی باز کردهاند.
توکنهای غیرمثلی در مقابل لیبلهای موسیقی
جنگ قدرت دیگر در حوزه NFT در سال ۲۰۲۲، قرارگرفتن توکنهای غیرمثلی در برابر لیبلهای موسیقی است؛ یعنی کل صنعت موسیقی. وقتی برای اولین بار در پادکستهایم به NFT پرداختم، درباره شرایط فعلی صنعت موسیقی هم کنکاش کردم و متوجه شدم که برای همه، بهجز بزرگترین سوپراستارهای این عرصه، مدلی کاملاً استثمارگرانه و مشکلساز است.
هیچ جای تعجبی نیست که برخی از اولین کاربران توکنهای غیرمثلی، آن دستهای از اهالی موسیقی بودند که در این سیستم حضور داشتند و نابرابری فاحشی را بین خود و غولهای این صنعت به چشم میدیدند.
حالا آنها مکانیسمی برای ارتباط مستقیم با هواداران و همکاری با آنها دارند. اگرچه وقتی بحث مقررات میشود، شاید برخی ملاحظات امنیتی وجود داشته باشند، اما فارغ از اینها، این ایده که NFT نماینده یک جنگ یا تبادل قدرت بالقوه در صنعت موسیقی است را نهتنها در سال آینده دنبال میکنم، بلکه امیدوارم تغییراتی در آن ایجاد شود و من را بیشتر به خود جذب کند.
دائوها در مقابل تشکیلات سرمایهگذاری
درباره دائوها (DAO) خیلی صحبت کردم و موضوع داغی در مصاحبهها بود. دائو برای من نوعی نیروی بومی سازماندهنده اینترنت است. و فکر میکنم سال ۲۰۲۲ شاهد پیچیدگیهای زیادی باشد. شروعهای بد و قدمهای اشتباه و لحظات خستهکنندهای برای مردمی وجود خواهد داشت که ناهماهنگی انسانها را میشناسند و متوجه هستند که یک توکن نمیتواند آشگفتی هیچ نوعی از سازمان دموکراتیک بشری را حل کند.
اما در عین حال، فکر میکنم که نمونههای موفقی هم شکل خواهند گرفت که سرمایههای خوبی را تولید خواهند کرد. فکر میکنم این مسئله به شیوههای مختلف بازی را تغییر میدهد و حتماً آن را دنبال میکنم.
وب ۳ در مقابل وب ۲
از ویژگیهای متمایزکننده پایان سال ۲۰۲۱، آن دسته از سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال بودند که سعی میکردند هرآنچه در ذهنشان درباره وب ۳ وجود داشت را بیان کنند. شخصاً این طور فکر نمیکنم که در جایگاه دفاع از وب ۳ دربرابر این هجمهها هستم و تصور هم نمیکنم که مجبور به بررسی انگیزه مردم باشم؛ اما به همان شکل که حواستان به افرادی که به این پروتکلها حمله میکنند هست، باید افرادی را هم که معیشتشان را تحتتأثیر مخرب آنها میبینند در نظر داشته باشید.
اینکه شما چگونه عقاید و انگیزههای مردم را ارزیابی میکنید و چگونه بین آنها قرار میگیرید، در نهایت به خودتان بستگی دارد؛ اما من احساس میکنم که بین مدلهایی که وب ۲ را به کار انداختند و مدلهایی که وب ۳ تلاش میکند توسعه دهد یک تقابل وجود دارد.
فکر میکنم این تقابل یک نزاع اجتنابناپذیر است و در برخی موارد در حیطه سازمانها ادامه پیدا میکند. آیا شرکتی مثل فیسبوک میتواند یک شرکت بومی وب ۳ باشد و به آرمانهای تمرکززدایی و اصولی که سرمایهگذاران در وب ۳ برایشان مهم است مهر تأیید بزند، یا همیشه یک شرکت وب ۲ باقی خواهد ماند؟
جواب این سوال را نمیدانم؛ فقط میدانم که وب ۳ در سال ۲۰۲۲ جایگاه چشمگیری خواهد داشت و حتماً به آن برمیگردیم.
جمعبندی
دیدیم که در سال ۲۰۲۱ چه گذشت و چه اتفاقات جدید و عجیب و چشمگیری رخ داد و مردم جهان چقدر با مسائل جدید پیرامون بلاک چین و اقتصاد و ارزهای دیجیتال آشنا شدند. سال ۲۰۲۲ نیز از این قاعده مستثنی نیست و باید انتظار بالا و پایینها و تقابلهای متعددی را داشته باشیم.
همان طور که در این یادداشت خواندیم، سال ۲۰۲۲ صحنه رقابت بخشهای مختلف در اقتصاد کلان و ارزهای دیجیتال خواهد بود. دنبالکردن رویدادهای سال جاری و بحثهای داغ اقتصادی، خالی از لطف نیست. همان طور که سال ۲۰۲۱ خیلی از ما را با اتفاقات جذاب شگفتزده کرد، سال ۲۰۲۲ هم همین طور است. به نظر میرسد برگ جدیدی از تاریخ اقتصادی و فناوری در جهان ورق خورده و زندگی همه ما تحتتأثیر آن قرار میگیرد.
امیدواریم امسال نهادهای قانونی، ارزهای دیجیتال و پروژههای دیفای را محدود نکنند و به آنها اجازه رشد و توسعه بدهند. با توجه به تعارض منافعی که فناوریهای غیرمتمرکز مالی این حوزه با نظامهای مالی سنتی و سیاسی دارند، این احتمال میرود که موشکافیهای قانونی از سوی سیاستمداران و قانونگذاران شدت بگیرد.
به هر حال، گوشبهزنگ باشید و خبرها و مطالب داغ و جدید مربوط به دنیای ارزهای دیجیتال و اقتصاد را دنبال کنید. قدرت همیشه در دستان یک طرف نیست و کفه ترازو بالاخره در سوی دیگر هم سنگینی میکند. همیشه خبرهای داغی در راه است.